تاریخ ترکمن

این وب فقط برای تاریخ ترکمن ها اختصاص دارد

تاریخ ترکمن

این وب فقط برای تاریخ ترکمن ها اختصاص دارد

سلام به دوستان خواننده به وبلاگ تاریخی من خوش آمدید♥

بایگانی

اثبات ترکمن بودن اشکانیان - 1

چهارشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۳، ۰۶:۰۲ ب.ظ

نوسای

ناصر توسلی: تاریخ هر ملتی، میراث گذشته آن ملت را بیان می کند و سازنده ی هویت آن ملت در جامعه است. دانشمندان و صاحب نظران تاریخ گفته‌اند: ریشه برای یک درخت چه حکمی‌دارد، تاریخ هم برای آن ملت همان حکم را دارد. نادیده گرفتن و بی توجهی یک ملت به گذشته تاریخی خود باعث جذب شدن به فرهنگ های دیگر، ناتوانی در حل مشکلات و بی هویتی را به دنبال خواهد داشت.


گاه مورخین یک ملت، تاریخ کشورشان را آنطورکه مایلند و یا دستور گرفته اند می نویسند. بنابراین تاریخ در بستر نگارش، بسیار تحریف شده است و این نیز امروزه در بسیاری از نوشته های جدید در مورد تاریخ اشکانیان در ایران مشاهده می شود . بنده اسنادی را از این کتاب و سایر نوشته ها و نقل و قول ها برای خوانندگان ارائه می دهم که ترکمن بودن اشکانیان را ثابت می کند.



از کتاب تاریخ اشکانیان « دررالتیجان فی تاریخ بنی الاشکانیان » تالیف محمد حسن خان اعتماد السلطنه به کوشش و اهتمام نعمت احمدی در سه جلد و 836 صفحه


در سلطنت اشکانیان و عقاید مورخین عرب و عجم در این باب


« آقا محمد مهدی ارباب اصفهانی، از اعاظم و فضلا و مصنفین عصر که در تاریخ و جغرافیا_ مخصوصا_ مهارتی به کمال دارد می نویسد : ملوک الطوایف ایران_ که مابین کیان و ساسانیان بوده اند_ دو طایفه اند: اولی را اشکانیان خوانند و دویم را، چون نامی نمی دانند، به تعریب همین اسم اشغانیان می گویند. و این دو طایفه قریب پانصد سال در ایران فرمان روا بوده [ اند] و اول شخص طایفه اولی، اشک نام داشته و از نژاد پادشاهان نبوده بل که به تحقیق یکی از فضلای انگلیس، ساکن ینگی دنیای شمالی که کتابی در تحقیق اصل و نسب طوایف روی زمین نوشته و خیلی محقق و داناست و کمال دقت را در تالیف خود نموده، اشک اول از اهالی داغستان ( مقصود، دشت قبچاق است ) _ آن طرف دربند_ بوده ». ( ص 96 خط پانزدهم )


و در ادامه پس از قیام اشک علیه آنطیخوس از جانشینان اسکندرمقدونی، و پیروزی اشک در جنگ با آنطیخوس و کشتن وی آمده :


« اشک، چون مردی دانا بود، می دانست با وجود عدم نژاد خاندان شاهی و ترک بودن،سلطنت تمام ایران را پارسیان به او نخواهند گذاشت و تمکین او نخواهند کرد؛ لهذا به کسانی که تقویت و اعانت او نموده بودند، رعایت نموده، هر یک را قطعه ای از مملکت ایران داده و خود قسمت بزرگتر را گرفته و رییس کل گردید؛ مشروط که در جنگ دشمنان همپشت بوده خارجی را به مملکت راه ندهند و نگذارند». ( ص 97 خط پنجم )


در تحقیق نسل و نژاد قوم پارث که سلاطین اشکانی از این طایفه بودند.


« متاخرین و مورخین، که تاریخ را از افسانه جدا کرده و به دلایل علمی غث و ثمین آن را باز نموده [ اند ] به درستی رسیده و فهمیده اند که سلاطین اشکانی بر خلاف عقیده قدمای ما، اصلا و نسلا ایرانی نبوده بل که از طایفه تورانی معروف به پارت، که تلفظ صحیح آن: پارث به ثای مثلث است، می باشند. » ( ص 99 خط اول )


آن ها که در اصل و نژاد بشر و تفرق و انتشار آن استقصا نموده [اند]، یافته اند که مردم روی زمین سه شعبه اند: شعبه یی اولاد « سام »، و شعبه یی از پشت « حام »، و شعبه سیم فرزندان « یافث » اند؛ و سام و حام و یافث، پسران حضرت نوح _ علیه السلام _ بودند. و یکی از شعب ثلاثه را که فرزندان یافث باشند، اسکیث نامیده اند؛ و بعضی از اهالی فرنگ اسکیث را « اسیت » تلفظ می نمایند. قوم اسیت [ کذا] پس از دیری توالد و تناسل و تکثر اولاد و احفاد، قبایل و سلاسل عدیده کثیره تشکیل دادند. یکی از آن قبایل، طایفه پارث است که سلاطین اشکانی معروف از آن طایفه بودند [...] ». ( ص 99 خط هشتم )


« من جمله بعضی از محققین گفته اند طایفه پارث، که یکی از قبایل اسکیث بوده، اولا « پارنی » یا « آپارنی » نام داشته، دسته ای از آن ها از سمت دریای آزف، جلای وطن کرده به ایران آمدند و قسمت عمده یی در همان حدود ماندند.


برخی گویند پارث ها از ملت پرجمعیت اسکیث جدا شده به خراسان آمده در آنجا سکنی گرفتند. یکی از مورخین می گوید: اسکیث ها که یکی از شعب ثلاثه بنی نوع بشر می باشند، از جنس مردم گندم گونبه شمار می آیند و قبایل و طوایف عدیده بوده به اقتضای قرون اولیه به شهرنشینی و مدنیت میل نداشته به زیر چادرها به سر می بردند و گله داری می کردند؛ پیوسته نقل مکان می نمودند و عرصه نقل و انتقال آن ها، وادی های بحر خزر و دریای سیاه بوده. » ( ص 100 حظ اول )


« هردوت، که او را ابولتاریخ یا ابولمورخین گویند، می گوید: اسکیث های بزرگ که معروف به مساگت می باشند، در زمان قدیم با مصری ها محاربه داشته [ اند] و به طور یقین، سلاطین مصر که به نام رعاة _ یعنی شبانان_ مشهور شده اند، از طایفه اسکیث بودند». ( ص 101خط نهم )


« هردوت، در آن جا که اسامی طوایف ساکنه در مملکت سیتی را می برد، می گوید: یکی از آن طوایف، موسوم به « ایرک» می باشد؛ و « پمپونیوس مالا »، از علمای جغرافی رمن که در سال چهل وسه میلادی کتابی در جغرافیا تالیف کرده، ایرک را تصحیح نموده گوید: صحیح آن « ترکواوترک » است؛ و اهل فن، این تصرف را تصدیق و تحسین کرده اند ». ( ص104خط سوم)


« دانشمندی می نویسد: چند مائه قبل از میلاد مسیح _ علیه السلام _ اسکیث ها، که داهی ها باشند، در سواحل جنوب شرقی بحر خزر سکنی داشتند و هنوز بلاد آن ها را دهستان می گویند و دهستان، مخفف داهستان است .


غرض از این طول کلام و نقل و قول اقوال آن مطالعه کنندگان به نظر تعمق در کلمات اکابر قوم و اساتید فن دیده بدانند سرزمینی که قطعه یی از آن را ایران و ناحیه یی را توران می گویند، جولانگاه قبایل اسکیث های صحرانشین بوده. و آن طوایف از پشت یافث بن نوح ( ع ) آمده [ اند] ، در اصقاع این دو مملکت ییلاق و قشلاق می نمودند؛[...] مطلب ما این است که اسکیث های منتشر در این دو مملکت یعنی ایران و توران را، وطن اصلی همان توران و سواحل جیحون و سیحون و آن حدود بوده. از آن جماعتی که به اقتضای طبع و طبیعت، به ظرافت و لظافت مایل بوده[اند] ، اراضی ممالک ما را که حالا به ایران موسوم است، حسب التناسب پسند کرده از رمل های مواج طوفان زای ترکستان حالیه یا توران اعراض نموده در این ناحیه رحل اقامت انداختند و بنای شهر و شهر نشینی را گذاشتند؛ [...] ». ( ص 104 خط بیست و دوم و ادامه در ص 105 )


« اما اسکیث ها یا ترک ها، که در توران و ترکستان ماندند و ترکمن های حالیه هم یکی از همان قبایل است، بعضی به تقلید ایرانی به شهر نشینی و زراعت میل کرده، بلاد آباد نموده و راه ترقی پیش گرفته اند[...] و آن ها همان طایفه ماساژت یا ماساگت بودند که کیخسرو به قصد تدمیر آن ها، از آب آمویه و سیر دریا_ یعنی جیحون و سیحون _ گذشت و با آن ها جنگید ». ( ص 106 خط هفدهم )


« ملالا، از مورخین یونانی که تاریخ منتظمی در ده جلد نوشته و [مطالبش] از بدو خلقت عالم است تا فوت « ژوستی نین» _ امپراطور معروف در سال پانصد و شصت و پنج میلادی _ می گوید: سزوستریس فرعون مصر، که از قهرمانان بزرگ عالم محسوب می شود ودر سنه پانصدوشصت وپنج قبل از میلاد سلطنت داشته، وقتی از توران به مصر مراجعت می کرد، شانزده هزار جوان رشید جنگی از مردم توران منتخب کرد و با خود به ایران آورد و آن ها را در اختیار مسکن و یورت مختار ساخت و ایرانی ها، آن ها را پارث گفتند و پارث به لغت ایرانی ، همان معنی اسکیث یا تورانی را دارد. اگر این گفته حقیقت داشته باشد، تقریبا سه هزار و چهارصد سال است که پارث ها به ایران آمدند. مورخ مشارالیه در ذیل این شرح می گوید: هنوز آن پارث ها در ایران سکنی دارند و البسه و زبان و رسوم و عادات و رشادت اجداد خود را از دست نداده مردمان جنگی می باشند.


در لوحه بزرگی که در « بیستون » به امر « داریوش بن هیستاسپ » _ دارای اول _ منقور شده، فقراتی به خط میخی مسطور است؛ از جمله آن فقرات این عبارت است که با دقت ترجمه شده:


« داریوش پادشاه می گوید این است ایالاتی که مطیع من شده و به تایید ارموزداس، من پادشاه آن ایالات شدم:


پارسا ( یعنی پارس)، اوواژا ( یعنی شوش )، بابیروس ( یعنی بابل )، آتورا ( یعنی آسیری )، آرابیا ( یعنی عربستان )، مودریا ( یعنی قبط یا مصر ). و از ایالاتواقعه حوالی دریا: سپاردا یونا ( اینویی ) [...] پارشارا ( که پارثی و همان قرارگاه پارث ها باشد )، [ ...] آوارازمیا ( که خوارزم باشد)، [...] ساکا ( که مملکت اسکیث ها باشد ) [...] » از این لوحه معلوم می شود که پارث ها در زمان داریوش بن هیستاسپ کیانی، در ایران بوده و ایالتی داشته [اند] و آن، مطیع آن پادشاه مقتدر گردیده است.


هردوت، که در سال چهارصد و پنجاه و شش قبل از میلاد تاریخ خود را نوشته، نیز طوایفی که در تحت حکم سلاطین کیان بوده اند، نام برده و از آن جمله است طایفه پارث. پس معلوم و محقق می شود که این قوم، قبل از هردوت، از سر حد طبیعی ایران _ که رود جیحون باشد _ عبور نموده و به این مملکت آمده اند ». ( ص 107 خط بیست و یکم و ص 108)


« علاوه بر این مارژ رلنسن انگلیسی، که از هزار و هشتصد و چهل و شش میلادی الی چهل و نه به خواندن خطوط الواح بیستون _ که به سه زبان مسطور و منقور است و به حکم داریوش اول نقر شده _ پرداخته، گوید: در آن الواح، ایران را پارسا و پارسیا نوشته اند و طایفه پارث را به املای دیگر و « پارث وا » نگاشته. و در خطوط تخت جمشید _ که « مسیولاسن » خوانده _ ایران را پارس ها و طایفه مزبوره را پارث و پارثوا ضبط نموده و عقیده او این است که پارث یا پارث وا، کلمه یی تورانی و به معنی فراری است، چنان که ژوستن مورخ لاتینی هم همین طورگفته و اشاره نمودیم ». ( ص 115 خط بیست و یکم )


در تحقیق مملکت پارث و تعیین حدود آن


« بعضی از مصنفین و مورخین مغرب گمان کرده اند مملکت پارث، که قوم اشکانی در آن توطن اختیار کرده اند، همان پارس است که فارس معرب آن باشد؛ و سلاطین پارت را همان سلاطین فارس دانسته اند. اما این سهوبینی است، چه هردوت و مورخین مخصوص اسکندر و مورخین ارمنی از قبیل « آقاتانجلوس» و « فسطوس» و « الیزه» و « موسی خورنی» و « لازار» و غیرهم، به توضیح این مسئله پرداخته و باز نموده اندکه پارت، اقامتگاه اشکانیان، به دریای خزر نزدیک است و در سمت مشرق آن واقع؛ و حال آن فارس، در جوار دریای عمان می باشد. به علاوه تمام علمای یونان و روم تصریح کرده گفته اند پارثی یا پارثین، یکی از ایالات پرس است که ایران باشد.


ژوستن، مورخ لاتینی که [در] مائه دویم مسیحی بوده و تاریخ « ترک پمپه » لاتینی را که در مائه اول مسیحی می زیسته تلخیص نموده، شرحی در باب اشکانیان می نویسد و چون آن هر دو با این طبقه از ملوک عجم، معاصر بوده اند، آن چه ژوستن در این باب طرف وثوق و اعتماد است؛ از جمله گوید: 


« سلاطین اشکانی اصلا پارثینی نبودند، تورانی و باختری بودند. مملکت پارثینی را به غلبه گرفتند و مرکز دولت خود قرار دادند و به این جهت معروف به سلاطین پارث شدند. و وجه تسمیه آن ناحیه به پارت این که قبل از غلبه اشکانیان بر مردم این ناحیه، در عهد قدیم مهاجرین و فراری های قوم اسکیث از توران به اینجا آمده رحل اقامت انداختند؛ و پارت، در لغت اسکیث به معنی مهاجر یا نفی شده است. به مناسبت مهاجرین و فراری های مذبور، این جا معروف و موسوم به پارت شد. پس فراری ها و مهاجرین اسکیث، اسم خود را به این مکان داده و این مکان، اسم خود را به سلسله اشکانی.» ( ص 111خط اول)


« [...] نیز ژوستن می گوید:« سکنه پارث، چه در سلطنتبنی آشور و چه در حکم رانی سلاطین مد، مردمان کم قدر پستی بودند و در عهد کیان هم باز به واسطه بی استعدادی، رشدی ننمودند».


از این گفته ژوستن نیز معلوم می شود که پارث، ایران نیست[ بل که ] ناحیه یی از آن است. خلاصه، مصنف مزبور می گوید:


« حال بر این منوال گذشت و پارث ها نسبت به سکنه بلاد مجاور، حالت عبودیت داشتند تا طلوع اختر ارساس یا اشک اول، که این ملت گم نام را نامی نمود و به جایی رسیدند که با قیاصره روم زد و خورد می کردند.»


نیز برای این که به درستی مدلل شود که اشکانیان، موسوم به پارت نبوده و اسم خود را به مملکت پارث نداده [اند]، استشهاد می نماییم به قول استرابن یونانی، که از علمای تاریخ و جغرافیا بوده و پنجاه سال قبل از میلاد متولد شده؛ این مصنف می گوید:


« ارساس، که نسلا اسکیث بود، به امداد طایفه دایی یا داهی که پارنی هم نامیده می شدند و در سواح جیحون در بادیه سکنی داشتند، وارد پارثیا شد و آن جا را تصرف نمود. ابتدا در کمال ضعف و ذلت می زیست و با چند تن از فرزندانش به زحمت مشغول مدافعه بود و از دست سلاطینی که بر آن ها شوریده بود، آرام نداشت. رفته رفته قوت گرفته بر همسایه ها غالب آمد و فتوحاتی نصیب او شد؛ و بعد از او، اخلافش از فرات تا پنجاب را مالک شدند، با سلاطین اکراتید یعنی باختر نیز جنگ کردند و با قوم اسکیث، مصاف سختی دادند و قسمت عمده باختر را هم متصرف شدند. و حالا که من به تالیف این کتاب مشغولم، اشکانیان در مملکت وسیعی سلطنت می کنند و حق همسری با دولت معظمه روم دارند؛ و این قدرت، آن ها را حاصل نشده مگر از وضع زندگانی که به طرز صحرا گردان اسکیث است. اگرچه اسکیث ها وحشی اند اما زندگانی ساده یی دارند که اسباب خیلی پیشرفت است.» انتهی. ( ص112 خط نهم )


« یکی از علمای جغرافی می نویسد: حد مملکت پارث، از سمت مشرق، هرات است و از جانب جنوب، کرمان و از طرف مغرب، عراق عجم و گرگان و سواحل بحر خزر و از جهت شمال، صحرای وسیع طوایف اسکیث یا سیته یا سکسار یا «ترکمان» که مسکن آن ها از یک سمت به رود جیحون می رسید». ( ص 113 خط نوزدهم )


« اما هردوت می گوید: "مملکت پارث، محدود بوده است به خوارزم و هرات و گرگان و جیحون و مرو". و در زمان جهان گیری اسکندر کبیر، پارث ها در همین ناحیه سکنی داشته اند». ( ص 114 خط پنجم)


« بالجمله نگارنده بعد از آن که به کثرت تتبع در کلمات مصنفین قدیم و جدید و ملاحظه نقشه ها یقین نمود[که] مملکت پارث که اشکانیان بدان منسوب شده عبارت است از دهستان قدیم و دره اترک، حدود آن را چنین یافت نمود: از طرف شمال شرقی، حد مملکت پارث، کوه اتک است و از آن جانب، کوه البرز _ که فاصله ما بین خبوشان و بجنورد و نردین، و فاصل بین نیشابور و سبزوار و شاهرود و بسطام و دامغان کی باشد _، از سمت مشروق ، محدود به آق دربند است و از طرف مغرب، به طبرستان. ( ص116 خط اول )


در آداب سفارت در دولت اشکانیان، روابط و معاهده و مقاوله ایشان با دول خارجه


« زبان رسمی اشکانیان، در صورتی که با رومی ها هم طرف سوال و جواب بودند، تحریرا و تقریرا زبان یونانی بود. و جهت اختیار این زبان، آن که اشکانیان در اوایل سلطنت خواستند مغلطه کنند و با آن که تورانی بودند، خود را ایرانی قلم دهند تا مردم این مملکت آن ها را اجنبی نخوانند و از خود بدانند. این بود که گفتند: « ما از نژاد سلاطین کیانیم»، این حرف به خرج ایرانی ها نرفت و سودی نبخشید، به آن ها نگرویدند و اظهار مخالصت و مخالطت ننمودند، به ظاهر با آن ها راهی می رفتند و در باطن، رغبت و میلی نداشتند». ( ص194خط پنجم )


« یک مطلب دیگر هم پارث ها را بر آن می داشت که با یونانی ها مهربانی کنند و گرم گیرند و آن، این بود که خود را مثل آن ها اجنبی می دانستند؛ از بیم آن که ایرانی های حقیقی، به واسطه خارجی بودن ایشان بر آن بشورند، به استمالت یونانی ها می پرداختند که اگر غایله و مخمصه یی رخ نماید، کمک و رفیق داشته باشند و از عهده طغیان بر آیند». (ص 179 خط هفدهم)


در علت تغییر سلاطین اشکانی یا پارث


و سهو و اختلاطی که در آن روی داده


« [...] از اجتهاد و تتبع در مسطورات موسی خورنی و سایر نویسنده های معتبر، معلوم می شود [که] همه سلاطین پارث یا اشکانی، از حقیقی و غیر حقیق یعنی از آن هایی که به موجب ولایت عهد سلطنت یافتند تا آن ها که به غصب و تغلب، چندی مالک مملکتی از ممالک ایران شدند، محض اظهار شرافت، خود را به اسم بانی و موسس اساس این سلطنت، اشک یا ارساس ، جد اعلای سلاطین اشکانی نامیده و خوانده [اند] لکن هر یک نام مخصوصی بوده و بعضی هم به لقبی مشهور شده[ بودند] و این اختلاط اسامی و القاب، اساس التباس و اغتشاش تاریخ گردیده؛ چه یک نفر را به چند اسم خوانده اند.


مطلب دیگر نیز هست و آن این است که یک لفظ را هر ملتی به وضعی تلفظ می نمایند؛ مثلا در کتب ملل مختلفه، هر جا « آرساک» یا « آرشاویر» یا « آرشاگ » دیده می شود، همه « اشک » است که به اختلاف تلفظ و لهجه مختلف شده و بعد آن را « ارساک» و « ارساس» کردند؛ و فقط یک اسم از اسامی سلاطین اشکانی است که در تمام السنه، با تفاوتی جزیی، باقی مانده و چندان تغییر شکل نداده و آن، « اردوان » است که یونانی ها و رومی ها « آرتابان » گفته و ارامنه « آردابان » و باقی خیلی تصحیف شده.


مثلا « اردشیر» را که به معنی فاتح و غالب و پادشاه بزرگ است، ارامنه « ارداشه» یا « ارتاکزه» گفته و چند نفر پادشاه اشکانی را موسو به این اسم دانسته [اند] و یونانی ها اردشیر را « ارتاکزیا» و فرنگی ها « ارتاکزرسس» تلفظ کرده [اند]؛ و در الواحی که ابنیه قدیمیه ایران دیده می شود، این اسم اصلا « آرتاه شطر» بوده و در حقیقت لقب است نه اسم، و مرکب است از « آرتاه » که در فرس قدیم معنی بزرگ داشته و از « خشته رو » که به معنی شاه است؛ و هر پادشاهی را می خواستند « سلطان اعظم » لقب دهند، ملقب به « آرتاه شطر » می نمودند. 


[...] بالجمله در این عصر، که علم و دانش رو به ترقی و تکمیل نهاده، اگر تقریبا اسامی چند نفر از سلاطین اشکانی مرتبا ظبط شده باشد، به واسطه پیدا کردن سکه های آن هاست و گرنه این کار از کتب تواریخ و سیر ساخته نشده». ( ص 134 خط بیست و هفتم )


در مسکوکات سلاطین اشکانی


در این فصل از کتاب بیش از 176 یکصدو هفتاد و شش سکه مورد بررسی قرار داده شده که ما به بعضی از آنها که مربوط به اصل تحقیق است اشاره می کنیم.


« [...] سکه ای در دست داریم که در یک روی آن، صورت شخصی است نشسته با لباس مشرق زمینی و کلاه فریژی، که کمانی در دست دارد و در حاشیه این سکه نقش شده است: " باسیلئس آرزاکوی "، یعنی آرشاک شاه » ص 130 خط بیست و ششم )


« و از آن جا که ارساس اول، با وجود استیلای کامل که در بعضی بلاد خراسان و دهستان و خوارزم حاصل نمود، فی الحقیقه به سلطنت و موقع تاج گذاری نرسید، این است که صورت او را بدون تاج نقش کرده[اند] و برای آن که به کلی از تجملات و علایم عاری نباشد، او را بر روی کرسی، کمان به دست ساخته اند؛ و کمان، آرم یعنی علامت و نشانه مخصوص سلطنتی سلسله اشکانیان است». (ص 132 خط اول )


« سکه دیگر، به همین وضع است و در آن لقب « ابن الله » نوشته شده».( ص 153خط هجدهم )


« گویند بعضی از اشکانیان، لقب خدایی به خود دادند امادر مسکوکات آن ها این لقب دیده نشده بل که لقب « تئوپاتر» _ که به معنی « ابن الله» است _ دیده می شود؛ و اما آن ها هم که لقب خدایی قبول کرده [اند] ، مقصودشان این نبوده که خالق عالم اند بل که « تئوز» ، که برخی خدا ترجمه کرده اند، در لاتین به « دی ووس » ترجمه شده و دی ووس ، آن کسی است که به خواست خدا قوی شده باشد و نظیر همین لقب است « خداوندگار»، که سلاطین عثمانی دارند». ( ص 171 خط هفدهم)


« سکه دیگر، روی آن، سر پادشاهی است با تاج؛ پشت آن نیز سر پادشاهی است که ریش بلند دارد و کلاه خود تورانی بر سر گذاشته». ( ص 155 خط اول )


« سکه دیگر، نیز روی آن، سر ارودس است با پیشانی بر آمده، و در طرف شقیقه راست، صورت ستاره یی رسم شده و عقب سر هم ستاره و هلال؛ پشت سکه، مثل سکه سابق است به علاوه صورت لنگری در سطح سکه». ( ص 158خط دهم )



در وضع قشون اشکانیان


« از عساکر اشکانیان، آن چه جنسا پارت و تورانی بودند، اسب داشتند و سواره به میدان محاربه می رفتند و جنگ می کردند، و [لی] سایر ملل و طوایف تابعه این سلسله، در هنگام قتال و جدال، حق سوار شدن نداشتند و لابد می بایست پیاده مصاف دهند». ( ص 197 خط سوم )


« اشکانیان دو قسم سوار داشتند: سبک اسلحه و سنگین اسلحه. سواران سنگین اسلحه [...] کلاه خودی از فولاد صیقلی که مخصوصا از کارخانه های شهر « مرو » می آورند، به سر می گذاشتند و این هم مزید جلوه و شکوه آن ها می شد». ( ص 198 خط آخر )


« ژوستی نین، موره لاتینی گوید: اشکانیان هرگز در مقابل خصم، صف آرایی نمی کردند و به محاصره نمی پرداختند؛ دشمن را که از دور می دیدند، با هیاهو و اجماع، حمله سختی می بردند؛ اگر در حمله اول، خصم منهزم می شد، آن ها را تعاقب می کردند و الا عقب می نشستند و وانمود می کردند که فرار کرده اند. چون دشمن، آن ها را تعاقب می نمود، برگشته کار او را می ساختند». ( ص 201 خط بیستم )


« و از عادات قشون اشکانی آن که چون با دشمن تصادف می کردند، تماما بنای هیاهو و غوغا را می گذاشتند و صداهای خشن بر می آوردند که اسباب هول و رعب خصم شود ». ( ص203 خط چهارم )


« ژوستن مورخ لاتینی می گوید: اشکانیان، چه در اوقات بدویت و چه در زمان مدنیت و اوان دولت و سلطنت، مسلح به اسلحه اصلی و نسلی خود که اسکیثی و تورانی باشد، بودند و سوار و اسب در وقت جنگ، غرق در آهن و فولاد می شدند[...]». ( ص205 خط بیست و پنجم )


« نجبا در دربار و دولت اشکانی، به چند رتبه و درجهاز یکدیگر متمایز بودند: بعد از پادشاه، بالاترین مناصب و مراتب، منصب « سورنا » بود که سپه سالاری باشد. خانواده سورنا از حیثیت مکنت و قدرت، یک درجه از پادشاه کم تر بود و سورناها علاوه بر سپه سالاری کل قشون اکانی، از خود هم تا ده هزار قشون در میدان جنگ حاضر می نمودند؛ و وقتی که سلاطین اشکانی می خواستند به تخت سلطنت جلوس نمایند، سورنا باید تاج سلطنت را به سر پادشاه گذارد». ( ص 191 خط نهم )



در عواید و حالات ملت پارث، از زن و مرد


« در سلسله و طایفه اشکانی، از پادشاه و پادشاه زادگان گرفته تا طبقات بزرگان و رعایا، رسم بود که زوجات آن ها باید از مردم اجنبی روی بپوشند و مساکن زنان [نیز] از منازل مردان، جدا و مفروز باشد». ( ص219خط دوازدهم )


« ژوستن مورخ، شرحی در این باب نوشته است.


اشکانیان، [...] اغلب اوقات زیر چادر و آلاچیق به سر می برده و متصل، ییلاق و قشلاق می کرده [اند].


زوجات متعدد می گرفته[اند] اما نسبت به زنان خود، زیاده از حد، غیور بوده [اند]؛ اگر خلافی از آن ها دیده می شد، یعنی با اجنبی راهی به هم می رسانیدند، جانبین _ هر دو _ معدوم و نابود می شدند. کلیه زن های پارث، باید از مرد غیر رو بپوشند و در مجالس مردانه داخل نشوند». ( ص 237 خط اول)


« مورخ دیگر در عواید ملت پارث می گوید: [...] وظیفه نسوان بود که مقیم خانه ها یا چادرها و آلاچیق ها باشند و با کمال عفت و عصمت راه روند، چه می دانستند [ که ] زانی و زانیه _ حکما _ مقتول می شوند و راه خلاص برای آن ها نیست. نیز زن ها _ کلیتا _ هرگز با اجنبی تکلم نمی کردند، فقط طرف گفت و گوی آن ها شوهرها و برادران و پسران ایشان بودند و هر وقت، به ضرورت، از منزل بیرون می رفتند، رو بند به صورت می بستند و فرقی میان زن بیوه و شوهردار نبود؛ و همین که زن از شوهر ناراضی می شد، اگرچه شکایت او جزیی بود، طلاق می گرفت». ( ص 238خط چهارم )


« ژوستن، مورخ لاتینی، نوشته است: اشکانیان، نه همین به ارباب انواع، کمال اعتقاد داشته [ اند]، بل که به خرافاتی که در این طریق دیده و از پیروان آن شنیده ایم، قلبا معتقد بوده اند.


بعضی بر این اند که اشکانیان، منکر بقای روح و نفس ناطقه نبوده و به همین جهت، اجساد اموات خود را دفن می نموده و بعضی لوازم زندگانی، در قبور آن ها می گذاشته [اند] که چون روح به بدن عود کند، در عالم آخرت یا زیر خاک از مایلزم حیات، محروم نباشند ». ( ص 242 خط پانزدهم )


« [...] آفتاب و ماه را نیز از معبود ها شمرده و هنگام طلوع خورشید _ به اسم « میترا» _ به عبادت این جرم مضی می پرداخته و قربانی ها در راه آن می کرده اند؛ و مجسمه ها[یی] برای جرم آفتاب می ساخته[اند] و به وجود بعضی خداها _ که آن ها را رب النوع های خانواده سلطنت می دانستند _ قایل بوده و این خداها را از جنس روحانیات یا وزرای اورمزد می پنداشتند. سلاطین اشکانی، در مواقع مخصوصه به این قسم خداها، قسم می خوردند؛ سایر اجزای خانواده سلطنت نیز _ به همین منوال _ سوگند یاد می کردند». ( ص 241 خط یازدهم )



در علت انقراض اشکانیان و غلبه اردشیر ساسانی بر ایشان


« آقاتانجلوس، مورخ یونانی الاصل که منشی تیرداد پادشاه ارمن ومعاصر اردشیر بابکان بوده، می نویسد:


« اردشیر _ که او را آرتاکزرسس می نامند و سلسله نسبش به سلاطین کیان می رسد و در مملکت فارس، در اواخر دولت اشکانی، ولایت و حکومت داشته _ مجلسی منعقد ساخت و اکابر و اعاظم ایرانی و آشوری را در آن مجمع حاضر ساخت و به آن ها گفت که : « ما و اسلاف ما چند قرن است که جلال و جبروت و دست اندازی پارث ها را مشاهده می نماییم. آن چه را ما به زحمت و مشقت تحصیل می کنیم، این قوم بیگانه از ما قهرا انتزاع می نماید و حاصل دست رنج ما را، اسباب راحت خود قرار می دهند [...] ای بزرگان با فرهنگ و صاحبان نام و ننگ! مگر نمی دانید[ که ] پارث ها از جنس ما نیستند، وحشی های توران اند و از آن خاک فتنه خیز به اراضی حاصل خیز خوش آب و هوای ما آمده سکنی گرفته اند. آیا می توانید سخنان مرا انکار کنید ؟ [...] اگر آن چه گویم راست است، شایسته آن که متفق و مسلح شویم و خود را بر آن جماعت بزنیم؛ بل که از این شدت خلاص شویم و فرجی حاصل آید». ( ص 284 خط بیستم )



«صورت نامه اردشیر بابکان به اردوان، آخر[ین] پادشاه اشکانی


سلطانا! فطرت و عادت ما مردم ایران، همیشه بر این بوده و هست که از دل و جان، مطیع و منقاد پادشاهان خود باشیم. مقام منیع سلطنت، در انظار ما، تالی رتبه الوهیت و ربوبیت است[...]». ( ص286 خط سوم)


« باز آقاتانجلوس می گوید: اشراف و ارکان اهل ایران، که از تعدی اشکانیان به ستوه آمده بودند، به اردشیر _ سلطان فارس _ ملتجی شدند. و او ، از نژاد ساسان بود و نسبش به کیان می رسید». ( ص289 خط ششم )


« موسی خورنی و لازار و سایر مورخین ارمنی، تاریخ آقاتانجلوس را معتبر دانسته و اقوال مسطوره را تصدیق می نمایند و اصراری در اجنبی بودن اشکانیان دارند؛ و علت عمده انقراض آن را همین می دانند و می گویند: این که نویسنده های مشرق زمین، به نگارش تاریخ این سلسله و خانواده نپرداخته [اند] و از تمام سوانح اعمال و وقایع مهمه قرون سلطنت ایشان، به نوشتن چند سطر اکتفا نموده [اند] ، بل که اغلب اسامی سلاطین اشکانی را از درج کلام ساقط کرده[اند]، جهت ، همان خارجه بودن آن هاست». ( ص 287خط دهم )



« فردوسی _ علیه ارحمه _ می فرماید[1]:


فردوسی » شاهنامه » پادشاهی اشکانیان


وزین سو به دریا رسید اردشیر


به یزدان چنین گفت کای دستگیر


تو کردی مرا ایمن از بدکنش


که هرگز مبیناد نیکی تنش


برآسود و ملاح را پیش خواند


ز کار گذشته فراوان براند


نگه کرد فرزانه ملاح پیر


به بالا و چهر و بر اردشیر


[بدانست کو نیست جز کی نژاد


ز فر و ز اورنگ او گشت شاد ]


بیامد به دریا هم اندر شتاب


به هر سو برافگند زورق به آب


ز آگاهی نامدار اردشیر


سپاه انجمن شد بران آبگیر


هرانکس که بد بابکی در صطخر


به آگاهی شاه کردند فخر


دگر هرک از تخم دارا بدند


به هر کشوری نامدارا بدند


چو آگاهی آمد ز شاه اردشیر


ز شادی جوان شد دل مرد پیر


همی رفت مردم ز دریا و کوه


به نزدیک برنا گروها گروه


ز هر شهر فرزانه‌ای رای‌زن


به نزد جهانجوی گشت انجمن


زبان برگشاد اردشیر جوان


که ای نامداران روشن‌روان


کسی نیست زین نامدار انجمن


ز فرزانه و مردم رای‌زن


که نشنید کاسکندر بدگمان


چه کرد از فرومایگی در جهان


نیاکان ما را یکایک بکشت


به بیدادی آورد گیتی به مشت


چو من باشم از تخم اسفندیار


به مرز اندرون اردوان شهریار


سزد گرد مر این را نخوانیم داد


وزین داستان کس نگیریم یاد


چو باشید با من بدین یارمند


نمانم به کس نام و تخت بلند


چه گویید و این را چه پاسخ دهید


که پاسخ به آواز فرخ نهید


هرانکس که بود اندر آن انجمن


ز شمشیر زن مرد و از رای‌زن


چو آواز بشنید بر پای خاست


همه راز دل بازگفتند راست


که هرکس که هستیم بابک‌نژاد


به دیدار و چهر تو گشتیم شاد


و دیگر که هستیم ساسانیان


ببندیم کین را کمر بر میان


تن و جان ما سربسر پیش تست


غم و شادمانی به کم بیش تست


به دو گوهر از هرکسی برتری


سزد بر تو شاهی و کنداوری


به فرمان تو کوه هامون کنیم


به تیغ آب دریا همه خون کنیم


چو پاسخ بدان گونه دید اردشیر


سرش برتر آمد ز ناهید و تیر


بران مهتران آفرین گسترید


به دل در ز اندیشه کین گسترید


به نزدیک دریا یکی شارستان


پی‌افگند و شد شارستان کارستان


یکی موبدی گفت با اردشیر


که ای شاه نیک‌اختر و دلپذیر


سر شهریاری همی نو کنی


بر پارس باید که بی‌خو کنی


ازان پس کنی رزم با اردوان


که اختر جوانست و خسرو جوان


که او از ملوک طوایف به گنج


فزونست و زو دیدی آزار و رنج


چو برداشتی گاه او را ز جای


ندارد کسی زین سپس با تو پای


چو بشنید گردن فراز اردشیر


سخنهای بایسته و دلپذیر


چو برزد سر از تیغ کوه آفتاب


به سوی صطخر آمد از پیش آب


خبر شد بر بهمن اردوان


دلش گشت پردرد و تیره‌روان


نکرد ایچ بر تخت شاهی درنگ


سپاهی بیاورد با ساز جنگ». ( ص 286 خط چهاردهم ).



در مطالب متفرقه


« ایزی درشاراکسی » ، که یکی از مورخین است و بعضی او را یونانی و جمعی ایرانی دانسته اند، با اشکانیان معاصر بوده و تاریخی از این سلسله نوشته، اما آن کتاب مفقود شده و از میان رفته، قطعه قطعه یی از آن _ گاهی _ به دست می آید؛ این مورخ می گوید: « پادشاهان اشکانی، با سلیقه و ذوق بودند و به سبک سلاطین سلف _ یعنی کیان _ میل زیاد به ساختن عمارات و ابنیه و طرح باغات و بساتین داشته، و حدایق و بیوتاتی [را] که آباد می نمودند، از فرط آراستگی و صفاء بهشت می نامیدند. و دارای چندین شهر سلطنتی بودند که از جمله شهر « دارا » بود و پای تخت حقیقی آن ها محسوب می شد؛ و در حوالی همان بلد، مقبره یی از برای اجساد و اموات سلاطین داشتند»( ص 222 خط بیست و هفتم )


«شهر دویم اشکانیان، « هکاتم پلیس» یعنی شهر صد دروازه بود. بنای این شهر را ابتدا یونانی ها کردند، اما بعد از آن که اشکانیان مسلط شدند، به تجدید بعضی از ابنیه آن پرداخته و اسمش را تغییر داده، دامغان نامیدند و حالا هم همین نام را دارد». (ص 223 حط بیست و پنجم )


« مورخ دیگر « آتنئوس » نام، گوید : مهرداد و اخلاف او، در فصل بهار در شهر ری اقامت می نمودند و از مهرداد به بعد، کم تر پادشاهی از پادشاهان اشکانی برای توقف به پای تخت اولیه این طایفه _ که دارا باشد _ و به پای تخت دوم _ یعنی دامغان _ رفته؛ [...] بلی، یک مطلب را رعایت می نموده اند و آن، این است که هر پادشاه اشکانی که بدرود زندگانی و تخت و تاج می گفت، جسد و نعش او را یا به دارا می بردند، یا به دامغان». ( ص 392خط هجدهم )


«پروفسور رلنسن »در تاریخ خود می گوید: «هنوز اطلال و خرابه های این شهر را پیدا نکرده اند، اما امیدواریم که به مرور زمان این اکتشاف میسر گردد». «ایزودر » مورخ گوید: شهر دارا، در میانه ناحیه پارثیا و « مارژیانا» _ که « مرو » باشد _ واقع بوده» (ص 341 خط بیست و هفتم )


« پیش از این نیز اشاره نموده ایم که طایفه دائی یا داهی، در آن قسمت خراسان که به دهستان معروف است، ساکن بوده [اند] , و بعضی از مورخین آن ها را « داه» نامیده [اند]. یاقوت حموی در « معجم البلدان » می گوید: « دهستان، بلدی است مشهور، در طرف مازندران و نزدیک به خوارزم و گرگان.» نگارنده بر آن است که دهستان یاقوت حموی و سرزمینی که طایفه داهی _ به قول استرابن _ در آن می زیسته [اند]، ناحیه یی است مشتمل بر بجنورد ( بوز نجرد ) و قوچان ( خبوشان ) و دره گز تا طوس. و در هر حال، بعضی از قدمای ارباب خبر گفته اند: اشکانیان را نسب، به طایفه « داه پارنی » می رسد؛ و داه پارنی، از مهاجرین قبیله ی اسکیث، ساکنه در شمال دریای آزف بوده اند». ( ص 277خط بیست و سوم)


« مورخین و علمای علم انساب قبایل و امم، در اصل و نسب پارث ها سخن را [به] دراز[ا] کشیده، از جمله می گویند: این طایفه، شعبه یی بوده اند از شعب قوم اسکیث یا سیت، که در توران سکنی داشته [ اند ]؛ یعنی وطن و مسکن اصلی آن ها شمال آسیا است و از آن سرزمین، به طرف جنوب مهاجرت نمودند؛ مثل هیاطله و « قالموق» و « ایغور» و « اوزبک » و غیرها. و تراکمه حالیه را باید باقی مانده قبیله پارث دانست. و در آن وقت که کیخسرو ، پادشاه کیانی در اوج اقتدار بود، مملکت پارث، آن تمکین که باید، از این پادشاه نمی نمود؛ و حال به همین منوال می گذشت تا وقتی که سلطنت این طبقه به دست اسکند کبیر منقرض گشت. یعنی هرگز سلاطین کیان ایالت پارثیا را مثل سایر ایالات، محکوم و مطیع خود ندیدند. 


نویسنده یی می گوید: پارثیا و هرات و خوارزم و سمرقند، ایالت شانزدهم ممالک داریوش شمرده می شد و سیصد « تالان» مالیات داشت و از خوزستان تنها نیز سیصد تالان نقره مالیات می گرفتند. و همین فقره، دلیل است که سلاطین کیان، تسلط کامل بر پارث ها نداشته اند؛ چه، آن چهار ایالت با وسعت، هر فدر هم غیر معمور فرض شود، باز مالیات و فایده اش به واسطه حاصلخیزی، باید بیشتر از خوزستان باشد ». ( ص288 خط هفتم )


« در الواح بیستون، اسم مملکت پارثیا را « پارتوا» یا « پرتوه» یا « پارثوا» نقرو رسم کرده[اند] و هردوت می نویسد: پارث ها در زمان داریوش، از ملل تابعه مطیعه ایران بودند و مملکت آن ها جزو ایالت شانزدهم از ایالات سلاطین کیانی به شمار می آمد. و آن وقت که گشتاسب، لشکر به یونان کشید، پارث ها نیز جزو عساکر او حرکت کرده و تیر و کمان و نیزه های کوتاه، سلاح ایشان بود و پیاده راه می پیمودند؛ و این، [ از] سوانح چهارصدو هشتاد قبل از میلاد است. مورخی می نویسد: پارث های تورانی الاصل، اگرچه ارانی نبودند، [...] با یونانی ها که سلطنت ایران را بر هم زده بودند، عداوت مخصوصی داشتند و کینه آن ها را می ورزیدند. و بی میلی پارث ها به ملل اجنبی، مشهور تمام دنیاست ». (ص 299خط سیزدهم )


مورخ دیگر می گوید: ساکاس و اسکیث و داهی و تورانی، همه اسم یک طایفه است؛ [...] و آن قسمت از ایران، که مسکن طایفه ساکاس یا اسکیث یا داهی یا تورانی بوده، هرگز حالت انقیاد و اطاعت کامل به مرکز دولت نداشته، چه در عهد کیان و چه در اوان استیلای اسکندر کبیر بر آسیا. و این فاتح مقدونیه، با آن جلالت و جبروت، به همین راضی شد که از شوارع عام عبور کند و به طرف ترکستان رود، بدون این که پارث ها معترض او شوند؛ بل که جماعتی از اهل خبر را عقیده این است که اسکندر در مراجعت از هندوستان، از راه سخت و صعب کم آب و آذوقه بلوچستان، به خاک ایران ورود نمود، و متحمل آن همه حرمان و مرارت شد که از نزدیکی پارثیا و پارث ها گذر ننماید؛ و از تصرف ناحیه پارثیا به همین قناعت کرد که در قلعه های خط راه، که خود ساخته یا ابنیه قدیمه بود، مستحفظ بگذارد؛[...] ». ( ص299 خط هیجدهم )


« هردوت می نویسد: از طوایفی که تمکین کیخسرو می نمودند، یکی نیز طایفه داهی بود. از این گفته و مسطورات دیگر این منصف و سایر مصنفین مستفاد می شود که طایفه « اسکیث» و « ماساژت» و «ژت» و « داس » یا « داز» و « داهی » و « پارتی » _ همه _ یک قوم بوده اند و جمله را یک طریقه و رسم و داب و دین و آیین و زبان بوده؛[...] و جهت اختلاف اسامی آن ها، این که هر وقت قبیله یی بر سایر قبایل مسلط می شد؛ آن وقت همه را به اسم خاص آن قبیله می نامیدند و چون درست ببینیم این طوایف، همان قبایل تورانی یا تورانیان مورخین مشرق زمین می باشند، و لفظ تورانیان برای آن ها، کلمه جامع وو مانعی است [...] از مائه چهارم و پنجم میلادی، طوایف مذکوره را به اسم هون و هیاطله و اسلاو و تاتار نام برده [اند] و طایفه « خزر نیز از همین قبایل بوده [...] ». ( ص 300خط بیست و سوم)


« محققی می گوید: شک نیست که طایفه داهی، [...] و طایفه پارث یا اشکانی _ بدون تامل و تردید _ از این طایفه بوده [اند] ، علی الخصوص از آن قسمتی که در داخله خراسان حالیه، یورت داشتند و به اشکانیان کمک کرده آن ها را به سریر سلطنت جالس و نایل نمودند. و « سلاجقه »، که از طایفه « غور » به شمار آمده و ابتدا در ساحل رود دن و ولگا ساکن شده [ بودند] ، نیز داهی و از اقوام اشکانیان بوده اند که به سمت مشرق آمده در ترکستان و خراسان و بلاد دیگر ایران و آناطولی، سلطنت مستقله سلجوقی را تشکیل دادند». ( ص 302 خط ششم ).


.......................................................................


[1]: شعر فردوسی در کتاب به صورت کامل نیامده که بنده آنرا به صورت کامل گذاشتم. 


..........................................................................


*« نام شاعران، تاریخ نگاران، جغرافی دانان و باستان شناسانی که نام ها و نوشته هایشان در کتاب و نوشته فوق آمده: فردوسی ( شاعر پارسی ) » محمد مهدی ارباب اصفهانی ( تاریخ دان و جغرافی دان ) » هردوت ( پدر تاریخ ) » پمپونیوس مالا (جغرافی دان ) » ملالا ( مورخ یونانی ) » ژوستی نین ( مورخ ) » مارژ رلنسن ( مورخ ) » مسیولاسن ( محقق ) » آقاتانجلوس ( مورخ، منشی تیرداد در ارمنستان و هم دوره اردشیر بابکان ) » آتنئوس ( مورخ ) » ایز در شاکسی ( مورخ ) » استرابن یونانی ( جغرافی دان ) » فسطوس ( مورخ ) » موسی خورنی ( مورخ ) » الیزه ( مورخ ) » لازار ( مورخ ) ».


.........................................................................


*کیانی ( آریایی نژاد ) نبودن اشکانیان در اشعار فردوسی آمده؛ چنانچه آقاتانجلوس ( مورخ، منشی تیرداد در ارمنستان و هم دوره اردشیر بابکان ) بر آن تاکید می کند و موسی خورنی و لازار و ... گفته او را تایید کردند.


* در ترک نژاد بودن اشکانیان شکی باقی نمانده چنانچه مورخین و جغرافی دانان فوق از جماه هردوت ، ژوستن و استرابن آن ها را از قوم اسکیث می دانند و پمپو نیوس مالا گفته هردوت را تصحیح نموده و گفته صحیح آن « ترکواترک » است.


*طبق الواح بیستون ایالات پارسا و پارثیا یا پارتیا یکی نیستند؛ چنانچه مارژ رلنسن، مسیولاسن و ژوستن همین را گفته اند و سایر مورخین فوق آن را تایید کرده اند.


*در خصوص عواید و حالات ملت پارث؛ رو گرفتن زنان از اجنبی و تکلم نکردن با آنها، آلاچیق زدن زنان ؛ شوهرها و برادران و پسران طرف گفت و گوی آن ها بودن هنوز هم از عادات و حالات ترکمن ها بوده و هر کسی که کوچکترین آشنایی با ترکمن ها داشته باشد می تواند این عادات و حالات را در بین ترکمن ها مشاهده کند.


* کمان نیز علامت ( آرم ) مخصوص اشکانیان بوده؛ و کمان نیز علامت مخصوص پسران اوغوزخاقان پدر ترکمن ها می باشد که به آنها بوز اوقلار می گویند.


*در مسکوکات سلاطین اشکانی سکه ای داریم که نشان هلال ماه و ستاره را دارد و هلال ماه و ستاره نیز نماد ترکان می باشد و امروزه در پرچم ترکمنستان و سایر ملل ترک منعکس شده است.


* حد مملکت اشکانیان ، محدود بوده به خراسان؛ خوارزم و هرات و گرگان و جیحون و مرو؛ چنانچه هردوت و سایرین گفته اند.


*شهر های مرو ( که با نام ماژیانا هم آمده )، داهستان  ( که دهیستان می باشد ) و دارا  ( که بدون شک نوسای می باشد ) از شهر های تاریخی و باستانی ترکمنستان می باشند و در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شده اند.


* کلمه « تراکمه » ، « ترکمن » ، « ترکمان » و « سلاجقه » در کتاب آمده و از آنها به عنوان باقیمانده پارت ها یاد می شود. ( در خصوص عقاید به عثمانی نیز اشاره می شود.)


در اینجا تحقیق درباره ی ترکمن بودن اشکانیان از کتاب تاریخ اشکانیان « دررالتیجان فی تاریخ بنی الاشکانیان » به پایان رسید. کتاب 836 صفحه ای اعتماد السلطنه از هردوت، محمد مهدی ارباب اصفهانی، مالالا ، مارژ رلنسن، مسیولاسن، ژوستن و خیلی از تاریخ نگاران، جغرافی دانان و محققان مشهور دنیا مدارک و نوشته های بسیاری رو نقل و قول کرده است که برای هر شخص بی طرفی ثابت می کند اشکانیان آریایی نبودند و تا حالا هم کسی با آوردن یک کتاب و یا مقاله معتبر ( با آوردن سند و نقل قول معتبر مخصوصا از مورخین خارجی ) بدون هیچ تحریف و «تعصبی »نتوانسته است هنوز هم نوشته های اعتماد السلطنه را در این کتاب تکذیب کند. در پست های آینده به سایر نقل و قول ها و نوشته های تکمیلی در این خصوص می پردازیم


تصاویری از نوسای - آشغابات ترکمنستان:


نوسای


نوسای



منبع

تحقیق های صورت گرفته توسط ناصر توسلی



نظرات  (۱۴۴)

دوست عزیز محدود لوح نوشته ها و کتیبه های موجود از اشکانیان به زبان پهلوی اشکانی هستش که شاخه ای از زبان پهلویه. چطور شما اشکانیان را ترکمن می نامید در حالی که زبان و دین ایرانی دارند و حتی اسم پادشاهان و سلسه شان فارسی و از زبان های آریاییه. تنها متن های موافق نظرتون رو نیاورید و دقت بیشتری داشته باشید.
.
  1. راهنمای زبان پارتی، دکتر حسن رضایی باغ بیدی، نشر ققنوس، تهران 1385 ص 15
  2. تاریخ زبان فارسی، دکتر مهری باقری، نشر قطره، 1381 ص 82
  3. زبان پهلوی، ادبیات و دستور آن، ژاله آموزگار، احمد تفضلی، نشر معین، تهران 1380، صص 12-13
  4. آموزگار، تفضلی. زبان پهلوی:ادبیات و دستور آن. تهران. ناشر: معین. صفحه ۱۳-۱۴ سال ۱۳۸۰
  5. "راهنمای زبان پارتی" پهلوی اشکانی دکتر حسن رضایی باغ بیدی، صفحه ۱۷-۱۸ نشر ققنوس ۱۳۸۵
  6. صفا، ذبیح الله،1290- . مختصری در تحول نظم و نثر پارسی. تهران. ناشر: ققنوس. صفحه 8 سال1388


افتخار کنید به قومی ک ازادی را برای ایران به ارمقان اورد افتخار کنید پانصد سال سپاه شکست ناپذیر را و افتخار کنید به مجلس محستانشان به عدالت و وطن پرستیشان . و مرگ بر پادشاهانی که تاریخ این قوم را نابود کردند
با سلام و ممنون از مطالب مفید تون
روش زندگی و حتی تیراندازی روی اسب اشکانیان و صنایع دستی آنان همه دقیقا سبک ترکمنی هستند
اشکانیان ترک بودند چنگیز هم ترک بود سومری ها هم ترک بودند پیامبر هم ترک بود مایا ها هم ترک بودند ابن سینا هم ترک بود مولوی و نظامی هم ترک بودند هون ها هم ترک بودند اعراب هم ترک هستند اوباما ترک است امپراطوری یونان ترک بود بابلی ها ترک بودند ابوریحان بیرونی ترک بود خوارزمی و فارابی ترک بودند تهران ترک است مصر باستان ترک بود حضرت آدم ترک بود
سلام مطالبتون کاملا علمی و بی طرف هست. برای اینا باید منابع خارجی بیارن تا شاید از خواب بیدار بشن. اگه با فارسها باشه کل تاریخ ایرانو به نام خودشون میزنن . 
فارس ها ریشه شون به هند و پاکستان و افغانستان برمی گرده. 
ای فارس ؛ لطفا به تاربخ تورانیان و ترکان دست درازی نکنید.
۰۳ بهمن ۹۵ ، ۰۴:۵۵ فرشاد اشکبوس
با درود. آقای سید پاسخ نوداد (پست) شما را دذادن و منابع دانشگاهی هم دادند. 
در تکمیل فرمایشات سید گرامی بایبد بگویم اقوام آریایی چهار دسته بلودند مادها و پارس ها و پارت ها و سغدی ها و همه این ها به زبان های ایرانی سخن می گفتند. پس نژاد آن ها زرد نبود. از زبان های ایرانی تاثیرپذیرفته از زبان پارتی اشکانی می توان به کردی ، فارسی، پشتو، بلوچی، گیلکی ، تاتی وهمانند آن نام برد. زبان های ایرانی از دسته زبان های هندواروپایی هستند ولی زبان ترکمنی از دسته زبان های آلتایی که دوخانواده جدا از هم هستند. پس زبان پارتی اشکانی ربطی به زبان ترکمنی ندارد. 
همچنین تحقیقات ژنتیک ثابت کرده که آریاییان از البتدا در ایران حضور داشتند و مهاجرتی در کار نبوده مگر از ایران به اروپا. 
با همه این ها ایرانی ها و ترکمن ها تاریخ مشترک زیادی دارند و توسط استعمنار روسیه از ایران جدا شدند. ترکمن ها بخشی همیشسگی از خراسان ایران بوده و هستند...درود بر آن ها. 
در جواب به عجول:
خوارزمی از خوده اسمش پیداست که در دوران جکومت چه کسانی و از کجا اومده . 
 و در ضمن الان هم در جایی که اشکانیان حکومت می کرده اند ترکمن ها زندگی می کنند، ترکمنی حرف می زنند و فرهنگ ترکمنی دارند. 
و در ضمن خطاب به فرهاد اشکبوس، اصولا اون چینی ای که انگلیسی می نویسه دلیل نمیشه که انگلیسی بوده باشه، اشکانیان وقتی مقابل رومی قرار می گرفتند به زبا لاتین بهشون نامه می نوشتند و در مقابل یک ایرانی هم همینطور. 
شما بهتره یک سر به کتاب " پارلار" استاد بگمراد گری (کسی که چندین سال از عمرش رو صرف تاریخ ترکمن کرده ) که به دو زبان ترکمنی و ترکی نوشته و اگر بهشون تسلط دارین بزنین تا چیزهایی بیشتر از این دستگیرتون بشه. 
و در ضمن اگر اینقدر به ژنتیک و اینا اعتماد دارین، اولا می گویم که نژادی به اسم آریایی وجود خارجی ندارد که ثابت شده (در مورد واژه ی آریا هم به مقاله بگمراد گری یعنی ریشه ی نام ایران که در همین سایت موجود بروید تا که بدونید ریشه واژه ی آریایی از کجا نشات میگیره) دو ما سایت معتبر جئو گرافیک در تحقیقاتی 50 درصد ژن ایرانیان رو عرب دونسته. لابد این رو هم باید قبول کنین. موفق باشین
و جناب اشکبوس لطف به این نوشته هم دقت فرمائید :

در اینجا تحقیق درباره ی ترکمن بودن اشکانیان از کتاب تاریخ اشکانیان « دررالتیجان فی تاریخ بنی الاشکانیان » به پایان رسید. کتاب 836 صفحه ای اعتماد السلطنه از هردوت، محمد مهدی ارباب اصفهانی، مالالا ، مارژ رلنسن، مسیولاسن، ژوستن و خیلی از تاریخ نگاران، جغرافی دانان و محققان مشهور دنیا مدارک و نوشته های بسیاری رو نقل و قول کرده است که برای هر شخص بی طرفی ثابت می کند اشکانیان آریایی نبودند و تا حالا هم کسی با آوردن یک کتاب و یا مقاله معتبر ( با آوردن سند و نقل قول معتبر مخصوصا از مورخین خارجی ) بدون هیچ تحریف و «تعصبی »نتوانسته است هنوز هم نوشته های اعتماد السلطنه را در این کتاب تکذیب کند. در پست های آینده به سایر نقل و قول ها و نوشته های تکمیلی در این خصوص می پردازیم "
با سلام
دوستان حکومت های اشکانی و سلجوقی هردو ترکمن هستند
و بدونید که همیشه خودشونو ایرانی میدونستن مثل سلجوقیان که پارسی رو زبان رسمی کردن
هر دو از لحاظ وسعت و علم افتخار آفریدند
و همچنین فقط نژاد پارس ایرانی نیست
ترکمن و لر و کرد و بلوچ و بختیاری و ... همه ایرانین که ممکنه ماد یا پارت باشند
در این که ریشه ترکمن های سلجوقی و اشکانی به پارت میرسه هیچ شکی نیست
و بختیاری ها هم مثل من پارس هستن و میگن اقوام شمال غرب ایرانم ماد هستن
ایرام متعلق به همه است
در ضمن سلجوقی = ترکمن
پس ما نباید اشکانی و سلجوقی رو غیر از خودمون بدونیم و اشتباه اردشیر بابکان رو بکنیم
اردشیر بابکان مغان و آخوند های زرتشتی رو اورد سر کار و سیاست آزادی مذهب را به طور کل نابود کرد و تحصیل را مختص اشراف قرار داد
شکوه هخامنشیان در دوران اشکانی ادامه یافت ولی ساسانیان از آن کاستند
البته مادها و هخامنشی و اشکانی و ساسانی و سلجوقی همه و همه ایرانین
فقط در پارس و ماد و پارت تفاوت دارن
مثل الان که بختیاری و آذری و بلوچ و ترکمن همه ایرانین و فقط قومشون فرق داره

من اذربایجانی هستم سالها در این باره مطالعه کردم این قضیه یک جریان مبهم در تاریخ است  هر دو طرف دلایل کافی برای اثبات نظریه هایشان نیست پس نمی توان به هیچ کدام نظر قطعی داد
تمامی تحقیقات اخیر بر مبنای نوشته های مورخین قدیمی،تحقیقات باستانشناسی،سبک زندگی،نوع زبان و... بر ترکتبار بودن اشکانیان و سکاها صحه میگذارند و خط بطلان بر سالها تاریخ تحریف شده توسط نویسندگان اریامهری میکشد.وقتش رسیده همه حقیقت را بدانند.
طبق آنچه که من از تاریخ خوانده ام در زمان امپراطوری اشکانیان هنوز اقوام ترک وارد منطقه ایران نشده بوده اند .
مازنی ها ...سیستانی ها خراسانی ها خودشونو اشکانی سکایی پارتی دارن ...ترکمن مهاحر که هیچ‌ریشه ای توی گلستان نداره اومده میگه من اشکانی هستم .کتیبه های اشکانی رو نمیبینن ...نقاشی های کوه اوشیدا رو نمیبینن ...ا
یاوه گوییهای پان ترکیسم نهایت نداره . اشکانیان یا همون پارتها یکی از اقوام اریایی هستن که کتیبه های بازمانده از اونها به زبان پهلوی اشکانی یا پارتی هستش که با پهلوی ساسانی فرق میکنه برای مثال سنگ نبشته شهر کازرون به دو زبان پهلوی اشکانی و پهلوی ساسانی هستش و حتی خانم مهری باقری استاد تمام رشته زبانشناسی دانشگاه تبریز ، عرض کردم تبریز ، پهلوی اشکانی رو جز زبانها ایرانی زیر گروه زبانهای هند و ایرانی وابسته به خانواده زبانی هند و اروپایی تعریف کرده در ضمن امروزه تاپترین دانشنامه ها ی دنیا وابسته به معتبرترین مراکز اکادمیک دنیا مثل کمبریج ، اکسفورد ، هاروارد و موسسه مطالعات شرقی هامبورگ ، همه و همه اشکانیان رو جز اقوام اریایی دونستن . همین الان دانشنامه بریتانیکا ان لاین و همین طور ویکی پدیای انگلیسی و المانی و فرانسوی  ، اشکانیان رو اریایی معرفی میکنن .
برای اطلاعات بیشتر میتونید به کتاب " تاریخ  زبان فارسی " نوشته دکتر مهری باقری ، استاد تمام رشته زبانشناسی دانشگاه تبریز ، و همچنین ویکی پدیای انگلیسی یا  المانی یا فرانسوی مراجعه کنید . در ضمن زبان پهلوی اشکانی زبانی جدا از زبان پهلوی ساسانی هستش اما هر دو در یک خانواده زبانی طبقه بندی میشن .
کتاب معتبر دیگه ای که اشکانیان رو اریایی معرفی میکنه  کتاب " تاریخ ایران باستان " مرحوم حسن پیرنیای تبریزی هستش . عرض کردم تبریزی. در ضمن مرحوم ملک الشعرای بهار هم در مقاله ای به ادعاهای اعتمادالسلطنه در همون موقع پاسخ دادن اما خب کتاب مرحوم پیرنیا بسیار جامع پاسخ این چرندیات رو دادن.
واقعا تحریف تاریخ تاکجا؟ پان ترکیستها با این ملت چه کرده اند؟ دروغ پردازی پان ترکهای بی هویت تاکی می خواهد ادامه پیدا کند؟ایاکشوری ستم دیده تر ازایران نیافته اند که یک روز حکومتهایش رابه نام خود می دزدند وروزدیگر بزرگانش را؟تاجایی که حتا مهرگان ونوروز را این بی شرمان از ان خود می دانند؟ همین متن کنونی نویسنده ی پان ترک پر است از تحریفهای زیرکانه... خواهشمندم متن را دوباره بخوانید ویک به یک گفته ها را درکتابهایا دست کم در همین اینترنت جستجو کنید؟
احمق بیشعور یکم فکر کن . ترکمنستان اون روزها که مثل الان نبوده . مثل خیلی شهر های دیگه . بعد یسری بیشعور ریختن میگن ایرانیا میخوان فرهنگ ترک رو بدزدن ! بدبخت تو اصلا چی از تاریخ میدونی ؟ تو خودت داری رسما تاریخ و درو میکنی . همون حرف فیلسوف معروف روسی ! بچه تو ترک زبانی . برو قیافتو تو آینه با ترک های اصیل شرقی مقایسه کن ببین شبیهشی یا نه ؟!؟ اصلا ترک ها اون زمان کجا بودن که شما اونارو به خود خرتون نسبت میدی ! اگه ترک بودن که با خریتشون مثل شما پانترک ها پنج سال دووم نمیاوردن ! بعد میاد میگه آشک کلمه ترکی ! اولندش که کلمات زیادی از فارسی وارد ترکی شده . دومندش خب بیشعور ارشک یه اسم فارسیه ! یکم تحقیق شرافتا !!
اشکانیان از طایفه پرنی از داهه ها بودن و از تیره سکایی بودن و سکایی ها کاملا ایرانی تبار بودن تمام تاریخدانان بزرگ هم اشاره کردن هیچ میدونید قوم تپور هم سکایی تبار بودن که همون مازنی ها امروزه میشن تو ویکی پدیا بزنید قوم تپور توضیح داده از کی تا حالا زبان ترکمن ها پهلوی اشکانی بوده دست از جعل تاریخ بردارید اصلا کاردرستی نیست بخدا
قرار هست ما داشته ای داشته باشیم بهتر است شعور داشته باشیم نه تاریخ ,من یک ترک هستم زمانی که روسیه تزاری به ایران حمله کرد این ترکها بودن که جلوی اونا ایستادگی کردن در زمان قاجار حکومت مرکزی با یه طرح انگلیسی متزلزل شده خیلی از شهرها با اینکه میل انگلیسی ها نبود به روسیه پیوست ودر دوره پهلوی با جدا شدن شهرهای ترک از ایران رضاخان اسرار بر پارسی سازی ایران کرد که این هم کار انگلیسی ها بوده,ایران یه کلمه ترکی یعنی سرزمین ها هست ایران برای تمام قومیت ها بوده از سومریان ,سکاها آشوری ماد پارس پارت  توران ایغور همه مال ایران است همه زاییده ایران مادر  هست  ایران مانند یک باغ هستکه همه نوع درخت در آن پیدا می کنی  از این موضوع هم وطن استفاده کنیم متحد جلو دیگر ملل اولین باشیم نه یک آریایی نه یک ماد نه پارت و نه تورانی فقط ایرانی ایرانی که موفقیت و به ارث برده نه تاریخ , ,,,ایران برای همه و همه برای ایران,,,, 
آمریکا چندین ملل در خود دارد که همه مردمش برای ش تلاش می کنند.
ما تاریخ فرداییم که فرزندان آینده در مورد ما  می خوانند که برای اینکه برا صلح تلاش کنیم دنبال ارث در گورستان تاریخ بوده ایم
اون دسته از عاریایی های که میگن تورکا خودشو با تورک های شرقی مقایسه کنن...اولا شما خودتو یبار با عرب و هندی جماعت مقایسه کن ببینم مثل قارچ رشد کردی یا کولی باری اومدی اینجا...دوما کسخل مگه به ظاهر بودنه...به ظاهر بودن باشه فرق چینیو ژاپنی و هنگکی رو با اندونزیایی نمیشه فهمید...سوما تاثیرات اب و هوایی هم تاثیر داره...با چنتا تیکه سنگ های دزدی از اشوری و تمدن رومی نمیشه تاریخ جعل کرد...
و حرف اخر یاوه گویی پارسیان بزدل که در مقابل اعراب نام‌و شرف ایران را کم رنگ کرده است برای ما بس است...بزرگترین امپراطوری ها در ایران اکثرا ترک تبار بوده...خوارزمشاهیان_سلجوقیان_غزنویان_ایلخانان_تیموریان_اق قوینلو_قره قوینلو_افشاریه_صفوی_قاجار...
هر وخ به اندازه انگشت دستانت امپراطوری داشتی بیا پارس کنان نظر بده...
سه هزار سال پیش عاریایی ها وارد ایران شدند...ولی تپه حسنلو و مجسمه های شهر مشگین شهر با قدمت ۷۰۰۰ سال و همچنین موزه عصر اهن با قدمت ۴۰۰۰ سال خبر از مالکیت ما تورکا به ایران را میدهد...
شما با کاردستی پهلوی خوش باشین(تخت جمشید)
تولک هایی که میگن اشکانیان تولک هستند ضاهرا نمیدونن اشکانیان از شاخه پارتی هستند.....پارت ها پارس ها ماد ها از نژاد اریایی بودن...یه عده کره خر هم میان عر عر میکنن..... کسی که میگه ساسانیان ابروی ایرانی ها رو بردن اول برن ببینن محمود افغان چه بلایی سر ضفویه اورد بعدا بیان زر بزنن..... یعنی انقدر بی بته هستید ...نیگید سکا ها ترک هستند همه ترک هستند😃😃😃😃 کلاس اول ابتدایی خوندی که پارت ها از اقوام اریایی هستند...شما برید به گفته اتا ترک افتخار کنید که گفت من باید برای تولک ها تاریخ جعل کنم
تا اون جایی که از تاریخ پیداست ترکمن ها قومی ست حضورشان در تورکمنستان امروزی و هم در منطقه نهایتا به هزار سال گذشته میرسه در حالی که پارت ها و هم سغدیان بسیار پیشتر در این مناطق ساکن بود که هر دو از اقوام ایرانی هستند این شایعه سازی ها کار به جایی نمی بره همان طور که مردمان اصلی آناتولی تورک نبوده و نیستند اما تورک های کوچ نشین می خوان داشته ها و دست آورد های مردم متمدن منطقه رو چپاول کنند زمانی با شمشیر و خون خواری اکنون با شایعه و قلم...
تا اون جایی که از تاریخ پیداست ترکمن ها قومی هستند که حضورشان در تورکمنستان امروزی و هم در منطقه نهایتا به هزار سال گذشته میرسه در حالی که پارت ها و هم سغدیان بسیار پیشتر در این مناطق ساکن بود که هر دو از اقوام ایرانی هستند این شایعه سازی ها کار به جایی نمی بره همان طور که مردمان اصلی آناتولی تورک نبوده و نیستند اما تورک های کوچ نشین می خوان داشته ها و دست آورد های مردم متمدن منطقه رو چپاول کنند زمانی با شمشیر و خون خواری اکنون با شایعه و قلم...
در جواب اون دوستمون هم باید بگم طبق تحقیقات اخیر صفویان از نسل شیخ صفی الدین هستند که طارت و کرد تبار بوده و ایرانی نژاد...
۰۷ آبان ۹۶ ، ۱۳:۳۹ راضیه عطار
نه خیر ترکمن نبودند
ترکمنستان و خیلی از کشورای دیگه زیر سلطه ایران بوده
پس دور از عقل نیس ک بنای اشکانی اونجا پیدا بشه.
کمی تامل لازمه واقعا
والا بعضیا فکر میکنن میشه تاریخو جعل کرد بعضی اقوام چون ریشه ایرانی ندارند و تاریخشون به غرب چین میرسه همون ترکستان پایین مغولستان که از لحاظ نژادی با مغولا هم نژادن دیگه چاره ای جز چرت گفتن ندارن .
منابعی که اوردی واقعا خنده دار بود مثلا شعری از فردوسی اوردی و گفتی که فردوسی میگه اشکانیان تورک هستند😃😃😃😃 در کتاب هرودوت اصلا اسمی از تورک و توران نیست....پرا منابع یونانی رو نیاوردی که گفته پارت ها اشکانیان هستند...چرا از اریانا تاریه نویس بزرگ چیزی نگفتی؟ به اسم های پادشاهان اشکانی نگاه بکن....نماد ماع و ستاره نماد اصلی ساسانیان هست یعنی اونا هم ترک هستند😀😀😀
پس از شکست در پروژه ترک سازی ساسانیان اکنون نوبت به اشکانیان رسیده....میگی عشق اباد تو ترکمنستان هستش،پس اشکانیان ترک هستند😀 خب احمق جون پایتخت اصلی ساسانیان تو عراقه یعنی اونا عربن😃 اسم تمامی پادشاه هاشون فارسی مثل اشک تیرداد مهرداد...تو تمام دانشگاه های تاپیک و مطرح دنیا میگن اشکلنیان اریایی هستند...مردم ایزان خوب یادشون هستش که چه جوری ساسانیان رو ترک میخوندید اونم فقط،به علت پرچم ماه و ستاره...چه جوری سکه های ملکع پور انداخت رو جعل کردید....و اثبات اریایی بودن اشکانیان👈 اشکانیان خود زا وارثبر حق هخامنشیان میدانند در کلیهدل کتاب های تاریخی رومیان اشکانیان رو پارت میخوندن
ساسانی تورک نیستن لر هستن مثل سلسله زندیه که لک بودن ولی خوارزمشاه سلجوقی غزنوی و اشکانیان شاید تورک لر بودن باو چرا توهم ورداشتین ماد که حکومت نبود مجموعه قبایل متحد بود لر ها در لرستان فیلی حکومت میکردن
منظورم فقط از اشکانیان که شاید ترک لر باشن

جهل و نا آگاهی بلای بزرگی است، واقعاً

در کتاب اوستا اقوام ایرانی به پنج گروه تقسیم شده اند: ائیریه، توئیریه، سئیریمه، سائینی و دانو. سه گروه اول به سه فرزند فریدون ایرج، تور و سلم  منسوبند. سائینی (سینی) ها هم سکایی هستند ( سیمرغ = مرغ سینی یا سائینی، سیندخت= دختر سینی) سین یا چین تاریخی همان چین امروزی نیست، چین امروزی از کلمه چینگ گرفته شده که ایالتی در غرب هان بوده است. این کلمه از طریق سغدیان که قلمروشان تا استان سین کیانگ گسترده بوده به زبان فارسی راه یافته و با نام سرزمین سین یا چین ایران تداخل پیدا کرده و موجب گمراهی مورخین مسلمان شده. در شاهنامه هم نام پادشاه چین (ایران) فغفور یا بغ پور است که کلمه ای فارسی است. 

مورخین قدیم مادها را از قوم سرمتی (سئیریمه) می دانند و هخامنشیان را از قوم دانو. در شاهنامه همواره رستم سکایی و ایرانیان را در کنار هم و متحد در برابر توران  قرار داده است که که آن ها هم فرزندان تور (توئیریه) و هم نژاد ایرانیان هستند. برخی پارت ها و ساسانیان هر دو از قوم سکایی آریایی هستند.

دیاکونوف اقوام آریایی را شامل هندیان و ایرانیان (پارسیان) و مادها و اسکیتها / سکاها و آلانها و اقوام ایرانی زبان آسیای میانه می داند.

ترکمن ها که بعدا وارد بخشی از سرزمین ایران یعنی همین ترکمنستان فعلی شده اند به لطف فروپاشی شوروی سابق صاحب کشور شده اند. در ضمن اصل ترکمن ها دو رگه هایی هستند که از ایرانیان مانوی مهاجرت کرده به ترکستان و ترک های آن جا پدید آمده اند. به همین دلیل ترک + مان یعنی ترک مانوی هستند. چون یک رگ این ها ایرانی است ایرانیان نسبت به ترکمان ها نظر مساعدی داشته و همواره با آن ها به مدارا رفتار کرده اند.

۱۷ آذر ۹۶ ، ۱۰:۱۷ فرشاد اشکانی
این چرت و پرت ها چیه نوشتی که توی هیچ دانشگاه باستان شناسی و زبان شناسی جهان خریدار نداره و سخنانی کاملا غیرآکادمیک هس؟!!!!!!
زبان پهلوانیگ یا همون پهلوی اشکانی (که خوشبختانه خود من باهاش آشنایی کامل دارم و همچنین چند زبان باستانی دیگه) از دسته زبان های ایرانی و خانواده زبان های هندواروپایی بود و زبان ترکمنی از خانواده زبان های آلتایی هست که کاملا دو خانواده سوا از هم هستند. این تو هر کتاب مبانی زبانشناسی دانشگاهی جهان هست. 
دوم اشکانیان درست است که در نواحی شمال شرقی ایران می زیستند و همچنین ترکمنستان کنونی ولی در آن زمان اقوام آلتایی مانند ترک ها و ترکمن ها نبودند. در اواخر دوره ساسانیان اقوام آلتایی از آلتا به چرایی سرمای سختی که در آنجا حکمفرما شده بود بر اقوام ایرانی فشار آوردند و کم کم  به سوی غرب آمدند و پس از یورش اعراب در آترکمنستان و تاجیکستان در جاهایی سکنا گزیدند و ساسانیان در دوره خسروپرویز با آن ها بر ضد چین و روم شرقی متحد شدند و از چین و روم شکست سختی خوردند و این شکست مقدمه شکست ایران در برابر یورش اعراب در چند سال بعد شد. همان اقوام بودند که به ایرانی های ساکن در خوارزم «تاجیک» گفتند و تاجیک به چم(معنای) غیرترک است همانگونه که عرب به غیر عرب می گفت «عجم». 
در دوره اشکانیان از شرق مرز آن ها تا چین می رسید که نوشته های پهلوانیگ یافت شده در تورفان چین آن را ثابت می کند. در زمان اشکانیان هنوز هیچ قوم آلتایی به سوی غرب نیامده بود چه برسد به ترکمانان... خواهشمندم بیشتر پژوهش کنید و بر مبنای پندار و خیال پست نگذارید. 
۱۷ آذر ۹۶ ، ۱۰:۲۱ فرشاد اشکانی
این چرت و پرت ها چیه نوشتی که توی هیچ دانشگاه باستان شناسی و زبان شناسی جهان خریدار نداره و سخنانی کاملا غیرآکادمیک هس؟!!!!!!
زبان پهلوانیگ یا همون پهلوی اشکانی (که خوشبختانه خود من باهاش آشنایی کامل دارم و همچنین چند زبان باستانی دیگه) از دسته زبان های ایرانی و خانواده زبان های هندواروپایی بود و زبان ترکمنی از خانواده زبان های آلتایی هست که کاملا دو خانواده سوا از هم هستند. این تو هر کتاب مبانی زبانشناسی دانشگاهی جهان هست. 
دوم اشکانیان درست است که در نواحی شمال شرقی ایران می زیستند و همچنین ترکمنستان کنونی ولی در آن زمان اقوام آلتایی مانند ترک ها و ترکمن ها نبودند. در اواخر دوره ساسانیان اقوام آلتایی از آلتا به چرایی سرمای سختی که در آنجا حکمفرما شده بود بر اقوام ایرانی فشار آوردند و کم کم  به سوی غرب آمدند و پس از یورش اعراب در آترکمنستان و تاجیکستان در جاهایی سکنا گزیدند و ساسانیان در دوره خسروپرویز با آن ها بر ضد چین و روم شرقی متحد شدند و از چین و روم شکست سختی خوردند و این شکست مقدمه شکست ایران در برابر یورش اعراب در چند سال بعد شد. همان اقوام بودند که به ایرانی های ساکن در خوارزم «تاجیک» گفتند و تاجیک به چم(معنای) غیرترک است همانگونه که عرب به غیر عرب می گفت «عجم». 
در دوره اشکانیان از شرق مرز اشکانیان تا چین می رسید که نوشته های پهلوانیگ یافت شده در تورفان چین آن را ثابت می کند. در زمان اشکانیان هنوز هیچ قوم آلتایی به سوی غرب نیامده بود چه برسد به ترکمانان... اشکانیان یا پارتی ها آریایی نژاد بودن نه آلتایی نژاد. خواهشمندم بیشتر پژوهش کنید و بر مبنای پندار و خیال پست نگذارید. 
۱۷ آذر ۹۶ ، ۱۰:۲۹ فرشاد اشکانی
همچنین در ادامه دیدگاه(کامنت) پیشین خودم باید بیافزایم که اکنون ایران گردایه ای از اقوام است و قوم ترکمن هم اکنون یک قوم ایرانی است. 
خواهشمندم ویرایش دیدگاه را هم بگذارید. که ما چیزی یادمون رفت بتونیم ویرایش کنیم. 

یک معادله ساده میگم. در ایران سی میلیون فارس و چهل میلیون تورک و در دنیا هشتصدو پنجاه میلیون تورک حال به من بگویید چگونه این جمعیت اندک فارس بدون در نظر داشتن مرزهای سیاسی حالا می توانستند بر این جمعیت زیاد تورکان پادشاهی و آنها را هدایت کنند

۱۸ آذر ۹۶ ، ۱۴:۵۳ فرشاد اشکانی
گرامی Ashghn شما گمون کنم تو آمار با احمدی نژاد نسبت داشتی!!! خخخخخ....
این آمارای اشتباه رو براستی از کجات دراوردی. بنا بر آمار ایران، موسسه ماکس پلانک اروپا، پژوهشگاه زبان شناسی نیویورک، موسسه مردم شناسی کالیفرنیا ، زبان شناسی توکیو و چین ، موسسه CIA آمریکاخانواده زبان های آلتایی (که ترکی از این خانواده است) تنها 6% در جهان گویشورز دارند که می شود بیشینه 420 میلیون نفر و از این تعداد 15میلیون گویشورز ترک زبان هستند و از همین تعداد تنها بیشینه پانزده تا شانزده میلیون ترک زبان در ایران داریم.سوا از این که پژوهش های نژادشناسی ثابت کرده ترک زبان های کنونی ایران پیش از صفویه همه آذری زبان بودند که آذری شاخه ای از تاتی بود و از دسته زبان های ایرانی و هم اکنون هم گویشورزانی در آذربایجان شرقی و غربی و سبلان و البرز و زنجان دارد. خانواده زبان های ایرانی سوا از خانواده زبان های آلتایی است. 
دربرابر همین آمارهای جهانی از همه نقاط جهان نشان می دهدخانواده زبان های هندواروپایی مانند خانواده زبان های ایرانی و اسپانیایی و انگلیسی و هندی و همانند این ها در جهان 45% گویش ورز دارند که می شود 3,200.000000 نفر و از این شمار 170 تا 200 میلیون به زبان های ابرانی مانند فارسی،کردی،پشتو ، تاتی و همانند این ها سخن می گویند و از این تعداد80 تا 70 میلیون نفر فارسی زبان هستند و از همین تعداد50 تا 55 میلیون نفر فارس زبان و زیرشاخه های فارسی مانند لری، سیستانی، خراسانی، کرمانی، تهرانی، اصفهانی، البرزی، سمنانی، اصفهانی، فارس، بوشهری، دزفولی، دری و همانند این ها در ایران داریم. بیشتر کاوش کن تا آمار دروغ ندی...
خب اشکانیان به ترکمنها مربوطه دیگه. اولا سکاییان (ساکا) خودشون ترک نژاد بوده اند، نام دیگر مردمان ترک نژاد یاقوت ها، ساقا (بعضیها ساحا میگن) هستش، اشکانیان هم از اعقاب همین سکاییان هستن، از طایفه پارت و زیر شاخه داهه (در منابع مختلف بشکل داه، داس و داز اومده) که طوایف ترکمنی ساقاوی (به شکل فارسی سخاوی) ، پار و داز با همین نامها در میان ترکمنها هستش. نام بعضی از پادشاهان هم به شکل ترکی هستش، مثل اردوان که همون اردوغان هستش و همینطور ارشک بنیانگزار سلسله اشکانی!
تنها حکومت های ایرانی که ترک تبار بودن غزنویان،سلجوقیان و خوارزمشاهیان بودن. غیر از این سه حکومت هیچ کدوم از حکومت های ایرانی ترک تبار نبودن. لطفا چرت و پرت ننویسین با این کاراتون گند میزنین به کل دوران باستان. 
تنها سلسله تورکها جهموری اسلامی و قاجار هستند!!!! این متنی که نوشتی بیشتر گوه خوردنه!!!! فردا بگید پارسیها هم تورک بودن!!! ایران اصلا تورک نداشته!!! آذری داشته که تغییر هویت دادن بدبختا!!! بسه دیگه این چرندیات
سلسله های ترکمنی:
اشکانیان، سلجوقیان، عثمانیان، سالغوریان، خوارزمشاهیان، آق و قارا قویونلی و و و و
آقای پرویظ😊😊 هروقت تونستی هویت عربیتو انکار کنی میتونی بیای از موجودات خیالی عازری حرف بزن باشه بچه عرب؟ 😉😉 شما هاپلوگروپ عربی دارین عرب زاده  هیچ جای تاریخ از جانوران عازری اسم برده نشده  عازری رو احمق های مغز فندقی مثل تو قبول میکنن بچه عرب😄😄 شما که اینقدر سنگ جانوران خیالی عازری رو به سینه میزنی میتونی یه کتیبه یه پشتوانه تاریخی یه کتاب به اسم و زبان موجودات عازری نشون بدی؟ 😄😄 برو جوجو عرب برو آزمایش دی ان ای بده مطمنم پدرت کسی نیست که الان بهش تو خونه پدر میگی 
خاک تو سر بی سواد و متعصبت کنم شمافارساها مثل عدهای ترک جعل تاریخ می کنید سلسه هایه ترک تبار غزنوی سلجوقی خوارزمشاهی که نمیتونید انکار کنیدوقتی افشاریه صوفیه قاجاریه اق گویین و قره گویین رو که ترک بودن انکار میکنید انتظار نداشته باشید که ترکا شیوه تهاجمی بگیرند و حتی ساسانیان رو ترک تبار بدوننداینکه اشکانیان ترک بودن یا اریایی هنوز مدارک محکمی نیست وحتی سلسله هایه مغولی تیموری ازبکی رو به حساب ترکا نزاشتم و علت اختلاف میان ترکا و ایرانی ها هم نژاد بودن میتونه باشه با یه مثال ساده اگه عقل داشته باشید و متعصب نباشید پی خواهید برد نژاد مردم ترک ارومچی کشورچین اگر که چهرشون چشم بادامی و شرقی هست ولی مارکرشون مثل مردم اذربایجان و ترکایه ساکن ایران هست وژنتیکشون با مغولها وچینی ها فرق داره اطفا در این مکرد تحقیق کنید و مارکرشون رو با مردم ترک ساکن ایران مقایسه کنید ایغورهایه ارومچی از قدیمترین ترکها هستند بدون شک و چرا ژنتیک و مارکرشون با مردم ترک ایران یکی هست و شما با دیدن این مارکر ایغورها حتما ادایه اریای انها رو خواهید کرد ترکها و مغولها دو قوم جدا از هم هستند بدون شک عدهای از مغولها به مرور ترک شده اند و گند زدن به چهره ترکها ولی ترکهایه سلجوقی غزنوی خوارزمی که به اناتولی و اذربایجان امدن همین تیپ وچهره رو داشتند که دارید می بینید امپراطوریه عثمانی از ترکهایه سلجوقی بودند حتی نقاشی از چهره پادشاهان عثمانی که به جا مانده مغولی نیست  و من اینجا یه نتیجه میتونم بگیرم که توران که ترکها بودن با پارسخا تغریبا هم نژاد هستند و علت شباهت ترک با پارسا همین میتونه باشه ولی ترکها پوستشون کمی روشنتر و بور تر هستند نسبت به فارسها و کلا مغولهازبان ترکها رو دزدیدن و مال خود کردن و امروز شما ملاک ترک بودن رو چهره مغولی داشتن میدانید ولی اکثر منابع عربی و مورخان ایرانی صحبت از سفید بودن ترکا میشه وحتی عدهای احمق ادا میکنند که به روس ها هم ترک میگفتند ولی نادانی چقدر و متعصب بودن چقدر چون ترکان سفید و زیبا تو تاریخ نویسان نوشته شده با تعصب گور میگوییند منظور روس ها هستند احمق پس این همه ترک سفید پوستی که در ایران ترکیه واذربایجان قف هست لابد اریای و روس هستند جمع کنید این چرت و پرت هارو اگر شما ترک هایه زرد پوست و چشم بادامی رو ملاک میدانید پس تاجیکهایه تاجیکستان و ازبکستان و فارس هایه افغانستان چرا چشم بادامی هستند همون علتی که تاجیک ها چشم بادامی شدن به همون دلیل ترکها هم چشم بادامی شدن
خاک تو سر بی سواد و متعصبت کنم شمافارساها مثل عدهای ترک جعل تاریخ می کنید سلسه هایه ترک تبار غزنوی سلجوقی خوارزمشاهی که نمیتونید انکار کنیدوقتی افشاریه صوفیه قاجاریه اق گویین و قره گویین رو که ترک بودن انکار میکنید انتظار نداشته باشید که ترکا شیوه تهاجمی بگیرند و حتی ساسانیان رو ترک تبار بدوننداینکه اشکانیان ترک بودن یا اریایی هنوز مدارک محکمی نیست وحتی سلسله هایه مغولی تیموری ازبکی رو به حساب ترکا نزاشتم و علت اختلاف میان ترکا و ایرانی ها هم نژاد بودن میتونه باشه با یه مثال ساده اگه عقل داشته باشید و متعصب نباشید پی خواهید برد نژاد مردم ترک ارومچی کشورچین اگر که چهرشون چشم بادامی و شرقی هست ولی مارکرشون مثل مردم اذربایجان و ترکایه ساکن ایران هست وژنتیکشون با مغولها وچینی ها فرق داره لطفا در این مورد تحقیق کنید و مارکرشون رو با مردم ترک ساکن ایران مقایسه کنید ایغورهایه ارومچی از قدیمترین ترکها هستند بدون شک و چرا ژنتیک و مارکرشون با مردم ترک ایران یکی هست و شما با دیدن این مارکر ایغورها حتما ادایه اریای انها رو خواهید کرد ترکها و مغولها دو قوم جدا از هم هستند بدون شک عدهای از مغولها به مرور ترک شده اند و گند زدن به چهره ترکها ولی ترکهایه سلجوقی غزنوی خوارزمی که به اناتولی و اذربایجان امدن همین تیپ وچهره رو داشتند که دارید می بینید امپراطوریه عثمانی از ترکهایه سلجوقی بودند حتی نقاشی از چهره پادشاهان عثمانی که به جا مانده مغولی نیست  و من اینجا یه نتیجه میتونم بگیرم که توران که ترکها بودن با پارسها تغریبا هم نژاد هستند و علت شباهت ترک با پارسا همین میتونه باشه ولی ترکها پوستشون کمی روشنتر و بور تر هستند نسبت به فارسها و کلا مغولهازبان ترکها رو دزدیدن و مال خود کردن و امروز شما ملاک ترک بودن رو چهره مغولی داشتن میدانید ولی اکثر منابع عربی و مورخان ایرانی صحبت از سفید بودن ترکا میشه وحتی عدهای احمق ادا میکنند که به روس ها هم ترک میگفتند ولی نادانی چقدر و متعصب بودن چقدر چون ترکان سفید و زیبا تو تاریخ نویسان نوشته شده با تعصب گور میگوییند منظور روس ها هستند احمق پس این همه ترک سفید پوستی که در ایران ترکیه واذربایجان قفقاز هست لابد اریای و روس هستند جمع کنید این چرت و پرت هارو اگر شما ترک هایه زرد پوست و چشم بادامی رو ملاک میدانید پس تاجیکهایه تاجیکستان و ازبکستان و فارس هایه افغانستان چرا چشم بادامی هستند همون علتی که تاجیک ها چشم بادامی شدن به همون دلیل ترکها هم چشم بادامی شدن
۲۳ بهمن ۹۶ ، ۰۴:۲۰ فرشاد اشکانی
سایه و دیگران گرامی:
سخن شما نشان می دهد که شوربختانه چیزی از تاریخ ایران و همچنین زبان شناسی باستانی نمی دانید. هر دانشجوی سال نخست تاریخ در جهان می داند که سکاها اقوامی ایرانی بودند و زبان سکایی از زبان های باستانی ایرانی از خانواده هندواروپایی است و پیوندی با زبان ترکمنی و ترکی از خانواده زبان های ترکیک نداشته و ندارد. زبان های ایران باستان 4 تا بودند: اوستایی - پارسی باستان یا هخامنشی - سکایی - ماد. از سکایی و ماد از سکایی زبان سکایی میانه و سپس آسی پدید آمد که اکنون در اوستیای روسیه گویشورزانی دارد و آن ها بازمانده سکاها هستند. سکاها ناحیه پهناوری را در پیرامون دریای خزر داشتند. در آن زمان هنوز ترک ها به اطراف دریای خزر کوچ نکرده بودند. در حقیقت ترک ها در قرن پنجم و ششم میلادی ککم کم کوچ به سوی دریای خزر از شمال شرق آسیا را آغاز کردند. که می شود اواخر دوره ساسانیان. پس در دوره اشکانیان اصلا ترکی در کل نیمه غربی آسیا وجود خارجی نداشت. 
همچنین اگر ه دوره ایرانی میانه و زبان های ایرانی میانه بنگریم در نخستین سال های سده بیستم میلادی در ناحیه ترفان چین که در ترکستان امروزی چین است صدها پوست نوشته دوره اشکانیان و ایرانی میانه با دبیره پهلوی اشکانی ، تخاری ، سغدی ، خوارزمی ، ختنی(سکایی میانه) ، بلخی یافت شد. این هایی که نام بردم همه زبان های ایرانی میانه هستند و در میان واژگان یافت شده هتا(حتا) یک واژه از خانواده ترکیک دیده نمی شود.  همین ها ثابت می کند که زبان دوره ایرانی میانه با ترک ها ارتباطی نداشته است. همه این اسناد خوانده شده و به دبیره مانوی هم در میان آن ها زیاد سند هست و هتا گوشه هایی از انجیل به خط مانوی. این ها به دست راهبان بودایی نگهداری شده بود و چون پوست هستند می توان قدمت آن ها را با ساعت اتمی راستی آزمایی کرد. 
بر روی دیواری در کنار این یافته ها به زبان تخاری از مردمانی سفیدپوست و چشم روشن با موی سرخ و زرد سخن گفته شده که این نوشته ها برای آنان است. این نیز ثابت می کند که در آن دوره اشکانیان ترک و ترکستانی در کار نبوده و مردمان زردپوست هنوز به آنجا نرسیده بودند. 
هنوز هم شگفتی دانشمندان با خواندن هر یک از سندهای تورفان چین بیشتر و بیشتر می شود. تمامی این اسناد از خانواده زبان های ایرانی که خود از خانواده هندواروپایی است ، هستند و هتا یک واژه از خانواده زبان های سینوتبتی مانند چینی یا تویغوری از خانواده زبان های تورکیک یا مغولی از خانواده زبان های مغولی و همانند این ها یافت نمی شود. 
در آن دوره از مرز چین(چین باستان بیشتر نیمه شرقی چین امروزی شامل منچوری و اطراف آن بود) تا سوریه را در بر می گرفت. این با نوشته های دوره ایرانی میانه ثابت شده و حقیقت علمی را با ناسزا نمی توان عوض کرد علی.

همچنین زبان رسمی دربار هندوستان و یکی از مهمترین زبان های رسمی خود دولت عثمانی فارسی بود. با ژرفنگری در اسناد و مدارک و کمی سفر به ترکیه و دیدن نوشته های فارسی فراوان بر روی مقبره بیشتر پادشاهان عثمانی می توان این را دریافت. 
هیچ زبانی مانند فارسی شاعران و ادیبانی چون مولوی ، فردوسی ، حافظ ، عطار ، سعدی و همانند این ها که اگر بخواهم نام ببرم خود کتابی می خواهد نداشته و ندارد. 

همچنین سلسله صفویه ترک نبودند و زبان آن ها آدری(نه ترکی کنونی) بود که از زبان های ایرانی است. کافیست در اینترنت درباره زبان ایرانی «آذری قدیم» سرچ کنی. زبانی که شبیه تاتی امروزی است و به گیلکی شبیه بود. کتاب های 400 سال پیش تبریز هنوز هست و به زبان آذری قدیم است. در دوره صفویه کم کم از زبان آذری به سوی زبان ترکی رفته و چرایی آن هم بی توجهی صفویه به زبان فارسی و رخنه زبان عربی و ترکی در ایران  و استخدام صفویه از سران سپاه ترکی است که با عثمانی مشکل داشتند و کم کم قزلباشان در ایران پراکنده شدند و حمله های پی در پی عثمانی هم از آن سمت مردم آن خطه را ترک زبان کرد. 
پس آذری زبان های کنونی به زبان ترکی آغوز سخن می گویند و نه آذری قدیم که البته گویشورزانی هنوز به زبان آذری قدیم به گونه پراکنده در چند استان ایران هستند. همین است که می گوییم ترک زبان های امروزی ایران ترک نژآد نیستند و و در گذشته ایرانی و آذری زبان بودند.
یورش دوم هم به فرهنگ ایران زمین در دوره جمهوری اسلامی در سوی عربیزه کردن رخ داده است. 
شماها دیگه سر چی بحث میکنین الان گرونی داره بیداد میکنه ایران داره به فنا میره...من یه ترکمن هستم ...همه امپراتوری ها مال شما ....حالا هر کی میتونه با این امپراتوری ها ارزونی و رفاه رو به جامعه بیاره ممنون میشم اسم من ارشک غفاری هست
😂😂😂😂😂 جون ننت یه سرچ  تو برترین دانشنامه های جهانی  مثل بریتانیکا  بزنن ببین نژاد اشکانیان  رو از خانواده هندو اروپایی معرفی میکنه......برو ببین  زبان اشکانیان جز کدام شاخه از زبان ها است...زبان پارت  ها زیر مجموعه ای از زبان های هندو اروپایی  و آریایی خست ولی زبان طورچی زبان آلتایی و مغولی😊حالا بشین عر عر کن
۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۲۵ علی قزوینی
چهره ترکان سلجوقی
❤️💜💙💚💛
گویا از سوی پان آریائیستها و ناسیونالیستهای افراطی چنین سوالاتی از جوانان دانشجوی ترک کشورمان می­شود که اگر ترکهای ایران ترکهای اصیل بودند و به اجبار سلجوقیان  و مغولان و...ترک نشده بودند. باید گرد صورت, تنگ چشم و کم ریش و زرد پوست می­بودند در حالی که مردم ترک آذربایجان و ترکان دیگر نقاط ایران چنین نیستند, لذا اینها آذریهایی (آریائیهایی) هستند که با تحمیل شدن زبان ترکی بر آنها زبانشان تغییر یافته ولی قیافه­اشان عوض نشده است!

سلطان آلب ارسلان محمد بن داود سلجوقی:
“سلطان آلب ارسلان پادشاهی بود با هیبت و سیاست و تازنده و کامکار و بیدار، دشمن شکن خصم افکن، بی نظیر و جهانگیر،تخت آرای وگیتی گشای، قدّی عظیم داشت و محاسنی دراز چنانک به وقت تیر انداختن گره زدی و هر گز تیر خطا نکردی…از سر محاسن تا سر کلاه او گویند دو گز بودی و هر رسول که پیش تخت او آمدی بهراسیدی، ملکی آسوده داشت ….”

سلطان ملکشاه بن محمد سلجوقی:
«سلطان ملکشاه صورتی خوب داشت و قدی تمام, بالی افراشته و بازوی قوی بضخمی مایل بود, محاسنی گرد, رنگ چهره سرخ سپید, یک چشم اندک مایه شکسته داشتی از عادت نه از خلقت, جمله سلاحها کار فرمودی, در سواری و گوی باختن به غایت چالاک بود…»
 راحه الصدور, محمد الراوندی, ص ۱۲۵ چاپ دوم ۱۳۶۳

سلطان برکیارق بن ملکشاه سلجوقی:
«سلطان برکیارق خوب چهره بغایت بود, معتدل قامت خط و محاسن بهم پیوسته ابروگشاده, اول پادشاهی در سنة ستّ و ثمانین و اربع مایه, مدت ملکش دوازده سال, مدت عمرش بیست و پنج سال, ولادت سلطان برکیارق بدارالملک اصفهان بود در محرم سنة اربع و سبعین و اربع مایه…»

سلطان سنجربن ملکشاه سلجوقی:
«سلطان سنجر گندم گون آبله نشان بود محاسنی تمام در طول و عرض و بعضی از موی شارب بآبله رفته پشت ویال افراشته بالا تمام و سینه پهن, توقیع او توکلت علی الله, وزرای او الوزیر معین الدین…»

سلطان محمودبن محمدبن ملکشاه سلجوقی:
«سلطان محمود پادشاهی بود گرد روی بچهره سرخ و سپید, گرد محاسن ربع القامه قوی بازو متناسب اعضا, مدت عمرش بیست و هفت سال, مدت پادشاهی چهارده سال و در پادشاهی نیکو سیرت بود [مثل]: اَلبِشْرُ اَولّ اِلْبّرِ, گشاده و تازه رویی اول نیکویی است, زیبا صورت لطیف طبع خوش سخن شیرین بذله موزون حرکات نیکو خط و نیکو عبارت بود…»

سلطان طغرل بن محمد سلجوقی:
«سلطان طغرل  بن محمد پادشاهی سرخ چهره محاسن تمام تنک. دوابه دراز قامت باعتدال پشت و یال بسته  بر و سینه پهن, مدت عمرش بیست و پنج سال وفاتش بدر همدان در محرم سنه تسع و عشرین و خمس مایه…»

سلطان محمدبن محمودبن محمد سلجوقی:
«سلطان محمد خوب روی بود بچهره سرخ و سپید فراخ چشم دراز موی محاسن اندک و تنک متناسب قد لطیف اندام چابک سوار در گوی باختن و تیر انداختن, لشکردار و کامکار و کم آزار….»

سلطان طغرل  بن ارسلان (طغرل سوم) سلجوقی:
«سلطان طغرل خوب چهره بغایت بود مویها بسه باره برپشت افگنده داشتی و محاسنش به انبوه بود, سبلت تا بن گوش مالیده تمام قد فراخ بر وسینه افراشته یال, عمود او کس برنگرفتی و کمانش نکشیدی…»

آنچه از نوشته  های محمد راوندی مؤلف «راحه  الصدور» در بیان از شکل و قیافه سلاطین سلجوقی برمی آید آنها نه زردپوست بودند نه تنگ چشم و نه کم ریش .
تصویری که راوندی از سلاطین سلجوقی می دهد که نمایندة شکل و تصویر ژنتیکی ترکان اوغوز است, همان است که امروز ما در بین ترکان ایران ،آذربایجان و ترکیه ،عراق و...است

حتی ترکان گوگ ترک هم سفید پوست بودند.
وهون ها هم که آتیلا رهبر اونا بود سفید پوست بودند.
حتی  جواهرلعل نهرو در کتاب خود که به نظرم نگاهی به تاریخ جهان است.
خودم خوندم که مهارجه های سفید پوست هند را بازمانده ترک های هون می دونه
و ترکان در کل به دو گروه سفید و زرد تقسیم میشن
حتی در ادبیات فارسی ترک معادل زیبا وزیبارو می باشد.که این نشان می دهد که بس ترکان همه از نژاد زردپوست و چشم گربه ای و بی ریخت باشند نبوده است.
💜💙💚💛❤️
تاریخ دیرین ترکان ایران
@lranturklrintarikhi
۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۳۲ علی قزوینی
شاردن،سیاح فرانسوی دودر جلد سوم سفرنامه خود ص24-25پارت ها را از قوم تاتار دانسته

درص 273تاریخ جهانی هم نژاد پارت ها را تورانی آورده که تحت نفوذ یونانی ها و پارس ها قرار داشتند.
تاریخ جهانی دولاندلن ترجمه احمدبهمنش انتشارات دانشگاه تهران چاپ یازدهم

ژوستن، مورخ لاتینی که [در] مائه دویم مسیحی بوده و تاریخ « ترک پمپه » لاتینی را که در مائه اول مسیحی می زیسته تلخیص نموده، شرحی در باب اشکانیان می نویسد و چون آن هر دو با این طبقه از ملوک عجم، معاصر بوده اند، آن چه ژوستن در این باب طرف وثوق و اعتماد است؛ از جمله گوید: 

« سلاطین اشکانی اصلا پارثینی نبودند، تورانی و باختری بودند. مملکت پارثینی را به غلبه گرفتند و مرکز دولت خود قرار دادند و به این جهت معروف به سلاطین پارث شدند. و وجه تسمیه آن ناحیه به پارت این که قبل از غلبه اشکانیان بر مردم این ناحیه، در عهد قدیم مهاجرین و فراری های قوم اسکیث از توران به اینجا آمده رحل اقامت انداختند؛ و پارت، در لغت اسکیث به معنی مهاجر یا نفی شده است. به مناسبت مهاجرین و فراری های مذبور، این جا معروف و موسوم به پارت شد. پس فراری ها و مهاجرین اسکیث، اسم خود را به این مکان داده و این مکان، اسم خود را به سلسله اشکانی.
منبع
«محمدحسن اعتمادالسلطنه»  «درر التیجان فی تاریخ بنی الاشکان» ( ص 111خط اول)

ویل دورانت در کتاب تاریخ تمدن به روشنی اقوام " پارت " را جزو اقوام تورانی و اسکیت معرفی می کند .

مرحوم اعتماد السلطنه در کتاب "درر التیجان" از قول«مالالا» از مورخین یونانی گوید که: پارث به لغت ایرانی همان معنی اسکیث یا تورانی را دارد (جلد اول، صفحه 53)

اغلب نویسندگان قدیمی روم و یونان آن‌ها را از طوایف «سیت» (اسکیت) scythes و در زمره اقوام تورانی (ترکستانی) نژاد می‌شمارند. مورخین جدید اروپایی به این عقیده مورخین قدیم هستند و بعضی بر خلاف پارت ها را از ایرانیان مخلوط با سیت ها به شمار می آورند و گروهی احتمال داده اند که پارت ها خود ایرانی باشند و پادشاهان ایشان یعنی اولاد اشک (ارشک) نیز به تورانی ها نزدیکترند به هر حال مسئله هنوز قطعی نیست، چیزی که هست اعتبار اقوال قدما و حیثیت مورخین جدیدی که طرفدار تورانی بودن پارت‌ها هستند رای تورانی بودن ایشان را غلبه و ترجیح می‌دهند. مخصوصاً یکی از طرفدران جدی این عقیده، «راولین سن» (Rawlinson) مورخ انگلیسی است که معتبر ترین کتاب تاریخ اشکانیان را تالیف کرده و او با دلایل و شواهد چند شباهت اخلاقی و نژادی و زبانی پارت‌ها را با اقوام زردپوست به ویژه ترکمن‌ها را در کتاب خود ذکر می‌کند‌.
۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۳۷ علی قزوینی
علی خمسه:
📜تاریخ اشکانیان، کتابی ناشناخته از نویسنده‌ای سرشناس

🖊#محمد_رحمانی_فر

📝محمد حسن خان #اعتمادالسلطنه چهره‌ای نام آشنا در حوزه تاریخ‌نگاری و تاریخ‌پژوهی است. به نحوی که علی‌رغم گذشت زمان، برخی از آثار او همچنان محل رجوع پژوهشگران می‌باشد.

 
📝دکتر میرهاشم محدث در خصوص جایگاه اعتمادالسلطنه در حوزه تاریخ و ادبیات می‌نویسد: " دوره #قاجاریه از لحاظ تالیف و تحقیق کتب تاریخی و جغرافیایی یکی از دوره‌های شکوفای تاریخ ایران است. بدون شک خدمات اعتمادالسلطنه در این شکوفایی نقش بسزایی دارد...[او] در مدت اداره امور دارالتالیف و دارالترجمه با کفایت تمام توانست کتب زیادی را تالیف یا ترجمه کند و جمعی کثیر از فضلا و دانشمندان عصر را در حلقه علمی و ادبی دور هم جمع کند و چون از پشتیبانی خاص [ناصرالدین]شاه برخوردار بود، مصدر خدمات گرانقدر و مهمی شد زیرا که شاه به نشر معارف و طبع کتب علاقه مخصوص و وافری داشت" (1)


📝دکتر عبدالحسین نوائی هم در این خصوص می‌نویسد: "اولین تحولی که در تاریخ‌نویسی ما پیش آمد نتیجه آشنایی ما با روش‌های فرنگی بود. یعنی از زمان #ناصرالدین‌شاه اعتمادالسلطنه به سبب اینکه چند سال در خارج زندگی کرده بود و با روش‌های فرنگی و علوم جدید آشنا شده بود، شروع کرد به اینکه کتاب‌هایی را بر اساس روش علمی فرنگی بنویسد. در روش جدید، دیگر افسانه‌ها و اساطیر تکرار نمی‌شد بلکه نتیجه تحقیقات تاریخی، باستان‌شناسی، سکه‌شناسی و سایر موضوعات مثل علوم اجتماعی مورد توجه محقق قرار می‌گرفت...به نظر من کتاب‌های اعتمادالسلطنه آغاز حرکتی است به سوی #تاریخ به معنای حقیقی آن" (2)


📝در حالی که بسیاری از ایرانیان هیچ گونه آشنایی با روش‌های جدید علمی در پژوهش‌های تاریخی نداشتند و اساساً فرق افسانه‌سرایی و تاریخ‌نگاری را نمی‌دانستند، تسلط اعتمادالسلطنه به زبان فرانسه و امکان مراجعه وی به منابع دست اول تاریخی در کنار آشنایی وی با مباحثی همچون روش‌شناسی، سکه‌شناسی و جغرافیا به وی امکان داد تا آثاری را خلق کند که در نوع خود بی‌نظیرند.

 
📝با این حال به نظر می‌رسد برخی از آثار گرانقدر وی نتوانسته‌اند از حصار تنگ‌نظری به‌درآیند. چنانچه دکتر محدث گلایه می‌نماید که "با تمام تلاش بیست ساله‌ای" که به عمل آورده‌، نتوانسته‌ حتی اجازه رویت کتاب #مرآةالبلدان را به دست آورد. کتابی که به تعبیر خود دکتر محدث "بدون اغراق، مهمترین کتاب تاریخی جغرافیایی سرزمین پهناور ایران است"(3) شایان ذکر است که کتاب مزبور از عظیم‌ترین پروژه‌های تحقیقاتی اعتمادالسلطنه بوده‌است که با حمایت مستقیم ناصرالدین شاه قاجار جامه عمل پوشیده‌بود.

 
📝البته، این فقط کتاب عظیم مرآة‌البلدان اعتمادالسلطنه نیست که در حصار تنگِ تنگ‌نظری‌ها محصور مانده‌است بلکه کتاب دیگر وی در حوزه تاریخ با عنوان #دررالتیجان_فی_تاریخ_بنی_الاشکان نیز کمابیش سرنوشت مشابهی پیدا کرده‌است. هرچند برخلاف کتاب قبلی، این کتاب یکی دوبار در ایران چاپ شده‌است ولی در شرایطی که کتاب‌هایی به مراتب نازل‌تر از آن، از سوی نهادهای مختلف دانشگاهی و غیردانشگاهی همه روزه مورد تدریس، ارجاع و حتی تبلیغ قرار می‌گیرند، کتاب مزبور از سوی همه این نهادها با #بایکوت کامل مواجه شده است.

📝دلیل این بایکوت هم کاملاً مشخص است: در کشوری که هنوز هم نه تنها مردم عادی بلکه پژوهشگران هم فرق #تاریخ و #افسانه را نمی‌دانند. در کشوری که معلمان تاریخش هنوز هم که هنوز است بدون هیچ گونه استناد تاریخی، افسانه خیالی و موهوم ورود #آریایی‌ها به ایران و تقسیم آنها به سه دسته # ماد، #پارس و #پارت را مطرح می‌سازند، مرحوم اعتمادالسلطنه سال‌ها پیش با استناد به منابع دست اولی همچون تاریخ #ژوستین نشان داده که پارت‌ها (اشکانیان) نه تنها آریایی نبودند بلکه از تبار #سکاها و #ترکان بوده‌اند و این است تنها دلیل بایکوت آثار او. 

🔖  1،2،3: رسائل اعتمادالسلطنه، انتشارات اطلاعات، صص9-13
۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۰ علی قزوینی

📜تاریخ اشکانیان، کتابی ناشناخته از نویسنده‌ای سرشناس

🖊#محمد_رحمانی_فر

📝محمد حسن خان #اعتمادالسلطنه چهره‌ای نام آشنا در حوزه تاریخ‌نگاری و تاریخ‌پژوهی است. به نحوی که علی‌رغم گذشت زمان، برخی از آثار او همچنان محل رجوع پژوهشگران می‌باشد.

 
📝دکتر میرهاشم محدث در خصوص جایگاه اعتمادالسلطنه در حوزه تاریخ و ادبیات می‌نویسد: " دوره #قاجاریه از لحاظ تالیف و تحقیق کتب تاریخی و جغرافیایی یکی از دوره‌های شکوفای تاریخ ایران است. بدون شک خدمات اعتمادالسلطنه در این شکوفایی نقش بسزایی دارد...[او] در مدت اداره امور دارالتالیف و دارالترجمه با کفایت تمام توانست کتب زیادی را تالیف یا ترجمه کند و جمعی کثیر از فضلا و دانشمندان عصر را در حلقه علمی و ادبی دور هم جمع کند و چون از پشتیبانی خاص [ناصرالدین]شاه برخوردار بود، مصدر خدمات گرانقدر و مهمی شد زیرا که شاه به نشر معارف و طبع کتب علاقه مخصوص و وافری داشت" (1)


📝دکتر عبدالحسین نوائی هم در این خصوص می‌نویسد: "اولین تحولی که در تاریخ‌نویسی ما پیش آمد نتیجه آشنایی ما با روش‌های فرنگی بود. یعنی از زمان #ناصرالدین‌شاه اعتمادالسلطنه به سبب اینکه چند سال در خارج زندگی کرده بود و با روش‌های فرنگی و علوم جدید آشنا شده بود، شروع کرد به اینکه کتاب‌هایی را بر اساس روش علمی فرنگی بنویسد. در روش جدید، دیگر افسانه‌ها و اساطیر تکرار نمی‌شد بلکه نتیجه تحقیقات تاریخی، باستان‌شناسی، سکه‌شناسی و سایر موضوعات مثل علوم اجتماعی مورد توجه محقق قرار می‌گرفت...به نظر من کتاب‌های اعتمادالسلطنه آغاز حرکتی است به سوی #تاریخ به معنای حقیقی آن" (2)


📝در حالی که بسیاری از ایرانیان هیچ گونه آشنایی با روش‌های جدید علمی در پژوهش‌های تاریخی نداشتند و اساساً فرق افسانه‌سرایی و تاریخ‌نگاری را نمی‌دانستند، تسلط اعتمادالسلطنه به زبان فرانسه و امکان مراجعه وی به منابع دست اول تاریخی در کنار آشنایی وی با مباحثی همچون روش‌شناسی، سکه‌شناسی و جغرافیا به وی امکان داد تا آثاری را خلق کند که در نوع خود بی‌نظیرند.

 
📝با این حال به نظر می‌رسد برخی از آثار گرانقدر وی نتوانسته‌اند از حصار تنگ‌نظری به‌درآیند. چنانچه دکتر محدث گلایه می‌نماید که "با تمام تلاش بیست ساله‌ای" که به عمل آورده‌، نتوانسته‌ حتی اجازه رویت کتاب #مرآةالبلدان را به دست آورد. کتابی که به تعبیر خود دکتر محدث "بدون اغراق، مهمترین کتاب تاریخی جغرافیایی سرزمین پهناور ایران است"(3) شایان ذکر است که کتاب مزبور از عظیم‌ترین پروژه‌های تحقیقاتی اعتمادالسلطنه بوده‌است که با حمایت مستقیم ناصرالدین شاه قاجار جامه عمل پوشیده‌بود.

 
📝البته، این فقط کتاب عظیم مرآة‌البلدان اعتمادالسلطنه نیست که در حصار تنگِ تنگ‌نظری‌ها محصور مانده‌است بلکه کتاب دیگر وی در حوزه تاریخ با عنوان #دررالتیجان_فی_تاریخ_بنی_الاشکان نیز کمابیش سرنوشت مشابهی پیدا کرده‌است. هرچند برخلاف کتاب قبلی، این کتاب یکی دوبار در ایران چاپ شده‌است ولی در شرایطی که کتاب‌هایی به مراتب نازل‌تر از آن، از سوی نهادهای مختلف دانشگاهی و غیردانشگاهی همه روزه مورد تدریس، ارجاع و حتی تبلیغ قرار می‌گیرند، کتاب مزبور از سوی همه این نهادها با #بایکوت کامل مواجه شده است.

📝دلیل این بایکوت هم کاملاً مشخص است: در کشوری که هنوز هم نه تنها مردم عادی بلکه پژوهشگران هم فرق #تاریخ و #افسانه را نمی‌دانند. در کشوری که معلمان تاریخش هنوز هم که هنوز است بدون هیچ گونه استناد تاریخی، افسانه خیالی و موهوم ورود #آریایی‌ها به ایران و تقسیم آنها به سه دسته # ماد، #پارس و #پارت را مطرح می‌سازند، مرحوم اعتمادالسلطنه سال‌ها پیش با استناد به منابع دست اولی همچون تاریخ #ژوستین نشان داده که پارت‌ها (اشکانیان) نه تنها آریایی نبودند بلکه از تبار #سکاها و #ترکان بوده‌اند و این است تنها دلیل بایکوت آثار او. 

🔖  1،2،3: رسائل اعتمادالسلطنه، انتشارات اطلاعات، صص9-13
۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۴۸ علی قزوینی
مناطق تورک‌نشین و گستردگی زبان تورکی در ایران از زبان آذربایجان‌گرای پان ایرانیست محمدرضا شعار
❤️💙🧡💛

محمد رضا شعار که از جرگۀ شوونیست‌ها، پان فارس‌ها و آذربایجان‌گرایان پان ایرانیست و مانقورت‌ها بود و از مخالفان سرسخت زبان تورکی بشمار می‌رفت، از کثرت و گستردگی مناطق تورک‌نشین و  زبان تورکی در ایران متأسف بوده و در کتاب خود تحت عنوان ”بحثی درباره زبان آذربایجان“  می‌نویسد: 

« امروز از 22 میلیون جمعیت تقریبی ایران یقیناً بیش از نصفش تُرک‌زبان می‌باشند (جمعیت ایران در سال 1346 بطور تقریبی 22 میلیون نفر بود). علاوه بر آذربایجان شرقی و غربی که تقریباً آبادترین و پرجمعیت‌ترین استانهای ایرانند و گذشته از شهرستانها و بخشهای واقعه در دشت گرگان از گوموش‌تپه و گنبد قابوس، امچلی و رامیان و تمام اهالی پرجمعیت خمسه، زنجان، ابهر و خرم‌دره، طارم، در نقاط مشروحه ذیل نیز تکلم عادی اهالی متأسفانه به تُرکی است:
قسمتی از اراک و توابع از قبیل بلوک، سرابند، بزچلو و بعضی از قراء کمره از توابع خمین، بیشتر شهرهای گیلان و مازندران از بهشهر و چالوس و شاهی و بندر پهلوی و آستارا، قسمتی از شهر مشهد و سایر شهرستانهای خراسان از بجنورد و درجز و غیره و توابع مضافات آنها، قسمتی از همدان و تمام اطراف آن بجز سه قصبۀ مرادبیک و مریانه و حصار پیازکارها. حومۀ اصفهان و اطراف یزد و شهرها و بخشهای قشقایی‌نشین فارس و قسمت عمدۀ توابع تهران از شهریار، غار، کرج، لواسانات و تمام دهات و بخشهای بین همدان و قزوین و کلیه بخشهای اطراف قزوین، حومۀ قم و ولایات ساوه، زرند و کهک تا حدود قم، کلخوران و فراهان.»
💚💙❤️🧡
@lranturklrintarikhi
۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۵۱ علی قزوینی
ﻣﻠﯽ ﮔﺮﺍﯾﯽ ﺗﺮﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ! 
🌺🌺🌺🌺
ﻣﺎﺋﻮ , ﺑﻪ ﻃﻌﻨﻪ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﺎﻟﯿﻦ ﻣﯿﮕﻔﺖ : ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﻢ ﺷﻮﺭﻭﯼ , ﮐﻤﻮﻧﯿﺴﻢ ﺗﺮﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ! ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺳﺮﺥ ﺍﺳﺖ ! ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻥ ﺳﻔﯿﺪ ! ﺣﻘﯿﻘﯽ ﻧﯿﺴﺖ ! ﺩﺭﺣﻘﯿﻘﺖ ﺍﯾﻦ ﻧﺎﺳﯿﻮﻧﺎﻟﯿﺴﻢ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﺎ ﻫﻢ ﺗﺮﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﺍﺳﺖ ! ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﻣﻠﯽ ﮔﺮﺍﯾﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺍﺳﺖ , ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﻮﻡ ﮔﺮﺍﯾﯽ ﻓﺎﺭﺱ ﺍﺳﺖ ! ﻭﺍﻗﻌﺎ ﺗﺎ ﺣﺎﻝ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﺗﻮﻥ ﭘﺮﺳﯿﺪﯾﺪ ﮐهﭼﺮﺍ ﺩﺭ ﮐﺘﺐ ﺩﺭﺳﯽ ﻭ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻫﯽ ﻭ ﺭﺳﺎﻧﻪ ﻫﺎ , ﺍﯾﻨﺠﻮﺭ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﺍﻟﻘﺎ ﮐﺮﺩﻩ ﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﺪﻭ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﺑﯿﻨﮓ بنگ ﻭ ﻋﺼﺮ ﯾﺨﺒﻨﺪﺍﻥ ﺗﺎ ﮐﻨﻮﻥ , ﻓﻘﻂ ﺍﯾﻦ ﻋﻨﺼﺮ ﻧﮋﺍﺩﯼ , ﺯﺑﺎﻧﯽ " ﭘﺎﺭﺱ " ﻓﺎﻋﻞ ﻣﺎﯾﺸﺎﺀ ﻭ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭﻩ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺑﻘﯿﻪ ﻫﯿﭽﮑﺎﺭﻩ ! ﭼﺮﺍ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﻨﻨﺪ ﮐﻪ ﭘﺎﺭﺱ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻫﻤﺎﻥ پاﺭﺱ ﺍﺳﺖ ؟ 
ﺁﯾﺎ ﻗﺼﺪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﻭ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺣﺎﮐﻤﯿﺖ ﻋﻨﺼﺮ ﻗﻮﻣﯽ ﻓﺎﺭﺱ ﺭﺍ ‏( ﯾﻌﻨﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﯾﺰﺩﯼ ﻭ ﺍﺻﻔﻬﺎﻧﯽ ﻭ ﮐﺎﺷﺎﻧﯽ ﻭ ﻣﺸﻬﺪﯼ ﻭ ﺍﺭﺍﮐﯽ ﻭ .. ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺎﯼ ﺗﺠﺎﺭﺕ ﻭ ﺳﯿﺎﺳﺖ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ ﻭ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻭ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ , ﺩﺭ ﯾﺪ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺁﻧﻬﺎﺳﺖ ‏) ﺭﺍ ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻣﺜﻼ ﺗﻮﺟﯿﻪ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﺎﺷﻨﺪ ! ؟ 
ﭼﺮﺍ ﻣﺪﻋﯽ ﺍﻧﺪ ﮐﻪ ﻗﻮﻣﮕﺮﺍﯾﯽ ﻓﺎﺭﺱ ﻭ ﭘﺎﻥ ﻓﺎﺭﺳﯿﺴﻢ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ , ﻭ ﺍﺻﻼ ﺍﺯ ﺑﯿﺦ , ﻓﺎﺭﺱ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯿﺖ !
 ﺍﻣﺎ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﯿﮕﻮﯾﯿﻢ ﻣﻘﺼﻮﺩﻣﺎﻥ ﻣﻮﺳﯿﻘﯽ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻟﺮﯼ ﻭ ﺗﺮﮎ ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻧﯽ ﻭ ﺑﻠﻮﭼﯽ ﻭ ﮐﺮﺩﯼ ؟!
 ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ , ﻣﻨﻈﻮﺭ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﺍﺩﺑﯿﺎﺕ ﻟﺮﯼ ﻭ ﮔﯿﻠﮑﯽ ﻭ ﻭ ﺑﻠﻮﭼﯽ ﻭ ﺗﺮﮎ ﺁﺫﺭﺑﺎﯾﺠﺎﻧﯽ ﻭ ﻋﺮﺏ !?
 ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺷﻌﺮ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻭ ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺻﺤﺒﺖ ﻣﯿﺸﻮﺩ . ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺷﻌﺮ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﻭ ﻓﺮﺩﻭﺳﯽ ﻭ ﺧﯿﺎﻡ ﻭ ﺳﻌﺪﯼ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﻣﯿﺮﻧﻮﺭﻭﺯ ﻟﺮ , ﺯﻟﻔﻌﻠﯽ ﮐﺮﻭﻧﯽ ﻟﺮ ﺑﺨﺘﯿﺎﺭﯼ ﻭ ﺯﻧﮕﻼﻧﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﯿﺴﺎﺭﯼ ﻫﻮﺭﺍﻣﺎﻧﯽ ﻭ ﺍﻣﯿﺮﯼ ﭘﺎﺯﻭﺍﺭﯼ ﻣﺎﺯﻧﺪﺭﺍﻧﯽ , ﺷﺮﻓﺸﺎﻩ ﺩﻭﻻﺑﯽ ﮔﯿﻼﻧﯽ ﺗﺎﻟﺸﯽ ﯾﺎ ﺷﯿﻮﻥ ﻓﻮﻣﻨﯽ ﮔﯿﻠﮏ ﯾﺎ ﻣﺨﺘﻮﻡ ﻗﻠﯽ ﺗﺮﮐﻤﻦ ! ﻣﻨﻈﻮﺭ ﻭ ﻣﻘﺼﻮﺩ ﺍﺯ ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ , ﺍﯾﻦ ﺷﺎﻋﺮﺍﻥ ﻏﯿﺮ ﻓﺎﺭﺱ ﺯﺑﺎﻥ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ !
💜💙💚💛❤️
تاریخ دیرین ترکان ایران
@lranturklrintarikhi
۳۰ مرداد ۹۷ ، ۱۴:۵۹ علی قزوینی

شونیست های پان فارس برای رسیدن به اهداف نژادی خود چه ها کردند!
🌺🌺🌺🌺🌺
شونیستها برای نابودی ملت های دیگر چه ها که نکردند؟!
• سوادآموزی به زبان های غیر فارسی ممنوع شد.
• حتی سخن گفتن به این زبان ها نیز در مواردی با محدودیت مواجه گشت.
• چاپ و نشر کتاب های غیر فارسی در رسانه های جمعی ممنوع شد.
• انواع تحقیرها و توهین ها علیه ملت های غیر فارس شروع شد.
• موسیقی ملت های غیر فارس با محدودیت های فراوان مواجه گشت.
• تاریخ ملت های مختلف تحریف شد و ترک و عرب را نیز اقوام مهاجم غیر ایرانی و عامل عقب ماندگی ایران معرفی کردند.
• با تئوری های مختلف سعی در تحقیر تاریخ و زبان این ملت ها برآمدند.
• مبداء تاریخ را به زمان هخامنشیان تغییر دادند و تمدن های قبل و بعد از آن را کمرنگ تر و تحریف کردند.
• اقدام به بزرگنمایی و جعل تاریخ تمدن پارس و آریایی کردند.
• از لحاظ اقتصادی توجه به مناطق غیرفارس کمتر شد.
• اقدام به تغییر اسامی شهرهای غیرفارس کردند.
• اندیشه برتری قوم فارس را با برچسب های مختلف تجزیه طلبی و کمونیست بودن و جاسوس بیگانه بودن و غیره مورد انواع اذیت ها و تهدیدها قرار دادند.
• با فرستادن مسئولین دولتی فارس به مناطق غیرفارس، سعی در کنترل این مناطق داشتند.
• با فرستادن سپاهیان دانش فارس زبان به مناطق غیرفارس زبان و بالعکس، سعی در استحاله قومی داشتند.
• مهاجرت های اجباری جهت تغییر بافت عمومی ایران را حمایت می کردند.
• سعی در تغییر ترکیب بومی نیروهای نظامی هر منطقه داشتند.
• به سرکوب های خونین مناطق مختلفی نظیر آذربایجان ترکمن صحرا، کردستان و خوزستان پرداختند.
• انواع کتب و نوشته های ضدملت ها، نظیر شاهنامه را ترویج و تبلیغ کردند.
• سعی در شناساندن کشور ایران بعنوان سرزمین پارس یا پرشیا بعنوان موطن فارس زبانان داشتند.
• نامگذاری غیرفارسی بر روی کودکان را سخت و حتی غیرممکن می کردند.
• با تقسیم بندی ها و نامگذاری های متفاوت مناطق غیرفارس نظیر آذربایجان ( به آذربایجان غربی و شرقی و زنجان و همدان و اراک و امروزه اردبیل و قزوین ) و عربستان ( به خوزستان)، سعی در نابودی نام ملت های غیرفارس داشتند.
• ملت های مختلف ایرانی غیرفارس را قوم، قبیله، عشیره، خرده فرهنگ و اقلیت نامیدند.
• زبان های غیرفارسی را لهجه و گویش نامیدند.
• به اختلاف داخلی بین اقوام دامن زدند.
• ارتباط ملت های غیرفارس با همزبانان خود در ماورای مرزهای ایران را با انواع تهدیدها مواجه کردند.
• آماری مخدوش از جمعیت ملت های غیرفارسی اعلام کردند.
• و دهها ظلم و جنایت دیگر.
هیچ قومی بر قوم دیگر برتری ندارد.
هر فرهنگ وزبانی مثل گل خوشبوی است که باید به همه آنها احترام گذاشت.
ایران فقط = قوم پارس نیست.
ایرانمان باید=تمام اقوام باشد.
************
ائوز دیلیمیز آتمویاک         
راحت یاتوب،یاتمویاک
❤️💙💚🧡💛
@lranturklrintarikhi
با سلام وعرض ادب خدمت آن عده ایرانیهای خایمال غرب و یهودیان  که هر چی دروغ بود تو تاریختون پر کردین/کردن و با جعل فکر بزرگ نمایی/ساختن ایران را دارند . متاسفم بره اون عده /همتون که کورکورانه مثل گاو و گوسفند فقط دنبال کردن را بلدین و فکر میکنین که ایرانیها آریایی هستند و ما این بودیم و آنیم. "برین ببینین که در تمام تاریخ چند سال فارسها پادشایی کردن"...اسکل ها برین تست DNA  بدین بعد ببینین که چند درصدتون آریایی هستین. بیشتر از %۷۰ درصدتون غیره آریایی هستید! حالا این  رقم را هم  خوده اونایی که ادعای آریایی بودن میکردن بدست آوردن که به احتمال %۹۹,۹۹۹ ارقامی ارائه کردن  که همتون یهویی منفجر نشین و دولت بزاره اون بدبخت بتونه ایران سفر داشته باشه. مشهد را هم بعید    میدونم که به آمار اضافه کرده باشه وگرنه بالای  %۹۵ غیر آریایی میشین. اون تخت جمشید و داستان بزرگ نمایی کوروش رو که یهودیان براتون درست کردن همش به خاطره کتابشون تورات بود وهمچنین برای سواستفاده از ایران تا بدون کدام موانع بتونن مناطق اعراب را غضب کنن. فقط  احمقهااند که چنین کوس شر را بدون تحقیق باور میکنن و شما ا سکل ها هم  فقط با تاریخه دروغ میخواهین خودتونو شاد کنین. تمام مدارک به اثبات رسونده  که تخت جمشید/کاخ های هخامنشیان همش  جعل تاریخ بوده و دروغست. فقط چند تا ستون بوده بعد همرو باستان شناسان یهودی اومدن هککاکی کردن و بناهایی ساختن وا حتی آثاره باستانی مادهارا از بین بردند و چیزه دیگه یی ساختند, همه اون آثاری  را که ایران ادعا میکنه ۲۰۰-۶۰۰ قبل از هخامنشیان در مناطق شرقی و غربی ایران نیز موجود است حالا شما فقط برین وادعای تاریخ دیگر اقوام را بکنین, حتی زبانی که استفاده میکنین هم زبان ایران نیست! برین از زبان و تاریخ نگاران اصلی کشورتون بشنوین نه از چند خط کوس شر که تو کتاباتون نوشتین.  
خاک تو سرتون! اینو فقط به اون ایرانیهای اسکل بی فرهنگ دروغ اندیش و با تعصب تقدیم میکنم.    خاک تو سرتون! اینو فقط به اون ایرانیهای اسکل بی فرهنگ دروغ اندیش و با تعصب تقدیم میکنم.    
بنده خیلی تحقیق کردم در خصوص تاریخ ترکمنستان چیزی که می دونم اینکه این دوستان تورکمن از امپراتوری گوک تورک جدا شدن و به این منطقه اومدن یک چیزی در حدود 1500 سال قبل حالا یک سئوال دارم از دوستان پان ترک که خودم هم تورک هستم آیا مرو شهر ایرانی نشین نبوده ؟؟؟؟؟؟ سمرقند و بخارا ایرانی نشین نبوده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چطور قومی که تاریخ کاملا مشخصی داره میشه به جاهای دیگه وصل کرد چرا تعصبات قومیتون واقعیتهای تاریخی نادیده میگیره حاتی اگر سکاها تورک باشند ترکمن ها آیا سکاها بودند؟؟؟؟:؟؟؟ایا زبان پهلوی که یادگار حکوت اشکانیان هستش ترکی ؟؟؟؟؟؟؟ آیا نامهای شاهان اشکانی ترکی ؟؟؟؟؟؟؟؟کمدی مضحک پان تورکیسم همین بس که کلمه اشک آباد رو به اشکانیان نسبت میده در حالی که خود ترکمنها میگن این کلمه به عشق ربط داره و عشق هم کلمه عربی هست و کاملا بی ربط به اشکانیان در این چند سال که با پانترکیسم آشنا شدم بصورت باور نکردنی این دوستان دست به هر دروغ و جعلی برای بزرگ کردن قومیت خودشون می زنند حتی شنیدم که چهارشنبه سوری و نوروز رو هم رسم تورکها قلوداد می کنند 
سلام بر برادران به خدا من نمی دونم چی بگم جز اینکه از تعجب دارم شاخ در میارم برادر اولا سکا بودن اشکانیان کاملا رد شده با توجه به کشف سفال نوشته های شهر نسا دین مشخصا زردشتی هستش اسامی کاملا ایرانی بوده تمام نام ها و محل ها کاملا ایرانی و از زبان پارتی که با پارسی باستان تفاوتهای اندکی داره هستش بابا کتیبه های روی سفال رو به خدا خود اشکانیان نوشتن کاملا فارسی باستان مطابقت می کنه یک رفرنس کوچیک بزنید همه چیز مشخص میشه

آخه ترک کصخل اسم های فرهاد مهرداد تیرداد مهرداد کجا شبیه اسم هاب مغولی هستش؟ ترک رو چه به تمدن. اصلا ترک ها تو تاریخ باستان نیستن. بسه دیگه جعل کردین. ترک جز عرعر کردن شعور دیگه ایی هم مگه داره. مثل آثار باستانی کشور جعلی ترکیه که خمشون یا یونانی هستش یا پارسی. ترک ها جز تاریخ نبوده و نیستن. حالا هی عرعر کنید ای چهار پاها.

آخه ترک کصخل اسم های فرهاد مهرداد تیرداد مهرداد کجا شبیه اسم هاب مغولی هستش؟ ترک رو چه به تمدن. اصلا ترک ها تو تاریخ باستان نیستن. بسه دیگه جعل کردین. ترک جز عرعر کردن شعور دیگه ایی هم مگه داره. مثل آثار باستانی کشور جعلی ترکیه که خمشون یا یونانی هستش یا پارسی. ترک ها جز تاریخ نبوده و نیستن. حالا هی عرعر کنید ای چهار پاها.

اشکانیان اصلا ترک نبودن. اشکانیان و مادها همه آریایی بودن. آریایی های ایران از سه قوم پارس و پارت و ماد تشکیل شده اند. حرف هایی که شما میگید که اونها ترک بودن اصلا اعتبار نداره. هرودوت اصلا اسم از ترک ها نیاورده. اصلا در کتاب های استرابون و گزنفون هم گفته آنها آریایی بوده اند. پس تاریخ رو جعل نکنید. به جای اینکه کانال های تلویزیون جمهوری آذربایجان رو ببینید برید کتاب های معتبر تاریخی بخونید. اولین ترکانی که در ایران ساکن شدن غزنویان و سلجوقیان بودن که صدها سال بعد و در قرن پنجم هجری به ایران اومدن. پس الکی نگو هرودوت گفته اونا ترکن. چون یونانی ها میدانستند که مادها و پارس ها هر دو از یک نژادند. اشکانیان نه تنها سکا نبودن بلکه با سکاها جنگهای خونین داشته اند. ترکمن ها هم زمان حمله مغول ها به ایران اومدن و اونا رو قاطی نکن.

این نژاد پرستهای فارس چیزی جز توهین نمیدونن، اگه ترکهای صفوی نبودن که الان کشوری بنام ایران وجود نداشت ، ترکهای صفوی دوباره ایرانو دور هم جمع کردن و مدهب شیعه رو رسمیت بخشیدن ، خود این مورخان فارس نژاد پرست میگن بعد از مدتها یک نژاد ایرانی ایران رو متحد کرد

حالا ترکها ایرانی هستن یا نه ، چرا اینقد آریایی آریایی میکنید

ایران متشکل از چندین نژاد و زبانه ، این نژاد ها یکشبه که بوجود نیومدن، اگه فرض فارس های نژاد پرست هم درست باشه و این اقوام بعدا اومده باشن هم باید بگم به قول خودتون آریایی ها هم ۳۵۰۰ سال پیش اومدن یعنی همه از یه زمانی وارد این فلات شدن، و ترکها خیلی حق به گردن این کشور دارن ، اینقدر توهینهای رضاخانی نکنید ، همه اقوام ایرانی بر گردن این کشور حق دارن ، خون دادن و تاریخ سازی کردن، بیاید واقعیت و حال رو قبول کنیم و به نژادها احترام بذاریم، اونم نه با شعار بلکه با آزادی تحصیل زبان مادری حداقل برای دوره های ابتدایی تا بشه جلوی نابودی زبانها و قومیت ها گرفته بشه

اینهمه نژاد و زبان باعث افتخار یک کشور هستش نباید به عنوان خطر تلقی بشن

بعضی ها گفتن صفوی ترک نبوده،قبل از مغول تو ایران تورک بوده و بعد از مغول هم تورک بوده، این حکومتها که واسه ماقبل تاریخ نیست توش شک و شبهه باشه

جای تاسف داره دارید تورک بودن این حکومتهارو هم جعل میکنید

بعضی وقتها قبول واقعیت راحتتره

اسلم ترکی ، ترک ایرانی شهید کربلا نبود؟ حدود ۱۴۰۰ سال پیش 

ترک ایران؟!!! نکنه به قول شما آذری بوده؟

اصلا این آذری رو از کجا آوردین؟

خود ترکیه ای ها حتی پانترک شون هم میدونن که از اول ترک نبودن و با مهاجرت ترکهای آسیای میانه به آناتولی و بدست گیری قدرت در این منطقه و سپس چیرگی فرهنگی و زبانی بر اون مناطق به مرور ترک شدن. چون تاریخ پیش از ترک بودنشون به قدری بزرگ و برجسته هست که دیگه جای هیچ شبهه ای یا انکاری رو باقی نمیذاره. بعد یه عده احمق میان میگن نه از اول همه مون ترک بودیم نژادمونم یکیه با ترکهای چین و ازبکستان و...! فقط آب و هوا تاثیر گذاشته رو قیافمون و عوضمون کرده!  یعنی هم گند زدن تو تاریخ هم تو علم ژنتیک و نظریه ی فرگشت و...!

هرچیزی جای خودش باشه قشنگه و حرمتها هم نگه داشته میشه و دعوایی راه نمیفته. تاریخ جعل نکنیم و تاریخ دیگران رو هم به اسم خودمون نزنیم. برای ترک بودن نیازی به جعل تاریخ نیست. ترک بودن اکثر ترکهای ایران به نژاد و نسب نیست به زبانه. این هویتی هست که بر اساس زبان شکل گرفته نه نژاد و اصل و نسب تاریخی. قابل توجه اونهایی که کلمه ی مانقورد دستشون گرفتن به هرکسی که مثل اونها فکر نکنه نسبتش میدن!

در جواب نظر سراسر یاوه و توهین آمیز آقای علی قزوینی هم همین بس که نوشتید فارسهای شوونیست و فاشیست به ملتهای غیرفارس میگن قوم بعد در آخر خودتون با ژست صلح طلبانه و انسان دوستانه ی ریاکارانه نوشتید ایران باید = تمام اقوام باشد!

تناقض رو حال میکنید دوستان؟!!!

همین تناقض گویی های مکرر شما افراد به واقع پانترکه که نشون میده چقدر بی سوادید و چقدر از حقیقت حرفهاتون دوره. شما بدنبال حق و حقوق و...نیستید بدنبال حق جلوه دادن توهین ها و جعلیات تاریخی و تفرقه افکنی های خودتون هستید. جریان شما جریان اون دزدیه که صدای آی دزد آی دزدش(در اینجا نژآدستیز و فاشیست) از همه بلندتر بود تا هم کسی به دزد بودن خودش پی نبره و هم کس دیگه ای رو دزد معرفی کنه!

ضمنا ما یک ملت داریم در ایران و اونهم ملت ایران هست. فارس هم قومه همونطور که ترک و کرد و...هم قومیته و این یک توهین و تحقیر و ظلم و جنایت و فاشیسم و راسیسم و نمیدونم شوونیسم و پان فارسیسم و پان ایرانیسم و کوفت وزهرمارهای دیگه نیست! همه جای دنیا به این گروه ها اتنیک یا قوم میگن!

منظور از سکا یا سه غز یا اشغوز اتحاد سه غبیله غز هست که أین سه غبیله فرزند هایه سه همسر آغوز خان هستند که سه غبیله رو تشکیل دادند و با اتحاد این سه غبیله سکا یا اشغوز ها رو تشکیل دادند تو زبان ترکی به سه اوش یا اوچ میکند اغوزخان نصبش به ترک میرسه و ترک فرزند یافث بوده یافث چندین پسر داشته منجمله ترک روس یونان یاجوج ماجوج و غیره و پسر بزرگ یافث ترک نام داشته و اغوزخان نصبش به ترک میرسه و اغوزخان بیست چهار پسر داشته از سه زنش که سکاها نصبشون به اغوزخان میرسه سکاها بدون شک اجداد ترکهاین آذربایجان هستند دقیقا زمانی که سکاها حذف شدن ترکها پیداشون شد چون اسمشون رو عوض کردند سکاها شاید زبانشون در قدیم نزدیک به زبانهایه ایرانی بود و شاید زبان سکاها در شرق عوض شده و ارتباطی شده ولی کلمه ترک ربطی به التیایی نداره زبان مردمان آذربایجان و ترکیه هر چی بود باز هم ترک بودند چون منظور از ترک پسر یافث که ترک نام داشت هست 

آقای علی دوست عزیز چیزی به نام اشغوز(با غوز) و ماجرایی که راجع بهش تعریف کردید درباره ی ساکاها وجود نداره. چیزی که هست نامی هست که در زبان آکدی به ساکا ها داده شده و اون هم آشکوز یا ایشهوز هست. و این هم نامی هست که آکدی ها به اونها دادن(همونطور که نام ساکا رو ایرانی های فلات ایران و اسکیث رو یونانی ها به اونها اطلاق دادن) و نه خودشون! چیزی که شما تعریف کردید به داستان اساطیری اغوزخان برمیگرده که یک افسانه هست و نه تاریخ و بعدها هم ورژن اسلامی و مغولی شده ی اون باب شد که میخواست داستان مسلمان شدن ترکها توسط اغوزخان رو بیان کنه و نسب اونها رو به نوح پیامبر ربط بده. تو این افسانه اغوزخان در نوزادی میتونه حرف بزنه، نوعی نوشیدنی الکلی و گوشت بخوره و بعد به سرعت در طی چهل روز به یک جوان بالغ تبدیل بشه و بعدها هم با کشتن اژدهایی به نام کیانت به یک قهرمان تبدیل میشه!

فارس های ابن عرب کم پارس کنید. شما فقط بچه عربید. دین و زبان و الفبا و ژنتیکتون عربیه

۱۹ فروردين ۹۹ ، ۰۴:۳۹ زبان دری افغان ها را پس دهید

این همه کلمات ترکی در زبان سومری و اتروسک ها از کجا امده اند اگر تورکان هنوز به این قسمت ها نرسیده بودند. مردم سرخپوست که بیشتر از مردم کنونی مغولستان نژاد مغول دارند سی هزار سال قبل به دلیل یخبندان به قاره امریکا کوچ کرده اند و چطور همان مغول ها نتوانستند به ایران برسند! امروز زبان مردم هندوستان با توجه به استعمار انگلیس هندو اروپایی شده است متاسفانه تاریخ ایران رو مردمان غربی که چند سال قبل حتی دستشویی رفتن را بلد نبودند نوشته اند! امروزه بر همه دنیا اشکار شده است که زبان مغولی باستان و اغوزی حتی در یک گروه هم نمیگنجند و نظریه التایی زبان کاملا منسوخ شده است

سالار اول برو کمی تحقیق کن بعد نطق کن داستان اغوز خان و بیست چهار فرزندش تو کتیبه ها ثبت شده اگه داستان اغوزخان که تو کتیبه ثبت شده واقعیت نداشته باشه پس کوروش داریوش هخامنش هم میتونه یه داستان باشه اسم اغوز خان تو منابع چینی کتیبه ها ثبت شده

خاک بر سر بیسوادت و متعصبت کنند. اگه یک کمی به اسم ماسیاگت دقت میکردی سکاها را ترک نمیخواندی. ماسیاگت یعنی ماهیگیر. برو کمی مطالعه کن و دست از تعصب بردار و به مردم ترک بی‌احترامی نکن.

حالا یه چیز خیلی ساده کتیبه اورخان چقدر قدمت داره؟حالا من زیادش میکنم ۱۵۰۰سال قبل از اون که ترکها خطی نداشتن به همین سادگی تمام ادعاهاتون پوچه اشکانیان ترک نبودند ترکها خطی نداشتن اونزمان شمال چینو شخم میزدن

من افغانی هستم حرف این اقا درسته اشکانیان ترکمنی بودن یا همون ترک هیچ ربطی به ایران امروزی نداره جز ساسانیان هخامنشیان

دوست عزیز شما که حتی یک منبع هم ندادین. فقط گفتین خیلی از فضلا و بزرگان گفتن اینطوریه. اون فضلا اسم ندارن؟ رزومه ندارن؟ اصلی ترین تاریخ نویس دوره اشکانیان آریان یونانی بوده. خودش تو کتاب پارتیکا میگه اشکانیان خود را از نسل اردشیر هخامنشی میدانند و مینامند و بر این نژاد افتخار میکنن. جالبه شما تو فکر اشکانیان هم بودین. تروخدا با فکت و واقعیت حرف بزنید. دست از جعل و تحریف بردارین.

۲۲ مهر ۹۹ ، ۰۵:۰۳ رضا پالانی پارس سگ

 توله سگ ها اینهمه پارس کردین با یک استخون جلوتون میندازیم دم تکون میدین.. چیزی به نام پارس و فارس دیگه وجود نداره.. زبان دری وری افغانی را پارس یا فارسی جعل میکنن..شما نژاد تاجیک هستین یعنی تو سری خور. همه غیر فارس ها تو ایران شما را تاجیک صدا میزنن.. کرد لر عرب گیلکی ترکمن ترک قشقایی بختیاری خراسانی بلوچ  به کسی که بزدل و بی ناموس و خائن و ناموس فروش و لواط شده مفعول و حیله گر  باشه تاجیک میگویند.. گذشته از این حرفها ایران را اقوام و ملل مختلفی ساختند شما چه حکومتی تو ایران داشتین.. اشکانی ها ترکمن بودن مادها کرد بودن بعد اسلام هم اعراب و ترکها  و لرها ولک ها بهتون حکومت کردند پالانی ها یه تاریخ خخامنشی جعلی براتون با کمک خاخام ها و انگلیس ساختن توهمی ها... تخت جمشید صد ساله کار ماشین های مدرن هستن نه کار دست 2500 سال پیش.. عکس هاش هنوز موجوده... بازم به گفته خودتون از حکومت 2500 ساله ایران 2000سال زیر حکومت و اقوام و ملل غیر فارس و تاجیک بودین 

کاری به اشکانیان ترک بودن یا نبودن ندارم.. فقط اینو میدونم بیشترین حکومت ها تو ایران را ترک ها داشتند.. فقط اینو خوب میدونم فارس ها کثیف ترین جانورانی هستند که تا به حال دیده ام دقیقا از نظر مکر شبیه روباه از نظر کثیفی و نجاست و خائن به محارم خود و لواط  مانند خوک   هستند .. تنها قومک هستن که بی هویت هستند.. همه ملل و اقوام ساکن ایران از قوم و قبیله و ایل و طایفه و... تشکیل شدن ولی فارس ها هیچ.. به خدا قسم از خودشون بزدل تر مادر نزاییده.. بعد از ترکها نوبت به دیگر ملل ایران هست.. کدوم ملل و اقوامی هست که مورد غضب تین فاشیست ها نباشد حتی عرب ها که ناموس و دختران و خواهران و مادران و زن هاشون را به بردگی جنسی بردن و همه فارس ها تخم اعراب هستند باز به عرب ها توهین میکنند. ایران را به متعلق به خودتون میدونید.. همه کارخانه ها و شرکت ها و اقتصادی و  شغلهای حساس در متعلق به فارسهای کویری هستد.. اب استان اصفهان فارس نشین از اب ما بختیاری ها هست.. شهرها و استان‌های فارس نشین کویری را چگونه اباد و مناطق اقتصادی کردند.. اصفهان فارس مشهد یزد کرمان قم.. از نظر صدا و سیما هم کلا متعلق به خودشون هست آموزش و پرورش و ریاست جمهوری ریاست قوه مقننه و قضاییه و تشخیص مصلحت و شورای نگهبان و مجلس خبرگان  و.... دقت کنید همه شهرهای فارس نشین ناموس فروشی رواج زیاد و علنی هست شیراز کرمان اصفهان مشهد و قم بیداد می‌کند به علاوه شهرهای مذهبی مانند مشهد و قم و شیراز بجز فاحشه گری صیغه خانه های رسمی هم وجود دارد و اعراب محترم و عزیز نهایت استفاده را میبرند.. ملل ایران یک دشمن واحد دارد و ان هم فارسهای کثیف و هزار تخمه و بزدل مجوسی و شاش خور و نامو سفروش و بی غیرت فارس هست  

 

کاربر بختیاری. معلومه از فارسها بدجور خاطره داری نه؟؟ فارسها خواهر مادرتو بدجور مورد گایش قرار دادن نه حرومزاده. بی ناموس وای به حالت اگه یه روز دستم بهت برسه از کون دارت میزنمو جلو چشمت به خواهر مادرت تجاوز میکنم بخاطر این توهین حرومزاده سگ صفت

وقتی با یه ترک بحث تاریخی میکنی و تنها جوابی که میشنوی: پارس سگ جعل جعل جعل جعل فاشیست جعل جعل پارس سگ جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل پارس نکن جعل جعل افغان زاده جعل جعل توهم جعل تاجیک کثیف جعل توهم توهم توهم جعل افغان زاده ی مفعول جعل نه به نژادپرستی جعل توهم جعل جعل جعل جعل جعل فاشیست جعل جعل پارس سگ جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل پارس نکن جعل جعل جعل جعل توهم جعل جعل توهم توهم توهم جعل جعل جعل فارسی لهجه ی هشتصد و پنجاه و شش میلیاردم زبان عربی جعل جعل افغان جعل جعل جعل فاشیست جعل جعل پارس سگ جعل جعل جعل مرگ بر عیران جعلی و یاشاسین توران کاملا واقعی توهم جعل جعل جعل یاشاسین آتا بابک جعل جعل فارس عرب زاده جعل جعل جعل جعل جعل توهم جعل پارس نکن جعل جعل جعل جعل توهم جعل جعل توهم توهم توهم جعل جعل جعل جعل افغانی کونی جعل جعل جعل جعل فاشیست جعل جعل پارس سگ جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل جعل پارس نکن جعل جعل جعل جعل توهم جعل جعل توهم توهم توهم جعل جعل جعل جعل هوی گده یاریم افغونی جعل نه به فاشیسم و یاشاسین انسانیت جعل توهم توهم مرگ بر فارس کوپک اوغلی و تاجیک سگ و افغونی های چندش آور و کوردهای تروریست و جعل جعل توهم توهم جعل و...

 

خواستم کل دلایل و عقاید ترکهای عزیز و دانشمند و باسواد و مخالف نژادپرستی رو اینجا جمع کنم که دیگه به زحمت نیفتن. برای جواب همین متن بالا رو کپی پیست کنن کافیه به نظرم

درود اشکانی ها ترک نیستند ونبودند لطفا تاریخ سازی نکنید ساکا ها هم جدا ازآریایی ها نبودن و یک گروه از اریایی ها بودند ک حکومت های پارتیان هند، کوشانی،...وحکومت های حاکم بر کشور هدوستان همه اریایی وشاخه ای از ساکا وپارت بودند..تبارنامه من با۶۱واسطه به فریاپت شاه اشکانی میرسه چیزی ک ازنیاکانم بهم رسیده و موردتائید تاریخی نسب شناسان هست وباید بگم درشجره ما تبارنامه فریاپت به کوش میرسه تاریخ کوشانی ها را مطالعه کنید که انها زبان خودرا آریااُمیدانستند وشباهت بناهای آنها  به بناهای پارسه .درضمن اشکانی ها اجنبی نبودند ودلیل قیام اردشیر بابکان دلیل نژادی نبود دینی بودوهمینطورآنها یک نظریه داشتند که پادشاهی باید همیشه در نژاد کیان یعنی کیقباد باشه یعنی یک خاندان خاص درنژاد آریا نه باقی خاندان ها

ترک بی هویت همینه خخخخ شما فقط تخم چنگیزید همین هیچ گوهی نبودید و نمیشید دزد هیچوقت شاه نمیشه

فقط یک پانتورچ خر میتونه ادعا کنه که پارتیان و سکاها ترک بودند،آخه احمق تمام کارشناسان و محققان با تحقیق و بررسی میگن که پارتها و سکاها آریایی نژاد و زبان آنها جزء زبانهای ایرانی تبار بوده و اصلا در آنزمان ترکها اصلا در آسیای میانه هم نیامده بودند و اجداد اولیه ترک و مغول  و مردم زرد پوست هنوز در جنگلهای سیبری و شمال مغولستان زندگی میکردن ،کم کم به شمال چین حمله کردن و حکومت اولیه خود رو در قرن چهارم و پنجم بعد از میلاد در شمال چین بوجود اوردن ،که با مقاومت چین روبرو شدند و متوجه غرب و حمله به غرب و آسیای میانه که مسکن آریاییهای ایرانی بودند شدند که طی قرنها حمله و قتل و غارت توانستند نژاد و زبان خود را در آسیای میانه و شرق ایران و بعدها تا خاورمیانه غالب کنند

دوستان و برادران گول کاربر بنام بختیاری و رضا پالانی رو نخورید ،اینها پانترک و پانکرد هستند که به اسم اقوام دیگه سعی در تفرقه و دشمنی بین اقوام رو دارند

۰۳ بهمن ۹۹ ، ۲۲:۰۷ فرزند ایران

با سلام

با فرض اینکه تمام تمدن ها و یا امپراطوری های باستاتی ایران ، فارس و یا ترک بوده باشند .

آتچه مهم است و مدرک و سند معتبر وجود دارد ، این است که تمام اقوام فعلی که در پهنه ی سرزمینی ایران ساکن هستند حداقل ۱۴۰۰ سال است که با هم در این خاک زندگی می کنند و در غم و شادی هم شریک بوده اند .

نادر شاه افشار پادشاه این سرزمین ترک بوده و سربازانش فارس و کرد  و لر ترک و...بوده اند در طی این ۱۴۰۰ سال خون و نژاد و...همه ی ملت های این سرزمین بزرگ با هم قاطی شده و به سختی سخت قابل تفکیک خواهد بود .

و با هم تاریخی حداقل ۱۴۰۰ ساله دارند...چیزی در حدود ۷ برابر عمر کشور و امپراطوری فعلی آمریکا.

پس مردم این سرزمین در حال حاضر یک خانواده چند زبانه اند و بایستی بیشتر روی اشتراکاتمون با هم دیگه تعامل داشته باشیم نه اختلافاتمون .

 

 

۱۴ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۱۳ سورنا پارتی

مردیکه دیوس

این چرت و پرت ها و اراجیف چیه می نویسی به خورد مردم میددی؟؟؟

ایرانی خوردنی و جد و آبادت

گوساله....

تو یک قوم پرست نژاد گرا هستی که تمام حرفهات پر از بغض و کینه است تا نظریه علمی

۱۴ بهمن ۹۹ ، ۱۶:۲۱ سورنا پارتی

بیشرف

تورم هر مغول زاده

همه که مثل تو بی هویت و بی اصل و نصب نیستن

نواده چنگیز حرومزاده

 

من با افتخار پارتی هستم

من از خاندانی اصیل هستم که اصل و نصب ما برمی گرده به سردار سورنا کبیر

مثل تو از زیر بته عمل نیامدم

این پست حذف کن وگرنه میدم هک ات کنن 

 

 

۰۴ فروردين ۰۰ ، ۲۳:۰۹ آریا کیخاسکایی

سلام.عزیزان همه اقوام دارای احترامندوهمه ی ماایرانی هستیم اما چند نکته قابل ذکر است تقاضا دارم دوستان ترکمن وترک ناراحت نشندواین تاریخ است که ابهام دارد.1.قبلا تورکه نژادایرانی داشته از طرف پادشاه ایران برای حکومت به توران فرستاده میشه ودر اون زمان ایران وتوران یک زبان داشتند.2.سکاها قومی بودندکه تاریخ نگاران نظریات متعددی دارندولی سرزمین اساطیری سیستان دراصل سکستان بوده ،یعنی منطقه سکاها وسکزی هم نامیده میشه یعنی محل زیستن سکاها 3.حال آنکه رستم درشاهنامه بارها به اسم زابلی،سیستانی،سکزی از او وزال وسام ونریمان وپهلوانان ایرانی نامبرده میشد.4.ازنوع گفتاروسخن سکاها که آخرکلمه رابافتحه بیان میکنندوچندکلمه که من خوندم همون چیزی بودکه ما درسیستان هنوزبکارمیبریم 5.کلمه «اسپه یااسپا»بمعنی اسبهاوچندتای دیگه نشون از سکایی بودن اصیل این منطقه ازکشورمون داره ویاضرب المثلی است که میگه  «فلانی رادرکاسه سرش آب میدند»که ریشه ازسخن سکاها است که قدیم پس از آنکه دشمن را از پای درمی آوردندبعدازکاسه سرش بعنوان کاسه آبخوری استفاده میکردند6.اشکانیان دارای پادشاه بودندوکسی که تاج برسراونهامیگذاشت از  خاندان پهلوان وفرمانده سپاه کشوربودندکه حداقلش «سورنا»تاجگذارشاهان اشکانی بودوسورناکه ارتش مغرورکراسوس رابا اون ابهتش ویال وکوپالش شکست دادهمین سورنای سیستانی بودکه از او بعنوان زیباترین وخوشتیپ ترین وخوش فکرترین فرمانده ومبدع جنگهای پارتیزانی  یادمیشودودرلشکراشکانیان به تعدادبسیارزیادی سیستانی بودند7.نکته دیگراینکه تنهاکسی که به ایرانیها آموخت ومجبورشان کردکه به پارسی سخن بگوییدوخودش رااز نسل ساسانیان وجمشیدشاه میدانست پادشاه سلسله صفاری یعقوب لیث صفاربود.وهمه نشان میدهدکه سکاها واشکانیان وساسانیان آریایی وپارسی گوی بودندوربطی به سایرملل نداردکه زبان پارسی راازجای دیگری آورده باشندبلکه بعدا تعدادی از هموطنان فعلی ما اجدادشان از ریگزارهای قره قوم روسیه به طرف سرزمینهای پارس آمدندوباآریاییهای پارسی گوی هموطن شدند.البته من هم خوندم که برخی از افرادی مشابه چهره مغولان راجزئی از نژاد سکاها معرفی کردند!!

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۳۳ محمد زنجانلو

اسناد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

آقاتانجلوس منشی یونانی الاصل پادشاه اشکانی تیرداد سوم ومعاصر اردشیر بابکان بود مینویسد :
.
«اردشیر که او را آرتاکزرسس می نامند و سلسله نسبش به سلاطین کیان می رسد و در مملکت فارس، در اواخر دولت اشکانی، ولایت و حکومت داشته ، مجلسی منعقد ساخت و اکابر و اعاظم ایرانی و آشوری را در آن مجمع حاضر ساخت و به آن ها گفت که :"ما و اسلاف ما چند قرن است که جلال و جبروت و دست اندازی پارت ها را مشاهده می نماییم. آن چه را ما به زحمت و مشقت تحصیل می کنیم، این قوم بیگانه از ما قهرا انتزاع می نماید و حاصل دست رنج ما را، اسباب راحت خود قرار می دهند ...ای بزرگان با فرهنگ و صاحبان نام و ننگ ، مگر نمیدانید پارتها از جنس ما نیستند؟ وحشی های توران اند و از آن خاک فتنه خیز به اراضی حاصل خیز خوش آب و هوای ما آمده سکنی گرفته اند. آیا می توانید سخنان مرا انکار کنید ؟ تاب و تحمل تا کی ، صبر و طاقت تا چند ، این ستمکاران اجنبی تا چه حد اموال مارا به غارت بردند. آیا مردن بهتر از این زندگانی به خفت به سر بردن نیست ؟اگر آن چه گویم راست است، شایسته آن که متفق و مسلح شویم و خود را بر آن جماعت بزنیم؛ بلکه از این شدت خلاص شویم و فرجی حاصل آید"
.
.
📚منبع: درر التیجان فی تاریخ بنی الاشکان ، صفحه ۱۷۳و۱۷۴ اعت‍م‍ادال‍س‍ل‍طن‍ه‌ ، م‍ح‍م‍دح‍س‍ن‌ب‍ن‌ ع‍ل‍ی‌ ، ‏۱۲۵۹ - ‏۱۳۱۳ق. سازمان اسناد و کتابخانه ملی
.
 

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۳۸ محمد زنجانلو

اسناد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 

طوایف ساکا که یونانیان سیتا( اسکیتها ) گویند و آنها را به هون سفید و هون سیاه تقسیم کرده اند نیز از تاتارستان هجرت کرده و در آن نواحی توطن جستند.
.
.

قوم هون سیاه و سفید مانند آق ترکمان و قره ترکمان است و رود جیحون و سیحون منسوب بدیشان یعنی رودخانه هون و آب هون زیرا که اصل آن “چای هون” و “سو هون” بوده.
.
.

کیخسرو ( کورش ) بعد از خرابی بابل به مصر لشکر کشیدن میخواست ولی در این اثنا طایفه ماساگت از قبایل تاتار بر ایران هجوم آوردند و او را مجبور ساخت به سمت شرق لشکر کشد و با ایشان جنگی سخت نموده و پسر ملکه تومیریس را که سردار لشکر بود بکشت و سپاه تاتار را هزیمت داد.

📚منبع: آیینه اسکندری ، میرزا آقا خان کرمانی . سازمان اسناد و کتابخانه ملی
.

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۴۱ محمد زنجانلو

استاد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 

.
⚀ شاهد عیان امپراطور بیزانس مانوئل دوم : "#تورکان_سکایى"
.
.
.
مانوئل دوم با عنوان کامل مانوئل دوم پالایولوگوس (زادهٔ ۲۷ ژوئیه ۱۳۵۰م – درگذشتهٔ ۲۱ ژوئیه ۱۴۲۵م) امپراتور بیزانس بود، او پسر امپراطور یوحنای پنجم بود که پس از انقلاب برادرش ضد پدر، از طرف پدر وارث تاج وتخت شده بود، او نبردهای عدیدی با امپراطوری تورکان عثمانی داشت، و بعدها معاهدات صلح مختلف با دولت عثمانی برقرار کرد، تا جایی که از ارتش عثمانی برای حفظ تاج و تختش ضد انقلاب شاهزادگان دیگر طلب کمک و حمایت می کرد
.
.
⚀ اهمیت بررسی تاریخ مانوئل دوم بیزانس نامه ها، معاهدات و دست نوشته های وی در این  است، که در آنها #ترکان عثمانی و تاتارها را با نام "#سکاها" خطاب میکنند و سرزمین آنها را #سرزمین_سکاها میخوانند، قسمتی از نامه ی شماره ی ۱۴ وی را از کتاب "نامه های امانوئل امپراطور شرق" نقل میکنیم، که در پاییز یا زمستان سال ۱۳۹۰میلادی بعد از اینکه مجبور شده بود سلطان بایزید عثمانی را در جنگهای داخلی بین ترکان در غرب آناتولی همراهی کند نوشت، او در این مدت ۸ نامه نگاشته که نامه ی زیر نامه ی اول اوست، که با ناراحتی آن را بیان میدارد که مجبور شده در زمینهایی که زمانی تحت حکمشان بوده برای سکاها ( ترکان) ارتش رهبری کند وبه نفع آنها به نبرد وارد شود :
.
.
"I have marched with the Romans from our own land to wage war with the #Scythians in the land of the #Scythians, and to command troops for our enemies. What Demosthenes would not be frustrated by this and find himself incapable of utterance ?"
.
.
⚀ ترجمه:
.
"من با ارتش رومی از زمین های خودمان لشکر کشیدم که جنگی به همراه سکاها (ترکان) در سرزمین سکاها (آناتولی: #ترکیه) شروع کنم، و ارتشیانم را برای دشمنانمان رهبری کنم، چه دموستنی [سخنران قهار آتن]، خود را از این امر سرد و نا امید نخواهد یافت و قدرت نطق را از دست نخواهد داد"
.
.
.
.
🔼توضیح : لفظ سکایى در تمام اداور تاریخ بارها و بارها براى اشاره به تورکان استفاده شده، و در هیچ دوره اى براى اشاره به فارس استفاده نشده ولو یکبار
.
.
.
منبع : The Letters of Manuel II Palaeologus: Text, Translation, and Notes, Volume 8By Manuel II Palaeologus (Emperor of the East), George T. Dennis
.

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۴۹ محمد زنجانلو

اسناد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 

⚄#تورکان_سکایی :
.
.
نیکولو ساگوندینو Niccolò Sagundino مورخ، فیلسوف و نویسنده یونانی قرن پانزده میلادی بود، او در جزیره ائوبویا یونان متولد شد، او در طول دوره ی حیاتش مناصب مهمی را به عهده گرفت. در سال 1438م به عنوان مترجم بین یونان و ایتالیا در مجلس Ferrara - Florence اشتغال داشت، شهرتی که در آنجا کسب کرد سبب شد که وظایف دیپلماتیک مهمی در ونیز، روم و ناپولی کسب کند، در سال 1453م او به نیابت از ونیز در مذاکرات با محمد فاتح دوم در قسطنطنیه شرکت کرد، او با اغلب مورخان و نویسندگان بزرگ عصر رونسانس ایتالیا در ارتباط بود، از او آثار مختلفی به جا مانده من جمله نامه هایی که به شخصیتهای مطرح آن زمان مثل Bessarione ، و Alfonso آراگون در 1454م نوشت، او نیز کتابهای فلسفه و تاریخ مورخین یونانی چون آریانوس، دموستین و پلوتارک را ترجمه کرد
.
.
.
⚄ نیکولو ساگوندینو در کتاب تاریخ خود Otthomanorum Familia, seu De Turcarum Imperio Historia در ارتباط با تورکان وریشه های قومی و تاریخی وعادات و خصال آنها چنین مینویسد :
.
.
.
👈«ریشه ملت #تورک به بیش از ششصد سال قبل وبه #سکاها باز میگردد که در سراسر امتداد رود دن در ناحیه ی آسیایی آن زندگی میکردند، بدون خانه های مستقر و شهرهای یا اقامتگاه های ثابت، آنها در این جا و آنجا در دشتها در حرکت بودند و مانند یک رود از چشمه ای منتشر شدند،

 بیش از آن عادات عثمانیان معاصر به وضوح #سکایی است، مثلا ما میتوانیم به عادات ورسوم مشابه، به تشابه ظاهری بدن آنها و تشابه پوشش آنها، تشابه سوارکاری و نحوه ی پرتاب کردن تیر توسط آنها (تیراندازی پارتی) که یک تاکتیک نظامی خاص و رایج در بین ملت آنهاست اشاره کنیم، که میتواند این امر [سکایی بودن تورکان] را بدون هیچ شکی برای هر کس ثابت کند،

 تشابه زبان آنها و نحوه ی صحبت کردنشان ودر آخر نظام سیاسی آنها که در آن ذائقه ی آنارشیک سکایی خود را حفظ کردند، این #تورکها از هیچ شاهزاده ای جداگانه پیروی نکردند، بلکه گروه های مختلفی از آنها در جناح ها از رهبران مختلف و مقامات مختلف استفاده می کردند ، حدود صد و پنجاه سال پیش از این ملت بود که مردی به نام عثمان شروع به آشوب زدایی کرد و ودر هرجا که می‌توانست دست به جمع آوری غنائم زد »
.

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۵۱ محمد زنجانلو

استاد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 

.
⚄#تورکان_سکایی:
.
.
⚄فلاویوس بیوندوس Flavius Blondus مورخ ایتالیایی عصر رونسانس متولد شهر Flori در منطقه Romagna بود که در سالهای (1392 – 1463م) زندگی میکرد، او یکی از اولین مورخانی بود که در پرداخت به تاریخ سبک سه گانه عصر «باستان، قرون وسطی و مدرن» را به کاربرد، او نیز به عنوان اولین باستانشناس در تاریخ شناخته شده است. فلادیوس در کارنامه خود کشف اثر یونانی Cicero's dialogue Brutus و بازنویسی آنرا دارد، او سه کتاب دانشنامه در ارتباط با سایت های باستانی و ویرانه های روم نوشت که کتابهایی دقیق در تعیین اماکن آثار و توپوگرافی روم قدیم بودند، وآن هم در زمانی که آثار رومی کشف نشده و نا آشنا بودند. فلاویوس و همراه خود Leone Battista Alberti به کشف و مستند سازی آثار رومی پرداختند از این رو او نام اولین باستان شناس تاریخ را به خود اختصاص داده است
.
.
.
⚄فلاویوس در کتاب خود De Roma Triumphante در ارتباط با تورکها وریشه های قومی آنها مینویسد :
.
.
⚄متن لاتین صفحه ۲۷۵:
.
.
«Fuerunt et ipsi #Turci #Scythae ex iis quos #Alexandrum Macedonem intra Hyperborcos montes, ferreis clausisse repagulis, quum alii tradunt scriptores, tum beatus Hieronymus affirmat»
.
.
⚄ترجمه :
.
«#تورکان خود #سکایی بودند از [نژاد] همانها که #اسکندر مقدونی به واسطه ی دروازه های آهنین جلوی آنها سدی در کوه های هایپربوریان بست و دیگر مولفان نیز به نقل آن پرداختند و قدیس جیروم آن را تایید کرده است»
.

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۵۴ محمد زنجانلو

اسناد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 


مورخ بیزانسی مایکل آتالیاتس ( Michael Attaleiates ) متولد 1022 میلادی در کتاب تاریخ خود تورک های پچنک ساکن در بالای رود دانوب را سکا می نامد و مهر تایید دیگری بر تورک بودن سکاها میزند 

⚜ The skythians, who are popularly called pechenegs, crossed the Danube with all their people and soon establish themselves on roman territory ...

💠سکاها، همانها که عموما پچنک نامیده می شوند ، از رود دانوب گذشتند و با تمام مردم خود در  قلمرو روم  سکنی گزیدند ...

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۵۶ محمد زنجانلو

اسناد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 


⚄ شاهد عیان مورخ بیزانس مناندر : #تورکان_سکایی
.
.
مناندر بیزانسی مورخ شهیر بیزانس بود، او در شهر قسطنطنیه در اواسط قرن ششم پس از میلاد دیده به جهان گشود، اطلاعات کمی از زندگی وی در دسترس میباشد، اما در دانشنامه بیزانس Suda مربوط به قرن دهم پس از میلاد، شرح مختصری از احوال شخصی او ثبت شده، مناندر، آگاثیس مورخ یونانی را برای نوشتن کتاب تاریخ خود سرلوحه قرار داد، تاریخ مناندر از برهه ای شروع میشود که تاریخ آگاثیاس به پایان میرسد، و از دوره ظهور Kutrigurs در تراکیه در دوره حکمرانی جاستین ها در ۵۵۸م تا مرگ تیبریوسِ کنستانتینوپول در ۵۸۲م ادامه پیدا میکند
.
.
.
⚄ مناندر در کتاب خود صفحه ۱۱۷ #تورکها را که با پادشاه بیزانس جاستین دیدار کردند چنین توصیف میکند:
.
‌.
"When the #Turks who had formerly been called #Sacae sent an embassy to Justin conserning peace, the emperor decided to send an envoy to the turks, he ordered Zemarchus the Cilician who was at the time the general in comand of the eastern cities, to make ready for this."
.
.
⚄ ترجمه:
.
👈 وقتی "#تورکها" که قبلا "#سکایی" خوانده میشدند ، نمایندگانی برای امپراطور جاستین در ارتباط با معاهده صلح ارسال کردند، امپراطور تصمیم گرفت نماینده ایی به سوی آنها ارسال کند، از این جهت او به زیمارکوس سیلیسی که در آن زمان فرمانده شهرهای شرقی بود اطلاع داد که برای این امر آمادگی های لازم را انجام دهد
.
.
.
.
Source: The history of Menander the Guardsman Menander (Protector), Page 117 R. C. Blockley, F. Cairns

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۱:۵۸ محمد زنجانلو

استاد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 

.
⚄نامه ی پاپ واتیکان پیوس دوم به سلطان محمد فاتح، #سکاهای_تورک
.
.
.
⚄ پاپ پیوس دوم Pope Pius II رهبر جهان مسیحیت یکی از مشهورترین مولفین و نویسندگان عصر خویش بود، معروفترین کار او کتاب شرح حال اشخاص [بیوگرافی] در ۱۳ جلد است، او همچنین کتب فراوانی در زمینه تاریخ وادبیات از خود به جای گذاشت
.
.
⚄ پاپ پیوس بعد از شنیدن خبر فتوحات محمد فاتح در شام [واروپا] نامه ای به او نوشت ودر آن به سلطان محمد فاتح در مقابل تَرک اسلام و روی آوردن به مسیحیت وعده ی ملک، ثروت، احترام واطاعت مطلق داد، او در نامه اش مینویسد به تو لقب "Arbitell of the qurarels" تمام مسیحیان جهان را خواهیم داد، و تو را امپراطور یونان وشرق خواهیم خواند، تمام جهان مسیحیت و پادشاهانش از تو اطاعت خواهند کرد کلیسا و پاپ هم تو را ارج مینهد و از تو حمایت خواهد کرد تو تمام جهان لاتین را بدون هیچ جنگی و به آسانی فتح خواهی کرد وما با تو هیچ معارضه ایی نخواهیم کرد، قسمت حائز اهمیت در این نامه ی بلند نکات و حقایق تاریخی است که پاپ پیوس نیز به آنها واقف بوده، به اتفاق این قسمت از نامه را مطالعه میکنیم :
.
.
.
⚄ پاپ پیوس دوم به محمد فاتح :
.
.
"We understand that #your_origin is #Scythian and tradition holds that among the #Scythians there were many renowned warriors who held Asia in tribute for many centuries and pushed the Egyptians beyond the swamps"
.
.
👈 👈"ما مطلع هستیم که اصل ونسب شما #سکایی است ، وسنت اینگونه اقتضا میکند که همیشه در میان #سکایی_ها جنگجویان قدرتمندی وجود داشته اند، که آسیا را قرنها در دست داشته و توانستند مصریها را به ماورای تالاب ها عقب برانند"
.
.

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۰۰ محمد زنجانلو

اسناد و کتب تاریخی در اثبات تورک بودن سکاها و اشکانیان

 


💠 جواهر لعل نهرو تاریخدان ، سیاست مدار  و اولین نخست وزیر هندوستان در

 مجموعه کتاب سه جلدی  نگاهی به تاریخ جهان ( ترجمه فارسی محمود تفضلی ) که از

 جمله آثار ارزشمند این شخصیت سیاسی است به وضوح تورک بودن سکاها را تایید کرده است .
.
.
⚜ در صفحه ۱۷۳ از جلد اول نگاهی به تاریخ جهان میخوانیم ؛ 

بعد نوبت به هجوم "سکاها" فرا رسید که به تعداد زیاد در تمام نواحی شمالی و غربی هند

 پراکنده شدند . سکاها یکی از قبایل تورک های صحرا گرد بودند ...
.

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۰۳ محمد زنجانلو

استاد و کتب تاریخی در اثبات تورک بودن سکاها و اشکانیان

 


⚜ #سکاهای_تورک در منابع تاریخی

شرق شناس فرانسوی و مبلغ مسیحی Évariste Régis Huc در (۱۸۱۳ - ۱۸۶۰ م) بیشتر به خاطر کتاب خود سفری به تاتارستان، تبت و چین مشهور است ، او از طرف کلیسای فرانسه مامور به ترویج مسیحیت در شرق آسیا شده بود، پس از سفر به آنجا بیشتر عمر خود را صرف آشنایی با لغت ، تاریخ و فرهنگ تورکان تاتار کرد ، او در کتاب خود در مورد تاتارها چنین مینویسد :  
.
.

CHAPTER XI ... The #Tartars, descended from the ancient #Scythians, have preserved to this day the dexterity of their ancestors in archery and horsemanship, the early part of their history is veiled in obscurity, enveloped as they are by the wonders and prodigies of the exploits of their first conquror Okhous-Han [Oquz-Khan] who seems to be the Madyes of Herodotus. This illustious leader of Scythian hordes carried his arms into Syria, and reached eaven the confines of Egypt ...
.
.

❇ ترجمه صفحه ۳۰۷ :فصل یازدهم : 

#تاتارها از نسل #سکاهای باستان هستند ، که تا امروز از مهارت های اجداد خود در #تیراندازی و #سوار_کاری محافظت کرده اند ، بخش اولیه تاریخ آنها در اغماض و پوشش است، همانطور که آنها توسط شاهکارها وشگفتی های اولین فاتح خود اغوزخان که به نظر میرسد مادیس مورد نظر هردوث بوده هستند ، این رهبر برجسته ی ملت سکایی ارتش خود را به داخل سوریه کشاند و حتی تا مرزهای مصر پیش روی کرد ...

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۰۵ محمد زنجانلو

استاد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 

.
About the period 174-160 B.C. the Sakas, originally a tribe of Turki pastoral nomads dwelling north of the Upper Jaxartes, were driven out by the Yueh-chi or Kushans, another Turki tribe, and moved southward.
.
📚Reference : Antiquities Of India , Lionel D. Barnett , Page 41
.
.
ترجمه :

👈 در حدود سال های 174-160 قبل از میلاد #سکاها ، در اصل قبیله ای از عشایر #تورک بودند که در شمال رود سیحون ساکن بودند. آنها توسط یک قبیله تورک دیگر ،یوچی ها یا کوشان ها ، بیرون رانده شدند و به سمت جنوب حرکت کردند.
.
📚منبع: تاریخ باستان هند ، لیونل بارنت ، صفحه ۴۱

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۰۶ محمد زنجانلو

استاد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 


⚜ فیلیپ اسمیت #تورکان_سکایی

  Philip Smith مورخ بریتانیایی قرن نوزدهم میلادی و مؤلف کتاب تاریخ جهان History of the world در کتاب خود تاریخ باستان شرق در مورد سکاها مینویسد :
.
.

 The #Sacae were, in fact, the #nomad race whom the Persians found on their northern frontier, along which they extended from Asterabad to Balkh, in the area, and probably as the #ancestors, of the present #Turcomans and #Uzbeks. The Sacaa appear to have belonged to the #Turkish stock ...

⚜  ترجمه  صفحه ۴۷۴ : 

👈 سکاها در واقع بومیانی بودند که فارسها در مرزهای شمالی خود یافتند، که از محدوده ی آسترآباد تا بلخ ممتد بودند، که احتمالاََ همان اجداد #ترکمن ها و #اوزبک ها هستند. آنچه که مشهود است این است که سکاها متعلق به نژاد #تورک بودند ...

۲۲ ارديبهشت ۰۰ ، ۰۲:۰۹ محمد زنجانلو

اسناد و کتب تاریخی در تایید تورک بودن سکاها و اشکانیان

 

⚜ #سکاهای_تورک  سیموکاتا 

تئوفولاکتوس(به یونانی: Θεοφύλακτος) یا تئوفیلاکت سیموکاتا تاریخ‌نگار بیزانسی سدهٔ هفتم میلادی همدوره با فرمانروایی امپراتور موریس و هراکلیوس . او را واپسین تاریخ‌نگار بزرگ سده‌های میانهٔ بیزانس می‌دانند.

#سیموکاتا هم مانند بسیاری از تاریخ نگاران دیگر تورک بودن سکاها را تایید کرده است . عین نوشته سیموکاتا در کتاب تاریخ او چنین است:
.
.

⚜ Now Chosroes was unable to endure the climax of his misfortunes, and with a handful of bodyguards he escaped from this great and most unexpected peril as fast as his feet would carry him. And having thus been ousted from his kingdom, he left Ctesiphon and crossed the river Tigris; he was in despair about exactly what to do; some advised him to approach the eastern #Scythians, whom we are accustomed to call #Turks ...
.
.

⚜ حال، خسرو قادر نبود بدبختی ها را که به اوج خود رسیده بودند، تحمل کند و با چند محافظ او از این خطر بزرگ و غیرمنتظره با سرعت هرچه تمام فرار کرد و از قدرت کناره گرفت و تیسفون را ترک کرد و از دجله گذشت. او نمی دانست چه کند. برخی ها به او پیشنهاد کردند که نزد #سکاهای شرقی برود همان ها که به صورت مرسوم #تورک نامیده می شوند ...

خخخخ شما پانطورک ها که تا دیروز میگفتید تاریخ ایران جعلیه  و   یهودی ها اومدن برای ایران تاریخ سازی کردن حالا میگین اشکانی ها طورک بودن؟! :)))) نابخردان هیچی ندار حداقل میخوایید یه مشت کسشر تحویل ملت بدید, از قبل با همدیگه هماهنگ کنید که  انقدر ضایع نشه:))))

اشکانیان کاملا قوم ایرانی تبار بودن و اصلا هیچ ربطی به طورک مغولی نداره. منتهی سر اینکه از نسل سکاها بودن یا نبودن بحثه که در هر دو صورت تفاوتی در اصل ماجرا (یعنی ایرانی تبار بودن اشکانیان) نداره چون سکاها هم قوم ایرانی تبار بودن. برای اثبات حرفم همین قدر کافیه بگم سکاها اجداد تپوریان یا مازندرانی های امروزه هستن. برای فهمیدن همین مطلب دیگه فقط کافیه یه سرچ ساده تو گوگل کنید که دیگه کنتور نمیندازه. حالا هر وقت تپوری ها تورک شدن, سکاها هم تورک میشن. پس در نتیجه در هر دو حالت اشکانیان ایرانی تبار بودن. البته ما بر این باوریم هموطنان آذری و اهل آذربایجان, مردم ایرانی تبار هستن. ولی حالا یه عده دوست دارن خودشون رو طورک و از تبار چنگیز مغول بدونن دیگه به ما ربطی نداره.

اشکانی ها یا آرشاکیان (آرشاهیان) از نژاد سکا نبودند آنها از خون آرشک بودند و آرشک رئیس قبیله پرنی بود و قبیله پرنی خودش یکی از قبایل داهه بود پس بنابراین تا اینجا اشکانی ها از قبایل داهه هستند و در این شکی نیست.اما پس از شورش داهه ها علیه یونانی ها بلافاصله قبایل پارتی مثل قبیله اسپهبد پهلو و قبیله سورن پهلو و....به کمک داهه ها شتافتند (پهلو پسوند قبایل پارتی بود و به همان معنی پارتی هست اما داهه ها پارتی نبودند ). دلیل این شورش انتقام کشتار طوایف و بزرگان قبیله داهه و آزادی از اسارت یونانی ها بود زیرا داهه ها در جنگ داریوش سوم هخامنشی با اسکندر با وفاداری بسیار از او پشتیبانی کرده بودند و اسکندر را دچار زحمات کردند و اسکندر هم پس از پیروزی به بسیاری از داهه ها تاخت.
داهه ها که بودند پاسخ بسیار آشکار هست (البته اگر از سخنان دانشمندان چند صد سال اخیر که نه داهه ها را می شناختند و نه از سکاها خبری داشتند فاکتور بگیریم) و تنها باید به سخن مورخان کهن و بسیار معتبری که در روزگار اشکانیان یا وجود قبیله داهه زندگی میکردند توجه کنیم:
هرودوت(همزمان با داهه ها میزیسته در ۲۵۰۰سال پیش ): هرودوت  میگوید پارس ها از ده تا پانزده قبیله دارند سپس قبایل را یکی یکی نام می برد تا آنکه به چهار قبیله پارسی چادر نشین پایانی میرسد و میگوید داهه ها یک قبیله چادر نشین پارسی هستند/پس تا اینجا مشخص شد نه آرشاک و نه اشکانی ها سکایی نبودند بلکه یک قبیله پارس بودند
آریان(همزمان با حکومت اشکانی ها میزیسته در بیش از ۲۳۰۰سال پیش):او میگوید شاهان اشکانی از نسل اردشیر هخامنشی (ارتخشتر هخامنشی) هستند و به این موضوع افتخار میکنند/پس اینجا هم آشکار شد اصلا شاهان اشکانی از نسل بازماندگان شاه پارسی هخامنشی یعنی اردشیر بودند
خود اشکانی ها: آنها خود را از نسل پارسی ها و هخامنشی ها میدانستند 
با این نکات و این که تمام الواح و متون پهلوی و اشکانی به زبان پهلوی پارسی هست و نام های پادشاهان همه آریایی و پارسی هست و نام شهر ها و.....ایرانی هست بهتر هست که دیگه نگیم ۱۰۰سال پیش فلانی اومد از فلانی نقل کرد که اون از یه دوره گردی شنیده بوده که اشک اول کره ای بود ولی حتی کره ای هم نبود  ادای کره ای ها رو  در می آورده اون در اصل از نژاد سامورایی های ژاپن بوده دلیلشم مشخصه چون  توی دعوا شبیه کاراته بازا مشت می زده 

 مهرداد شاه اشکانی خود را از نسل پارسی میدانست و در زمان او  گروهی از سکاها که مردمی آریایی بودند تحت فشار مردمی دیگر به قلمرو اشکانی آمدند و او خواست با انها بجنگد اما سکاها گفتند ما تنها میخواهیم از سرزمین شما به غرب برویم زیرا مردمی دیگر به سرزمین ما هجوم آورده اند  سرانجام سکاها به عنوان بخشی از سرباز ها در ارتش شاه مهرداد مشغول شدند اما در روز وقوع یک جنگ آنها بسیار دیر تر از مهرداد و سربازان پارسی و پارتی و حتی یونانی وارد میدان شدند و این موضوع مهرداد را از آنها بسیار خشمگین کرد و بنابراین گفت به سکاها چیزی به عنوان دستمزد تعلق نمیگیرد زیرا به موقع وارد کارزار نشدند و بنابراین سکاهای خسته از جنگ بر مهرداد شوریدند چیزی نگذشت که دیگرانی از جمله یونانی ها نیز به سکاها پیوستند بنابراین مهرداد با ارتش  کوچکی و بی بارانه به سکاهای معترض حمله کرد اما شکست خورد و در میدان جنگ کشته شد بنابراین اشکانی ها نه تنها سکایی نبودند بلکه گاهی با آنها در جنگ بودند هرچند بعضی سکاها با اشکانی ها هم مرز بودند اما سکایی دانستن اشکانیان دروغ و جعل تاریخ هست و اشکانیان بر پایه مستندات قاطع تاریخی از نژاد پارسی بوده اند که با پارت ها متحد شده بودند و در واقع انتقام هخامنشی ها و کشتگان قبیله پارسی داهه را آرشاک(آرشاک یا آرشاخ یا آرشاه همان آرشک هست زیرا در سکایی شاه را شاخ گویند

با سلام

آنچه مشخص هست نیازی به تعبیر و تفسیر ندارد پس نیازی نیست برای یافتن پیشینه داهه ها برویم سخن فلان نویسنده عرب را در چند صد سال پیش تفسیر کنیم یا به نویسنده ای اروپایی در چند ده سال پیش اتکا کنیم زیرا جناب هرودوت و آریان در چند هزار سال پیش که از نزدیک هم میتوانستند با چشمان خود هم داهه ها را تماشا کنند و هم اشکانی ها را ببنینند در کتب علمی و تاریخی خویش گفته اند که آقایان عزیز آسان بدانید و خود را عذاب ندهید که داهه ها جزو طوایف پارسی هستند(یکی از چهار طایفه چادر نشین پارسی هستند)  و نام آنها را در زمره طوایف ماد و پارت یا سکا نیاورده اند (با آنکه به طوایف ماد وپارت و سکا در کتب خودشان پرداخته اند) پس بحث بر سر بدیهیات و چیز های آشکار برای چیست؟؟

 

 

پس اگر داهه ها پارسی بودند چرا بعضی افراد امروزه آنها را سکا میدانندد؟ 

زیرا هرودوت میگوید داهه ها پارس هستند اما زبان آنها کاملا پارسی نیست بلکه زبان داهه ها نیمه مادی و نیمه سکایی هست که این موضوع به آن دلیل هست که داهه های پارسی سالها در همسایگی و نزدیکی قبایل مادها و قبایل سکاها زندگی کردند پس زبانشان شبیه ماد ها و سکاها شد اما از نژاد پارسی بودند و البته باید دانست که زبان پارسی باستان با زبانهای ماد و سکایی بسیار شبیه بوده است به طوری که طبق سخن مورخان کهن که در همان زمان ها میزیسته اند سکاها و ماد ها و پارس ها به آسانی زبان یکدیگر را متوجه می شدند و تفاوت آنها در حد تفاوت لهجه ها یا گویش های یک زبان بوده است

به داهه ها در گذشته دایی یا داهه یا داهی میگفتند اما‌باید بدانیم در زبان پارتی اشکانی به انتهای بعضی اسم ها گ یا ک می افزودند مثلا پارس می شود پارسیک و داهی می شود داهیک بنابراین پارت ها و اشکانیان به داهه ها داهیک میگفته اند اما بازماندگان امپراتوری اشکانیان امروزه کجا هستند؟آیا غیب شده اند؟آیا نامشان ناپدید شده است؟نه داهه ها امروز مردم غرب افغانستان و تاجیکستان و بخش هایی از ازبکستان هستند این مردم امروزه خودشان را تاجی یا تاجیک می نامند و تاجی =داهی و تاجیک=داهیک هست (تبدیل د به ت همچنین ه به ج کاملا طبیعی هست در زبانهای ایرانی)که تاجیک ها به عنوان مردمی پارسی زبان و فارس به حساب می آیند و خودشان را فارس می دانند و در گذشته نیز مردم غیر ترک را تاجیک یا تاجی می نامیدند تاجیک ها مردمانی آریایی نژاد و فارسی زبان و بازماندگان راستین اشکانی ها هستند که آزمایش های ژنتیک آنها را به عنوان مردمی آریایی نشان می‌دهد که بنابراین ترک یا عرب نیستند و دارای درصد بالایی از ژن raهستند.در ۲۳۰۰سال پیش در ترکمنستان نیز قبایل تاجیک یا همان داهیک زندگی میکردند اما از حدود چند صد سال پیش به قبایل ترک به ترکمنستان مهاجرت کردند و ترکمنستان ترکمن زبان شد.

ترک های قبچاق و قرقیز و ازبک  که امروزه در آسیای میانه زندگی میکنند از نسل مردمانی زرد پوست شمال چین هستند و با سکاها که در گذشته های دور در آسیای میانه و جاهای دیگر زندگی میکردند تفاوت دارند و کاملا از هم جدا هستند زبان سکاها و پوشش و ژنتیک آنها و....امروز کاملا مشخص می‌کند سکاها آریایی هستند .

در آذربایجانِ ایران هیچ گاه هیچ مردم سکایی نبودند مگر در برهه ای کوتاه در دوران ماد که شهر سقز احتمالا یادگار آنهاست

آذربایجان در گذشته ماد کوچک نام داشت و احتمالا چند قبیله ماد هم در آن زندگی میکردند 

اما به طور کلی ریشه آذربایجان به هیچ قوم سکایی نمیرسد و سکاهای آذربایجانی وجود نداشتند مگر آن سکاهای مهاجر در زمان مادها که ساکنین اصلی نبودند و مهاجر بودند و قبل انها پارتها و مادها و حتی شاید پارسها در آذربایجان بودند

اقوام بومی آذربایجان غربی و شرقی مثل ماناها و...هم احتمالا کُرد بودند مثل کردهای اورمانای امروزی در اورامانا(اور+مانا=کرد اورامان) و البته چند شهر ماد نژاد هم احتمالا در آذربایجان بود و امروز هم بازماندگان این آریایی ها در آذربایجان هستند و زندگی میکنند

اما باید دانست در طول تاریخ ترک های بسیاری به آذربایجان ایران مهاجرت کرده اند و سالها هم آذربایجان پایتخت ترک ها بوده است پس امروز هم در آذربایجان بازماندگان آن ترک ها هستند و زندگی میکنند مثل ترک های سلجوقی و غزنوی و آق یونلو و قراق یونلو و .....

پس بهتره بدونیم امروز در آذربایجان هم ‌کسانی هستند که شاید اجداد پدریشون آریایی بودند و هم کسانی هستند که شاید اجداد پدریشون ترک بودند هر چند که شاید چهره هاشون به هم شبیه باشه ولی اجدادشون متفاوت هست.بنابراین این بحث که یکی بگه همه آذری و آریایی اند و دیگری بگه همه ترک و نا آریایی اند یه مسئله نسبی هست .

 

 

 

اشکانیان ایرانی هستند و هیچ ربطی به تورک و ترکمن ندارند البته با تمام احترامی که برای ترکمن ها قائلم.واقعیت های تاریخی رو نباید سرقت کرد.تمام مورخین و دانشمندان میگن اشکانیان ایرانی هستند.

پان ها و متعصب ها نه درکی از آدمیت دارند نه وطن.

درکی از یکی بودن فرهنگ و تنِ مردمان نیمی از اسیای میانه تا عراق و اناتولی و یونان ندارند.فقط تعصب دارند.

به شدت میخواهند تمدن و کشور و وطن را که مرز و سیم خار دار نمیشناسد،شاخ و دم دار جلوه دهند و بگویند چون 2000 سال پیش اسم ایران ایران نبوده،چون 5000 سال پیش لهجه تهرانی مد نبوده و صد سال است که مد شده،

پس ایران کشور جعلی و صد ساله است.

یا پان فارسی که جوری میگه 2500 سال شاهنشاهی انگار قبل اون انسان وجود نداشته.

جوکهایی که در کشور های مدرن و پیشرفته بگید بهتون میخندن.

احمق ترین ادمای جهان نژاد پرستان هستن.

خیلی ببخشید ولی گوه خورده کسی هم که بگه هویت طلب هستم.

اول اینکه هویت رو طلب نمیکنن اول حرف زدن یاد بگیرید.

دوما هر پان،پان فارس پانترک و...

 گفت ما کوروش داریم ما اریایی هستیم یا دیگری گفت اشکانیان ترک بودن،

سریع یقشو بگیر بگو منظور؟

اینا رو میگی که ما از اونها یاد بگیریم،سودی ببریم،عبرتی بگیریم،دانشمون بالا بره یا فقط میخوای بگی من از قوم پر افتخاری هستم من از اونجای فیل افتادم و فرق دارم؟

هر کس اومد گفت تو بی هویت و بی تمدنی یا گفت تو بی ریشه ای مثل اون گاو نباش جوابشو مثل خودش نده بگو دمت گرم پس باید از تو یاد بگیریم

و قانون اساسی رو بدست تو بدیم.بگذار با این حرف حال کنه. محل سگ به این ادما بگذاری احساس بزرگی میکنند.

انسان یک بار میاد دنیا و این ابلهان درد بشر ندارند بلکه ذهنشون رو با مزخرف پر کردن و با تعصب هم تا اخر عمر خواهند مرد.

گیرم پدر تو بود فاضل از فضل پدر تو را چه حاصل.

هر وقت تاریخ رو گفتیم که یادآور این بشیم که پیشرفت و فن کشور داری رو چقدر مثل قدیم ها دوباره میتوان یاد گرفت،اونوقت عالیه دمتون گرم.

من خودم ترک نیستم یک لر هستم ولی

اگر اشکانیان ترک بودن دمشون گرم باید از ترک ها یاد بگیریم.من فکر میکنم بهترین حکومت ایران بوده و خوندن در مورد مجلس مهستان و...واقعا شگفت زده کننده است.

اسلام وعلیکم عزیزان،میشه یه نگاه به لباس اشکانیان بکنین بعد به لباس بلوچ های امروزی هم نگاه کنید به فرهنگ زندگی اشکانی ها وبلوچا نگاه کنید به غیرت داشتن روی زنان و،،،،، حقیقت تاریخ اینه پارس ها همیشه به ایران و ایرانی  خیانت میکردن خیلی واضحه بلوچا اشکانین تاریخ ثابت کرده،یه روزی میرسه انتقام میگیریم از امثال اردشیر بابکان 

۲۰ آذر ۰۰ ، ۱۸:۳۴ ایرانی باغیرت

خطاب به اون بختیاری کوسکش اخه کوسکش فکر کنم اریایی ها خیلی گاییدنت حروم زاده ترک خر چه به تمدن شماها ک دربه در کونی هستین پاچه خاری ما ایرانی هارو میکنید یه مشت ترک خر کوتوله کوسکش بی ناندس بی هویت بی فرهنگ بی شعور ترک هایی خر هیچ تمدنی نداشت اگر تو تاریخ نگاه کنید و اون چشم هایی گورتون رو باز کنید ایران از سه بخش تشکیل شد 

باتمام-احترام-برای-همه-اقوام-ماقوم-برترنداریم-همه-برابرهستیم-متاسفانه-بااین-کتاب-تاریخی-که-فقط-درتاریخ-همش-حرف-ازهخامنشی-ساسانی-بوده-بایدم-بهترازاین-نباشه-روزگارماچون-البته-ناگفته-نماندهمینطورسلاطین-سلجوقی-درکتب-تاریخی-سلجوقیان-روم-یعنی-کل-روم-راباان-شوالیه-های-مخوفشان-تحت-تصرف-داشتن-درجواب-به-ان-کسانی-که-به-تورک-توهین-میکنندمیگویندتورک-خرکاش-سلاطین-سلجوقی-جلوی-رومیهارانمیگرفتن-حمله-میکردن-به-ایران-تابازتاریخ-تکرارشودماننداسکندریاحملات-اعراب-که-این-فارس-وپیروانش-درکنارگفتارفارسی-که-بیشترین-کلمات-عربی-ودری-پشتونها-کمی-هم-کلمات-رومانی-اضافه-میشد5درصدانگلیسی-اخه-اصالت-ازچندجاچندنفرخیلی-بدهااقااثلن-اشکانی-پارت-مال-شمافارس-مهم-نیست-ماترکهاحکومت-کردیم-دررابطه-بااونی-که-میگه-تورک-خریادت-نره-کیرخرهم-کلفت-بوده-درازشیرخرم-پرازخاصیت-تازه-ان-خردرعطاریهااستفاده-میشه-ولی-توپان-اریایی-هرجاتورکهاهستن-مخصوصن-پیروانت-کوردهالرهالکهاتاتهامثلن-درمنطقه-من-قاراقان-ابگرم-اوج-درتهران-معرفن-به-قرقانی-بازاراهن-اونایی-سروکلشون-شکسته-توبازاراهن-یاشادابادخ-مختاری-همان-اقوامی-که-وحشیگیری-میکننددرنهایت-به-دست-قرقانیهایامیرن-پیش-خدایاسگ-کش-میشن-متاسفانه-مناطق-قاراقان-باتوجه-به-اثارباستانی-چندهزارساله-رایاربط-به-کوردیاتات-یالک-لرمیدهن-اقوام-قوتتی-صحرانشین-ابگرم-اوج-قزوین-خمسه-زنجان-رزن-دمق-ساوه-شهسون-کبوتراهنگ-بهارلاله-جین-ازندریان-جورقان-فامنین-هودرج-اسدابادخاکریزیهای-نترس-شجاع-همینطورجورقان-قاراقانیهای-شجاع-نترس-جنگجواقوام-بهارلواستاجلواینانلوبیات-شاملوهمان-لولوبیهای-ساکن-درکوههای-اوج-سویوخ-بلاغ-تاسویوخ-بلاغ-ارومیه-الان-اسم-مناطق-تورک-راعوض-کرده-به-نام-مهابادوکوردهارابه-دلایل-سیستماتیک-کوچانده-اززمان-رضاپالانی-تاتمام-اثارباستانی-مربوط-به-تورکهاازان-خودکرده-درنتیجه-ماترکهاروبی-هویت-ساخته-دراسدابادهمدان-یوردافشارتورک-دیگرخبری-نیست-یاترکیب-شدن-همان-تجزیه-شدنباکوردهایاخودهمدان-لکهالرهافارسهاانقدرتاثیرگذاشتن-رومردم-تورک-شهرهمدان-انهاهم-دیگربه-فارسی-یالری-صحبت-میکنندچرااینان-ازتاریخ-درس-عبرت-نمیگیرن-ماقوم-برترنداریم-با60درصدجمعیت-تورک-حق-پخش-شبکه-تورکی-نداریم-ازتاریخ-هم-که-حرف-میزنیم-مهاجرتورک-خانده-میشویم-ببینیداین-حرفهاگفتنش-صحیح-نیست-چون-دیگه-الان-ازان-حکومتهاخبری-نیست-درخودمنابع-اشوری-واورارتویی-درهنگام-لشگرکشی-به-مناطق-اذربایجان-ازقومی-به-نام-توروکی-وتوریخی-یادشده-ازصدتامنبع-بالاترخبرازفتح-وشکست-این-اقوام-داده-به-دست-اشوریان-اورارتوییان-درنهایت-بااتحاداین-اقوام-قوتتی-لولوبیهاصابیرهااذها-هونهاتوروکیهااشوریان-شکست-سنگینی-سگ-کش-شدن-نابودشدن-همان-قبایل-مانناییهامتحدشدن-مادهاراتشکیل-دادن-متاسفانه-این-هرامزاده-هامادومانناراارتباط-میدن-به-کوردیاتات-ازصدوپنجاه-سال-پیش-کوردهاوتاتهاروکوچانیده-به-سمت-ارومیه-همدان-زنجان-حال-بعدازگذشت-چندسال-زادوولدطبیعی-دیگه-اسم-مناطق-راهم-یاعوض-کرده-به-کوردی-کتاب-تاریخم-فقط-تاکیدبرساسانی-هخامنشی-واینکه-تورکهامهاجرمهاجم-بودن-تمام-منابع-ارزشمنداب-معادن-سنگ-نفت-غیره-چپاول-درمناطق-اذربایجان-البته-یه-چیزی-به-خودلکهاکوردهالرهاتاتهابگم-اخه-بدبختی-اینجاست-حق-خودتونم-نمیدن-توخودسرزمینهای-شماهاهم-دیدم-بعضیهایابیشتریهاتوفقروبدبختین-اصفهان-خوزستان-سیستان-یاچراراه-دوربریم-همین-تهران-یکسریهااون-بالابالاهامیخورن-میخابن-ماشینای-انچنانی-ولی-بیشترمردم-توفقروبدبختی-خانه-فسادالان-خداروشکرقدرت-دست-ترکهانیست-والاتمام-اختلاصهادزدیهاقاچاق-رامینداختن-گردن-تورک-قدرت-دست-فارس-ازاینهابگذریم-من-بعضی-وقتهافکرمیکنم-چرابایدیک-انسان-یک-انسان-دیگرروبکشه-ولی-الان-بااین-رفتارهابرخوردهایی-ازدیگراقوام-میبینم-بایدخون-خونریزی-بشه-یه-وقتایی-بدنیست-درچهارگلوبندک-پانزده-خردادافسرراهنمایی-رانندگی-فارس-بودسال-70-تویکروزیکی-ازهمشهریایی-منوده-بارجریمه-کرداصطلاحن-توتهران-به-مامیگن-قرقونی-یاقرقانی-تورک-قاراقان-بنده-خدانیسان-سوارکارمیکنه-بانیسان-سراخربانیسان-جلوی-دیدگان-همه-به-نقل-ازکسبه-بانیسان-ازروی-افسرردشد-کشتتش-درکوردان-کرج-هم-همینطوردربازاراهن-تهژان،همین-اعدام-بابعضی-ازاقوام-سریاوه-گویی-توهین-کردن-به-تورک-دعوادسته-جمعی-شدزدن-کشتن-سروکله-شکست-دقیقن-مانندتورکان-سلجوقی-یکی-ازپایتخهایشان-برجهای-دوقلوابگرم-قاراقان-است-درمقابل-رومیهاجنگاورجنگجوبوده-همزبانهای-عزیزبچه-های-شهرک-جونقان-چهارمحال-هم-ازخون-ماهستن-منظورتورکان-جونقانی-قشقایی-نه-ترکیبی-لرنه-فقطتورک-قشقایی-جونقانی-درمنطقه-همدان-شهرجورقان-راداریم-تورکان-قشقایی-اینان-هم-خون-ماقاراقانیها-هستن-دردل-بختیاری-معروفن-به-شجاع-نترس-دلداردقیقن-درهمان-جونقان-تورک-نشین-شهرک-کیان-اثارباستانی-مربوط-به-سکاییان-قشقاییان-پیداشده-که-تورکان-قشقایی-ساکنین-اصلی-این-مرزوبوم-بوده-بلکه-ازچندین-هزارسال-قبل-مهاجرت-کردن-وسکنی-گزیدن-متاسفانه-تمام-اثارباستانی-راارتباط-یابه-لرکوردتات-فارس-داده-وماکه-ساکنین-اصلی-این-مناطق-بوده-مهاجرخانده-میشویم-احتمالن-اثارباستانی-مربوط-به-مشکین-شهرشهریئری-قوشاتپه-اراتتانزدیک-به-10000هزارسال-است-فارس-لرکوردتات-خنده-داردرساووج-بلاغ-کرج-منطقه-کلن-تورک-بومی-تورک-اثارباستانی-مربوط-11هزارسال-قبل-منحثربه-فردچه-فاییده-اگربه-اریایی-باشه-یا-کوردلرتات-ماهم-ماتورکا-این-وسط-رفته-گربودیم-هیچی-بلدنبودیم-یک-مشت-اساتیددزداختلاصگرازشوراهاگرفته-تادیگرجاهاهمه-دزداختلاصگربه-امدن-نوشتن-سوادیاددادن-ماهیچی-بلدنبودیم-ایناامدن-به-مازندگی-کردن-یاددادن-یه-مشت-اختلاص-گردزد

۰۸ دی ۰۰ ، ۰۱:۳۲ اردوان اشکیانی

دوست گرامی! ضمن درود

من هم اصلا فرض میکنم اشکانیان فارس نبوده و ترک یا ترکمن یا حتی سرخپوست بودند منتها با این نوشته ها که هیچ سر و تهی ندارد که نمیتوان چیزی را ثابت کرد!

حال سئوال است است:
1. لطفا بفرمائید آیا در نامهای ترکی و ترکمنی یک مورد نامهای فرهاد و گودرز و مهرداد و............. وجود داشته است؟

2. کدام ترکمنی دینش مهرپرستی بوده؟....ترکمنها که دینی نداشتند؟

3. آیا میشود آنها ترکمن باشند اما نوشتارشان ترکمنی نباشد؟... هنوز دنیا اونقدر شلوغ نشده که هرکی برای خودش یه ادعائی بکند و برود! کتابت مانی و سکه ها و بعضی کتیبه های بجا مانده زیانی غیر ترکمنی است در اصل آنها ریشه در زبانهای ایرانی دارد.............. من ده ها کتاب و مقاله در این مورد خواندم که همش نویسندگانش محققین خارجی بودند در هیچ جا اشاره نشده که زبان آنها ترکی یا ترکمنی بوده................ در مورد نژادشان من حرفی نمیزنم چون هنوز آزمایشهای ژنتیکی روی استخوانهای انها انجام نشده!

4. تاریخ و محققین معتبر آنهم غیر ایرانی بما میگویند قبایل ترک از قرن 9 میلادی از کوههای آلتائی به منطقه خاورمیانه و ایران سرازیر شدند یعنی قبل از آن در این منطقه ترکها و ترکمنها زندگی نمیکردند.......... بعد شما با یک سند که اصلت آن هم مشخص نیست که در چه زمانی نوشته شده اشکانیان را ترکمن میدانی؟!

اینگونه مطالب گمراه کننده است و نه سودی برای شماد دارد نه دیگران
سپاس از شما

درد بی ریشگی و دست درازی به داشته دیگران، دامنگیر شما تنها نیست. همه جمهوری های تازه پدید آمده از فروپاشی کشور شوراها به این درد گرفتارند. ندیدید سران جمهوری باکو چه مزخرفاتی به هم می بافند که حتی موجب تمسخر مردمان عادی و هم دانایان آن ها می شود؟

خود را بیش از این مضحکه نکنید.

جالب است برخی دوستان که میگند پانترک ها اشکانیان را تورک میپندارند پس حتماً ژوستین یونانی هم پانترک است🤣🤣🤣🤣😂😂

واقعا که شما پانترکا شور جعلیات را دراوردین اخه زبان اشکانیان ترکمنیه یا دینشون شمن باوره یا اسم شاهانشون فرهاد مهرداد و ...تازه شما یک نگاه به اشعار شاهنامه ننداختین 

۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۵:۰۸ آیلین کشکولی

حرف های زیادی انجی چپ و راست به همدیگه زده شد.

مثل خیلیا که در رابطه با ترک ها چیز های به این کریهی و زشتی و ......... رو نوشتن

اولا همین یونان زمانی از استان های ایران بود و در زمان هخامنشیان چین،یونان،روسیه تااااا........ از استان های ایران بودن و در کنار هم دوستانه زندگی می کردن منتها الان مسنقل شدن.

متاسفانه به ما قشقایی ها هم از چپ و راست تهمت های دزد،ازبک،مغول،مهاجر......... چرت و پرت های گفته میشه.

اول اینو باید بدونیم قومی بر قوم دیگر برتری ندارد،هییییییچ نژاد خاااااالص آریایی یا ایرانی وجود ندارد،همونطور که میدونید ترکان ایران هیییییچ همخوانی با مغول ها ندارند.

قشقایی ها قفقازی هستند

آذری ها قفقازی هستند

اونهایی که میگن فبلا آذربایجان ترک نبوده عارض باشم:

ما ترکان ایران ربطی به مغول ها نداریم

سلجوقیان کل ایران رو فتح کرده بودن چطور الان شیرازیا یا یزدیا یا لر ها ترکی صحبت نمی کنن!

مغول ها درسته به اردبیل و تبریز و....... مناطق ترک نشین شمال غرب ایران حمله کردن،مغول ها به لرستانم حمله کردن چرا اونا ترکی حرف نمیزنن!

الان اگر قزلباش ها نبودن شما بایستی افغانی صحبت می کردی یا عثمانی بودی،چون اگر تاریخ رو خونده باشید قزلباش ها ۳ قرن تمام از ایران محافظت کردن......

همین نادرشاه افشار متولد (درگز) ۲۱ سال حکومت کرد ولی ۲۰ سال تمااااام فقط جنگ داشت با دشمنان ایران.

همین ترکمن ها،قشقایی ها،ترکان آذری،خلج ها......... همه پر افتخارن

راستی همین خلج ها با قسمتی از مغول ها درگیر شدن که برنده شدن.

در ضمن جدیدا چشم مجسمه سلجوقی که میگید مغولی و چینیه شما یه بار بیا تخت جمشید،چشم آدمای حک شده رو ببین بعد بگو سلجوقیان چینی بودن.............

در رابطه با زبان کردی اورامی و ترکی جدا داره بگم:

اوستایی:آثِر

کردی اورامی:آتِر

ترکی:اُت

بنده بسیار بسیار کرد ها رو دوست دارم به خصوص اورامی ها را که پر از اصالت و زبونشون ربط به اوستایی داره❤

راستی چنگیز خان زمانی که میخواست به ایران حمله کنه ترکمن ها رو به خودش جذب کرد بعد بهشون خیانت کرد.

آخه مگه میشه به این ترکمنهای ایرانی به این نازنینی رو بگیم مغولی وحشی😟😘

تنها قبیله ترک بین مغول ها تاتار ها بودن.

تاتار هایی که بین مغول ها بودن هم باهاشون مشکل داشتند و علاقه مند نبودن برن زیر سلطه مغول ها.

بهتره برید زندگی نامه چنگیز رو بخونید

(چنگیزخان مغول خونخوار ترین انپراتور جهان)

در حالا حاضر زبان ترکی سومین زبان زنده دنیاس

بهتره بگیم که مغول ها شاااااااید شاااااااید شاخه ای از زبان ترکی حرف میزدن.......

در رابطه با نماد IYI تمغای مشترک ترکان قفقازی و آغوزی هم تحقیق کنید........

خودتونم میدونید کلمه (مغول)خیییییلی نا پسند و زشته به کسی زده بشه پس با احترام تر برخورد کنیم.

زنده باد ایران و تمام اقوام

آیلین شیرازدَن

همدیلی لَریم هَر یِردِینز یاخچی اولِینز❤🤗

 

 

 

۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۵:۱۳ آیلین کشکولی

ببخشید شرمنده اگر اشتباه تایپی یا غلط املایی داشتم.......

ترکان ایران آغوزی قفقازی هستند

۲۱ اسفند ۰۰ ، ۱۵:۲۳ آیلین کشکولی

بعد جالب اینجاست هر وقت ترکا میخوان از حق خودشون دفاع کنن سریییییییع میگن هوووووووی پانترک هووووووووی پانترک مغول خونخوار،مهاجر،وحشی،تجزیه طلب..........

۰۴ فروردين ۰۱ ، ۱۹:۰۷ آیلین کشکولی

خب شباهت لباس هم همینطور......

لباسشون حس می کنم شباهت داره😊

اصلا همچین چیزی نیست. لطفا خواهشا تاریخ بخونید تاریخ خیلی خیلی مهمه سعی کنید تاریخ درست رو نه تاریخ جعلی رو پیدا کنید بخونید لااقل تاریخ کشورمون رو. اگه تاریخ ندونید هرکی هرچی بگه باور میکنید. بنظر من یکی الزامات در دانستنیها همین تاریخ هستش.  تاریخ درست رو مطالعه کنید تا هرکی هرچی گفت قبول نکنید تاریخ مهمه خیلی خیلی مهم

عجب متن زیبایی بود در کسشعر نویسی یک دونه هستی ادمین ، خورشید پشتش به ماست این جمله رو هم اضافه کن تا تکمیل بشه

بعدشم وقتی مواد میکشی نشین پای سیستم و شر و ور تف بده و وبلاگ درست کن،بچه مغول

 

۱۱ ارديبهشت ۰۱ ، ۱۵:۱۳ سورنا سارانی

من سورنا سارانی هستم

با افتخار زیاد از طایفه سارانی

که اصل و نسب من به «سردار سورنا پارتی» می‌رسه

ما از خاندان سورن هستیم/نجیب زاده و اصیل آریایی

 

این همه اراجیف و خزعبلات رو انتشار ندین

یا سطح سواد و دانش تاریخی تون پایین

یا واقعا شیاد و تحریف گر تاریخ هستین

 

 

این مطالب که نوشتین یک مشت دروغ و چرند بیش نیست.....

 

 

 

 

 

 

 

۱۵ ارديبهشت ۰۱ ، ۲۳:۵۷ آیلین کشکولی

باز مغول مغول نه!

بابا ۸۰۰ سال پشت سر هم ترک ها رو آسیای غربی حکومت کردن بعدش مغول ها حمله کردن چرا باور نمی کنید!!

۰۹ تیر ۰۱ ، ۲۳:۰۴ فوق لیسانس باستان شناسی. احمد مختاری

آهای ترک های عوضی مغول صفت ها پانترکیستم های کثافت بابا بسه ولا چیزی نمونده بگین

کوروش هم ترک بوده آخه عوضی ها ترکمن ها زرد پوست هستند و چشم بادامی

و تبار مغولی دارند احمقا به من دیگه نگید من خودم باستان شناسم باقی مانده پارت ها 

همون بلوچ ها هستند که بیشترین نژاد کنونی آریایی رو دارند در ضمن فارسها افغانی

هندویی نیستند بلکه ایران سرزمین مادریشونه شما ترک های مغول صفت این جارو براشون

کردید جهنم برید تو بیابان های مغولستان دنبال اجدادتون بگردین با جعل 

تاریخ نمیتونید اشکانیانی که آریایی های اصیل بودن به اسم خودتون ثبت کنید. 

اونی که گفته بودی ترکمن آریاییه عزیز خر ترکمن نژادش زرده و اصلا خون آریایی در بدنش 

دیده نمیشه من با ترکمن ها هم صحبت بودم خودشون میگن اجداد ما آریایی نیس اون

وقت شما به زور آریایی شون میکنید خسته شدیم از ترکها اصلا نعوذبلا آدم ترک بود. 

راحت شدین. کثافتای مغول صفت. در ضمن من فارس نیستم یه وقت نگید پان فارسه

چون شما به عوضی بودن عادت دارین تا حرف حق میشنوین میگید پانفارس یا پانکرده

۱۶ آذر ۰۱ ، ۰۲:۵۲ آنتی مغول

برادران تورک  بزارید یه چیزی بگم تورک بودن اشکانیان به همون اندازه واقعی هست که ترک بودن نظامی یا خاقانی واقعی بود کل رفرنس های معتبر زبان اشکانی رو به عنوان ترکی در نظر نمیگرن بلکه میگن فارسی اشکانی  درضمن اطلاعاتی هم چندان از این سلسله در دسترس نیست  نمیدونم چطور بعضی ها میگین تورک بودند 😂😂 چه خوش گفتن ولادیمر مینورسکی که هرجا تاریخ ابهامی داشته باشه ترکان در آنجا دست گذاشته و ادعای مالکیت میکنند به هر حال شناخته شده هستید و بانوشتن چندتا مطلب کسی حرفتون رو باور نمیکنه اگر دنبال تاریخ خودتون میگردین برید تو دوره های بعد از خلافت عباسی و راشدین این طرفا نه تو دوره باستان 😉

این پانفارسها واقعا موجودات حال بهم زنی هستن چون جعلیات تاریخی انگلیس وفرانسه وروسیه را که همگی از ما ترکها کینه بدل دارن وتاریخ این سرزمینرا از ترکی به فارسی جعل کردن را در عمق وجودشان جا دادن وفکر میکنن این جعلیات حقایقی غیر قابل انکار ونقد هستن ، آخه بیچاره ها اگر ما ترکها نبودیم اکنون یا زیر سلطه مقدونیها بودید یا زیر سلطه عربها ، چرا شما انقدر نخود مغز وبزدل هستید والله قبول حقایق نشان از جرات ودلاوری است ، واقعا متاسفم برای این جماعت هندی تبار دری گوی چون حتی هویت این حماعت جعلی است زبانشان دری که متعلق به افغانستان است نژادشان هندی و عربی و ترکی هست بعد ادعای اریایی وهمنژادی آلمانها را دارن 😁

اتفاقا نام شاهان اشکانی ترکی هست ... مثلا فیروز یا پیروز نام پادشاه اشکانی نیست بلکه نامش بالاش هست و فقط به خاطر پیروزی بزرگی که علیه روم داشته لقب فاتح یا پیروز گرفته است ... گوذرز هم در منابع یونانی گوتازس نوشته شده که س حرف اضافه یونانی هست و نام اصلی این پادشاه گوتاز بوده است که یکی از نامهای شناخته شده ترکی هست ... اردوان هم که حتی امروز هم بین ترکها استفاده میشود و همان اردوغان یا ار دووان به معنی پهلوانزاده هست ... فراد یا فرهاد نیز ترکی و به معنی خوشنام هست ... در ضمن مهرداد و تیرداد هم تکرار همان نام تاروردی به معنی خداداد هست ... چون یونانی ها به کلمه ورمک ترکی دات می گویند و همان کلمه ای هست که در انگلیسی به شکل data یا داده درآمده است مورخین یونانی تاروردی را میتردات و تیردات نوشته اند ... پان ایرانیسم ملغمه ای از خودپسندی و جهل و جعل و بی شعوری است ...

۱۸ دی ۰۱ ، ۰۹:۲۵ ترک ها عشقن

ترک ها تواین کشور کلی امپراتوری دارن و این کشور متعلق به ترک هاست  غزنویان سلجوقیان خوارزمشاهیان ایلخانیان تیموریان قراقویونلو و آق قوینلو همه ترک بودن بعد از اون هم ترک های قزلباش امپراتوری خودشون رو تاسیس کردن و سلسله های صفویان افشاریان و قاجاریان ر بوجود آوردن در این بار ها فارس ها رو قتل عام کردن و به خواهر و مادرشون هم تجاوز کردن بعد یک رضا میر پنج پالانی دزد و نوکر انگلیس اومد کشور رو زد به نام فارسا 

هرچند من ترک نیستم ولی ترک ها با شکوه ترین تاریخ رو دارن و در دوران باستان امپراتوری های متعددی تاسیس و ما نمیتونیم به طور قطع بگیم پارت ها و سکاها از چه نژادی بودند ولی به احتمال ۹۵٪ ترک بودن اومید وارم ترک های ایران دوباره مثل قبل شن

پادشاهان صفوی که آذری تبار بودن حداقل گه گاهی نوشته های غیر رسمی به زبان ترکی داشتن. چطوره که همه آثار باقی مانده از اشکانیان به زبان فارسی پهلویست. حتی یک نفر از خاندان پارتی( نه تنها پادشاهان) پیدا نمیشه که اسمی غیر پارسی داشته باشه و اسامی اونها در زبانهای دیگه معنی نداره.

همونطور که همه منابع تاریخی بر اون صحه گذاشتن آغاز نهاجرت اقوام ترک از سده ششم میلادی است. و هیچ نوشته، کتیبه ،سند و اثری در تاریخ از وجود اقوام ترک تبار در آسیای میانه پیش از میلاد مسیح و در زمان شکل گیری اشکانیان نیست.

همه چیز برای حق طلبان چون روز روشنه، ولی تعصبات قومی و تاریخ سازی باعث ایجاد توهم میشه.

از نظر یه پان تورک ( خوبه خیلیاشون تورک زبونن و تورک نیستن ) تاریخی که چند قرن بعد از اتفاقات یکی نوشته بدون هیچ سندی معتبر میشه چون از قومی که زده تو سرشون زبونشون عوض کرده تعریف میکنه . کیرم تو غیرت همچین قومی . بعد هرچی که سند معتبر تاریخی داره و از قوم پارس گفته شده میشه تاریخ جعلی و ساخت غرب . همون غربی که ضد تاریخ پارس ها فیلم میسازه تخریبش کنه . خوبه باز اروپایی تو روند تکاملیشون مغز هم تو سرشون رشد کرده و باور نمیکنن . منابع معتبر برای مطالعه انتخاب میکنن . اگر مثل پانترکا بودن به راحتی تاریخ ایران تغییر میدادن . الانم دنیا تاریخ هم ایران میدونه هم ترکارو . پانترکا هر تصوری از گذشته میخوان تو خلا جمجمشون داشته باشن بقیه از دم کیرشونم نیست .

من خیلی سید ترک دیدم ، همونطور که می دونید به شخصی سید می گن که نسبش به امامان شیعه برگرده 

آیا امامان شیعه ترک بودن که الان ما سید های ترک زبان داریم؟؟

۲۵ شهریور ۰۲ ، ۰۸:۵۶ اشتباه بزرگ

مهرداد وفرهاد اسمهای پارسی هست مهر داد مهر کلمه آریایی هست

وفرهاد هم فر داره

اما اشتباه بزرگ شما این است که ترکمن رو ایرانی اصیل نمیدانید 

اشتباه میکنید

Ss با کدوم سند و مدرک همچین گوهی میخوری ؟؟؟؟؟ کجای تاریخ همیچین چرت و پرتی نوشته؟؟؟؟؟ خب معلومه داری از خودت درمیاری پانترک احمق حیوون توهمی نه ببین چون من میگم هندی ... اینان پس هستن عقل و منطق پانترک به روایت تصویر آخه مجبوری عقل نداری گ بخوری پانترک احمق ؟؟؟؟ البته تقصیر شما هم نیست چون خودتون هیچ تاریخ و تمدن و فرهنگ و قدمتی ندارید و همتون مغول زاده اید و اینو تاریخ ثابت کرده دارید از تمدن و تاریخ و قوم اصیل آریایی از حسادت پاره میشید فقط حقارت خودتون رو نشون میدید حقیقت تلخه اما باید پذیرفت ایرانیها همه از قوم اصیل آریایی اند و یک تار مو شون به پاکستان و افغانستان و هند هیچ ربطی نداره و با عرعر چند تا پانترک مغول زاده متوهم حیوون هیچ جیزی عوض نمیشه حالا آنقدر عرعر بکن تا بمیری

در پاسخ به علی حرومزاده تورچ آخه حیوون ایران قدیمی ترین کشور جهانه و اصیل ترین قوم رو داره این رت تاریخ ثابت کرده آخه مجبوری وقتی عقل نداری گ بخوری چون لهجه های متفاوت دارن بکی دیگه اند؟؟؟؟؟ میشه زبونی ۷۰۰۰ سال تغییر نکنه؟؟؟؟ آخه عقل داری ؟؟؟ این تورک هان که جعلی و مغول زاده اند و با عرعر چند تا پانترک که اندازه بز عقل و منطق ندارن چیزی عوض نمیشه

ببین احمق حیوون پارس ها از قوم اصیل آریایی اند و از گروهی مثل اسکیث ها جدا نشده اند اینها خرافات و توهمات پانترک های حیوان هستند اشکانیان خود شان گفته اند که پارسی اند آنوقت شما می‌گویید ترک؟؟؟ از نظر پانترک کل جهان ترک هستند و پارس ها از اسکیث و قوم های دیگه جدا شده اند پس لطفا توهمات خود را نگویید اگر بخوایم از توهمات پانترک ها بیرون بیایم و واقعیت رو بپذیریم نتیجه میگیریم که پارس ها از قوم اصیل آریایی اند و از قومی جدا نشده اند و اشکانیان نیز آریایی اند و ربطی به ترک ها ندارند با این چرت و پرت ها و هرودوت هذیون گو فقط فقر فرهنگی ترک ها رو ثابت کردید و واقعیت را عوض نمیکنید پارس ها از هیچ قومی جدا نشده اند و هیچ مدرک معتبری هم اینو نگفته تقصیر ماست که تاریخ ثابت کرده اجداد ترک ها مغولی بوده اند؟؟؟؟ با این چرت و پرت هایی که از خودتان درآوردید نشان دادید که چقدر به قوم اصیل آریایی پارس ها حسادتتان می‌شود و چقدر فقر فرهنگی دارید که با حرف هایی که از خود درمیاورید این را نشان می‌دهید که چقدر فقر فرهنگی دارید و با توهمات خود امثال اشکانیان را ترک بگویید خیر اشتباه است تنها چیزی که ثابت می‌شود فقر فرهنگی و احمق بودن ترک هاست.

اشکانیان بازماندگان سکا ها و سیستان ها بودند که اشکانیان و بنیان گذاری کردند 

سکا ها آریایی بودند حتی یونسکو آریایی ثبت کرده جعل نکنید 

۰۸ آذر ۰۲ ، ۰۸:۳۳ حسین غفران راد

با سلام، زحمت زیادی جهت انتساب ترکمن به پارت به خود هموار نموده آید لیکن پارت ها به زبان بلوچی سخن گفته لباس بلوچی پوشیده و نامهای بلوچی داشته اند نام هفت تن از پادشاهان پارت بالاچ‌ است که هم اکنون نام کودکان بلوچ در سرتاسر بلوچستان است و زبانی که پارتها تکلم می‌کرده اند زبان بلوچی بوده و لباس چین دار بلوچی می پوشیده اند و رسم و رسوم و فرهنگ آنها فرهنگ بلوچی بوده اینکه خواستگاه سرزمینی آنها بعدا محل سکنای ترکمن ها شده نمی‌تواند آنها را تبدیل به ترکمن کند پارتها هنوز زنده اند و در بلوچستان حضور دارند مدعی قومی بشوید که مرده و از بین رفته باشد.

۱۷ آذر ۰۲ ، ۲۳:۵۸ چو ایران نباشد تن من مباد

اشکانیان به فرماندهی ارشک یا آرشاک از بازماندگان پارسی و پارت ها و سکا ها به وجود آمده و شاهان پارسی تیرداد مهرداد اردوان فرهاد ریشه پارسی دارن و خاندان های ممتاز سورن پهلو اسپهبدان ریشه طبرستانی و حتی پشت بعضی از سکه ها که آتشکده وجود دارد و آتشکده میل اژدها اشکانی نشان زرتشت و ایرانی بودن اونا رو می‌رسونه و زبان و خط پهلوی از اشکانیان به ساسانیان رسیده حتی سکاها از اقوام ایرانی و سیستانی تبار هستند سکستان نام سیستان بود 

۲۵ دی ۰۲ ، ۱۵:۱۰ خوروش کویر

زبان فارسی یا پارسی نداریم چون منقرض شده فقط ششصد کلمه تو کتیبه‌ها ازش باقی مونده . اگه زبان فعلی اسمش فارسی بود اون وقت مردم با خوندن کتیبه های هخامنشیان باید معنیشو میفهمیدند اما یه کلمشم نمیفهمن پس زبان فعلی فارسی نیس . اسم این زبان رو همه شاعران گفتند دری هس چون در دربار شاهان تورک ساخته و استفاده شده برای ارتباط میان امپراطوری تورکان با دنیای عرب و هندوستان که تحت حاکمیت تورکان گورکانی بود برا همین نصفش عربیه نصفش تورکی / زمان پهلوی اسم این زبان دری ناگهان شد فارسی، برای سرپوش گذاشتن بر منشا این زبان که ملت فکر کنن این همون زبان هخامنشیان هس در حالی که وقتی مقایسه میکنیم میبینیم شباهت این زبان به زبان فارسی مثل شباهت زبان چینی هست به زبان عربی!! از طرف دیگه فرضیه باطلی در زمان پهلوی ارائه شد که عاریایی ها از شمال و سیبری وارد ایران شدند که بازم سرپوش بذارن بر منشا این قوم مهاجر در حالی که از هندوستان اومدن و گاوپرست بودن و گاو و ادرار گاو رو مقدس میدونستن حتی کلمه گاو هم هندی هست و در تخت جمشید هم مجسمه گاو بالدار میبینیم خود بنده ده ساله خط میخی بلدم و کتیبه هارو میخونم اصلا شبیه لهجه دری امروزه نیس / خود متکلمین این زبان اقرار میکنن ک عاریایی هستن و مهاجرن و بومی این کشور نیستن.

۲۵ دی ۰۲ ، ۱۵:۱۳ داریوش تهرانی

کلمات تورکی دخیل در لهجه دری :

دشک و دشکچه و قشنگ و فشنگ و تفنگ ، کلنگ و تپانچه و باروت و ماشه و چاپارخانه و جنگ ، قمقمه و چنگ و انگ ، زنگ ، رنگ و کاسه و پیاله و قاشق و چاقو و تابه و قابلمه و بشقاب ، سینی ، تشت ، رنده ، ملاقه و اتاق و سوپ و آش و دلمه و کباب و شیشلیک و قرمه و پنیر و خامه ، سفره و کره و قره قوروت و قزل آلا ، اوزون بورون ، ترشک ، لواشک ، قیسی ، و بربری و لواش و چلو پلو و جوجه کباب و دنبه ، جگر ، قلوه ، لوبیا ، لوبیا چیتی ، نخود ، لپه ، ماش ، سرمه ، چشمه ، خشاب یا در اصل قاشاب ، جیلوو که جلو شده ینی افسار ، چاک دامن برگرفته از چاق چاق ، چدن برگرفته از چدان ، چرک ، چک سند تجاری از لغت چکماق ، چولاق ، چماق ، چوقان ، هوله برگرفته از هوولی ، خس و خاشاک برگرفته از خاشاق ، خورجین ، دالان ، دچار از دوشر ، درنا از دورنا ، دکمه ، دلیر از مصدر دلیرمک ینی پهلوان شدن دیوانه شدن ، دمار از دامار ، دنبلان از دنبالان ، داغان ، امید ، آرزو ، لک لک ، اردک ، بلدرچین ، آت و آشغال ، زبیل ، تیغه ، قمیش ، دنده ، قالتاق ، چراغ ، چلچراغ ، گمرک ، فسقلی ، کاشی ، کاش ، گچ ، سیمان ، ملات ، شمشه ، تیشه ، دشنه ، ماله ، سنباده ، منگنه ، میخ ، چکش ، طبل ، سقلمه ، کیسه ، بازار ، یراق ، پولاد ، قوچ ، یونجه ، یایلاق ، قشلاق ، سنگلاخ ، یوزباشی ، یورش ، یواش ، باقلوا ، باقلا ، اگر ، همه برگرفته از هامی ، هر ، هیچ ، همیشه ، دیگر ، کمک ، کتک ، لچک ، شهر ، آباد ، قاطر ، گلن گدن ، لاله ، لال ، کور ، نوکر ، نرده ، پرده ، مو (نام درخت ) ، منجوق ، جوالدوز ، مخ برگرفته از موغ ینی خرد ، چرتکه ، گله ، باجناق ، گستاخ مشتق از گؤستاق یا گؤزتاق ، کاکول ، قرقاول ، قراول ،  آشامیدن از آشاماق ینی خوردن معادل دری آن نوشیدن ، قوزک ، آشیل ، گلایه ، تماشا ، ابزار ، تراز ، یوزباشی ، دایی ، داداش ، یال ، بخت ، یار ، خوش ، ایل ، قولنج ، توسن (اسب سرکش) ، اتراق ، پسوند وار ، پسوند گون ، سنجاق ، من ، دوقلو ، آذوقه ، قاچاق ، اتو ، اوستا ، النگو ، آماج ، بیزار ، چماق ، چوپان ، چپاول ، باجه ، بشکه ، بقچه ، چروک ، غنچه ، پنبه ، توتون ، چاخان ، قاب ، سوگلی ، سوغات ، ارمغان ، قلدر ، یوغ ، یاتاقان ، آلاچیق ، قلق ، قو برگرفته از قوقوی تورکی ، قورباغه ، قاطی ، قوطی ، کشیک ، ماما ، بی بی ، شلوغ ، تلمبه ، ساچمه ، بلوک ، شال ، شیرین ، ترش ، شور ، تله ، بولاق یا بلاغ ، جان ، هار ، کاغذ ، آذر برگرفته از آتر تورکی ، بخاری به تورکی سوبا ، شوربا ، جوشن ، پنجره ، دیوار ، دیرک ، آستان ، آستانه ، گلخانه ، گل ، چانه ، بوته از بیتماق ، سوگند ، پلکان ، کوفته ، قران ، تومان ، پول ، دانه ، الاغ ، اخته ، خان ، خاقان ، داروغه ، بهادر یعنی جوانمرد و پهلوان ، تغار ، ته ، ناشی ، جرگه ، گاومیش ، خاتون ، شاغول ، طغرا ، بها ، کله ، پاچه ، کله پاچه ، کوچ ، آروغ ، چک یعنی سیلی ، سیلی ، شقایق ، خپل ، کوپن ، سکو ، چای ، هر مصدری که با یدن باشد مثل آشامیدن قاپیدن ، چاپیدن ، چاییدن مشتق از جایماق ، خرامیدن ، گورخیدن ، دریدن ، نوشیدن ،  جعلی است و ریشه دری ندارد ، بیل ، بیلچه ، دماغ ، پیچ ، مهره ، شق ، قارچ ، بادام ، پسته ، شیشه ، قرقره ، مرز ، کنجد ، کفتار ، قپوز ، بالابان ، زرنا ، عقاب ، قلعه ، من ، او ، دیلاق ، دکل برگرفته از دیکیلی سومرها یعنی برافراشته ، سطل ، لگن ، سماق ، چاپ ، تخت ، کوره ، قلاب ، قمار ، چکامه ، تیمچه ، دوغ ، مشنگ ، چرکین ، چرک , گیوی ، قاپیدن ، تپیدن ، سقلمه ، تیپا ، بنجاق ، تاپاله ، چمباتمه ، سگرمه ، دنج ، گوجه ، قال گذاشتن ، اله بله ، قیافه ، زندان ، خانقاه ، جنبش از جونبوش که پسوند ش داره مثل چالش ، دروازه ، گدا ، پس ، آواره ، قورت ، شام ، چتر ، فندک ، لوتی ، فندق ، کشمش ، ناهار ، چابک ، یدک ، مشتلق ، باسلوق ، چخماق ، تخماق ، یساول ، چپر ، بکتاش ، قرقی ، یرغو ، کچل ، قاتوق ، بانگ ، دانگ ، قوز ، قوزک ، چاقاله ، تخمه ، تخم ، یقه ، خلخال ، چنجه ، بهار از باهار یا بایار مشتق شده ینی عظیم از صفات خدا ، لوله ، پر ، یا ، قلی یعنی خادم ، اندام ، ساقدوش ، سولدوش ، شاباش ، کدو ، عنکبوت ، چاره ، چرت و پرت ، درد ، دوست ، یادگار ، دشمن ، کنار ، دریدن مشتق از درماق ، جر مشتق از جرماق ، شکنجه از ایشکنجه ، هوش ، جوش ، جور ، به به ، چه چه ، وای وای ، کوزه ، ارتش ، کلید ، کرشمه ، کرک ، ترب ، تربچه ، کلوخ ، پهن ، پارچه ، تکه ، غاز از قاز تورکی ، تور ، تر ، کنکاش ، یاقوت ، خال ، زگیل ، شبیخون مشتق از شاپقن ، شلغم مشتق از شالقام ، پیشه ، پیله ، سوار ، پیاده ، دریا مشتق از تالویا ، دژ مشتق از دیز یعنی جای بلند و محکم ، شلاق ، شلخته ، لیقه ، آلاله ، لق ، گوگوش مشتق از قو قوشی ، درنگ ، دوختن مشتق از توخوماق مثلا کینه‌توزی یعنی کینه توخوماق ، کین و کینه ، دوش مشتق از دوشماق یعنی افتادن یا خوابیدن ،

۰۴ مرداد ۰۳ ، ۲۳:۰۷ پارت خراسانی

پانتورچ این چرت و پرت ها چیه نوشتی پارت ها از نژاد سکا های روسیه بودن که اونا هم اریایی هستن که بعضی ها شون به شرق ایران مهاجرت کرده بودن

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی